سبک زندگیفرهنگ و هنر

به بهانه فیلم زیر سقف دودی بررسی طلاق عاطفی در فیلم و تصمیم بر سر دو راهی ماندن و رفتن

به بهانه فیلم زیر سقف دودی 

بررسی طلاق عاطفی در فیلم و تصمیم بر سر دو راهی ماندن و رفتن

 

داستان فیلم قصه زن و شوهری است که در زندگی مشترک شان به بن بست رسیده اند. در این میان شوهر با زنی دیگر وارد رابطه شده و …

 

 

زیر سقف دودی اثر پوران درخشنده، دردی را نشان می دهد که در شرایط کنونی یکی از تهدیدهای بزرگ جامعه به شمار می آید.

متاسفانه طلاق عاطفی در اشکال گوناگون در سطح جامعه مشهود است و زیر سقف دودی به آن می پردازد. رویدادهای فیلم بیانگر حقایق تاثرانگیز درباره رابطه زناشویی و روابط فرزندان با والدین است.

شیرین (شخصیت اصلی) بعد از تولد آرمان از وجودبهرام (شوهر شیرین) و حتی وجود خود به لحاظ جسمی و روحی غافل می شود و نقش یک زن خانه دار که تمام فکرش تهیه غذا و تمیزی منزل و سرویس دهی به شوهر و فرزندش است را بازی می کند و حتی به ظاهر و جسم خود نمی رسد.

او که زمانی در دانشکده ادبیات دختری شاد و اجتماعی بوده الان به یک فرد افسرده تبدیل شده که با مصرف قرص خود را نگه داشته است.او در درون خود می داند که رابطه اش با همسرش و حتی پسرش در سطح خوبی قرار ندارد ولی همچنان سکوت می کند و هر بار توسط پسر و همسرش طرد می شود و این بر رنج و آزار او می افزاید.
نیازهای عاطفی او در رابطه زناشویی وامانده ، چیزی که به خاطر دریافت آن تن به ازدواج داده است.به نظر می رسد که مادر شیرین هم زنی با سطح احساساتی ضعیف است و احساسات و رنج های دخترش را درک نمی کند اما پدر او بیشتر از مادر سعی در شناخت دردهای او دارد اما شیرین اساسا درون ریز است و مسائل اش را با او هم مطرح نمی کند.

 

 

شکاف بین او و همسرش روز به روز بیشتر می شود و به نظر می رسد بخشی از آن به وابستگی شیرین به پسرش و حساسیت بیش از حد او نسبت به پسرش بر می گردد که این موضوع مرد را حساس کرده است. اما مشخص نیست که آیا بی محبتی بهرام، شیرین را بیش از حد درگیر و حساس به پسرش کرده و بهرام بیشتر از شیرین دور شده و این دایره معیوب ادامه پیدا کرده است یا وابستگی مادرانه باعث دور شدن و حسادت مرد شده است؟
این شکاف و فاصله نیز موجب ایجاد شرایط رشد عشق ممنوع در درزها و شکافها ی رابطه آنها می شود. در روند زندگی، بهرام هم از حضور شیرین غافل می شود و در نهایت کار به جایی می رسد که هر دو یادشان می رود نقطه مشترکی به اسم آرمان دارند. آرمان که از ارتباط مخفی پدر با زن دیگری با خبر هست مدام سعی می کند به شکل های مختلف مادر را وادار به رسیدگی به ظاهر خود بکند.از آن پس شیرین تلاش می کند به خودش برسد وپس از سالها آرایشگاه میرود و موی خود را رنگ می کند. او را طوری نشان می دهند که انگارپس از سالها از یک غار رها شده و سر رشته در هیچ مورد زنانه ای ندارد.
او سراغ جراحی برای لاغری و ورزش می رود تا هیکل خود را درست کند.غافل از این که همسر او اصلا حضور او را احساس نمی کند چه برسد به رنگ مو و اندام او چون او دلش جای دیگر است و زندگی خیلی متفاوتی دارد با زنی که به ظاهر اندام بهتری دارد و آرایش می کند و به سر و ضع خود می رسد.
بهرام که در کار خانه به شیرین کمک نمی کند اما در تهیه غذا در کنار آن خانم دیده می شود و به نظر شادتر و سر زنده تر می رسد. شیرین برای یاد آوری لحظات خوش اول زندگی به دنبال ترمیم فیلم خراب شده عروسی خود می رود اما فیلم عروسی به دلیل ریختگی بیش از حد قابل بازسازی نیست.بهم ریختگی فیلم عروسی شیرین و فرهاد تمثیلی است از زندگی آنها که به دلیل ریختگی بیش از حد قابل بازسازی و برگشت نیست و علت اصلی آن غفلت است. غفلتی طولانی از وجود یکدیگر برای هم، و وجود هر دو در کنار هم و برای آرمان تنها فرزند خانواده که مهمترین قربانی این فاجعه است.

 

 

مضامینی چون پنهان کاری ، مقصر دانستن یکدیگر ، عدم تعادل ، تاریخ مصرف ، تحقیر ، غفلت ، لجبازی و گرفتن انتقام روحی، بی محبتی طرد کردن نقش بسزایی در پرداخت شخصیت های فیلم دارند.

شیرین و بهرام به همان ترتیبی که از حضور یکدیگر غافل می شوند، به همان ترتیب سراغ فیلم عروسیشان می روند. ابتدا شیرین به سراغ فیلم می رود و سپس بهرام بعد از گذشت ده سال فیلم را می بیند. شیرین در پارک بر روی دایره سنگی پشت به مجسمه مردی از جنس سنگ نشسته است.

دایره سنگی بیانگر دایره زندگی این زوج است و در نما و زاویه ای که شیرین را نسبت به مجسمه در قاب دوربین می بینیم، در واقع شاهد دلالت ضمنی از شکافی عمیق از رابطه شیرین و بهرام هستیم.

بخش اعظم زندگی آنها در واژگونی سپری شده است. حتی کمک های روانشناس هم با بازی خوب آزیتا حاجیان بی ثمر باقی می ماند. تا سبب شود فیلمساز قبل از پایان فیلم ، پایان زندگی شیرین وبهرام را با نهایت تاسف بر روی بسته فیلم عروسی اعلام کند.

زیر سقف دودی با درام و پایانی تراژیک درس عبرت و زنگ خطری است برای آنهایی که سقف خانه شان هنوز به دود آغشته نشده است. هنوز زندگی شان تاریخ مصرف دارد و قبل از فرا رسیدن تاریخ انقضاء می شود کاری کرد.

زیر سقف دودی عشق ممنوع و نوعی ارتباط خارج از رابطه زناشویی را نشان می دهد که فقط با کلمه ما که با هم حلال هستیم از گناه مبرا می شود اما گناه خراب شدن سقف یک زندگی را با خود حمل می کند.

در مرحله ی اول رعنا و بهرام (عشاق) معرفی می شوند. رابطه آنها قبل از شروع فیلم ، شروع شده است. فیلمساز از دادن اطلاعاتی از نقطه آغاز و نحوه به وجود آمدن این رابطه دریغ می کند . غفلت شیرین و بهرام در مورد اهمیت بستر عاطفی رابطه شان سبب می شود تا رعنا (عشق ممنوع) در درزها و شکاف های رابطه او با بهرام رشد کند. رعنا از راهی وارد می شود که شیرین راه را برای او هموار کرده است.

رعنا جای خالی شیرین را به لحاظ جسمی و روحی برای بهرام پر می کند. در دومین مرحله ی دراماتیک ، فرهاد و رعنا با روندی مثبت به رابطه شان ادامه می دهند همه چیز میان آنها خوب است تا اینکه در میانه ی مرحله ی دوم، اتفاقاتی رخ می دهد که سرانجام به نابودی رابطه آنها منجر می شود. آرمان به اجبار نامزدش به روانشناس مراجعه می کند. روانشناس برای درمان آرمان با شیرین و بهرام ملاقات می کند و متوجه طلاق عاطفی می شود. بهرام می فهمد فرزندش آرمان که عمری برایش زحمت کشیده و همیشه نگرانش بوده،تصمیم به ترک منزل می گیرد.

او زمانی تصمیم می گیرد برود که تا حد مرگ خسته است و حتی با وجود دیدن پشیمانی در نگاه بهرام باز قادر به بازگشت نیست. بهرام بعد از رفتن شیرین فیلم عروسیشان را تماشا می کند. از یک سو تمام این اتفاقات کمک به نابودی رابطه بهرام و رعنا می کند، و از سویی دیگر دلیل اساسی تر ، تکرار علتی است که سبب غفلت شیرین از بهرام و به نوعی نقطه اشتراک شیرین و رعنا می باشد.

فرهاد بعد از مشاجره با شیرین به پیش رعنا می رود. و رعنا را در حالی می بیند که فرزند حسابدار شرکت را عاشقانه در آغوش دارد. در روند داستان مدام بر علاقمندی رعنا بر داشتن فرزند تاکید می شود. نوع رفتار رعنا با فرزند حسابدار شرکت تجربه ای تلخ را برای بهرام تداعی می کند. بنابراین تمام دلایل در نیمه دوم سبب بوجود آمدن سومین مرحله دراماتیک یعنی جدایی رعنا و بهرام می شود.

شیرین ، بهرام و آرمان در روند داستان مدام یکدیگر را مقصر می دانند. یکی از بی منصفانه ترین دیالوگ های فیلم از زبان شیرین خطاب به آرمان هنگام ترک خانه گفته می شود. شیرین فرزند را متهم به پخت آشی می کند که خود او در کنار بهرام برای آرمان پخته است. تنها آرمان ناخواسته و به اجبار طعم بدمزه آش را می چشد.

مادر شیرین برای شانه خالی کردن از وظایف مادری و سریعتر رسیدن به جواب ، تمام تقصیرات را به گردن آرمان می اندازد. دوست هم باشگاهی آرمان با بازی خوب شهرام حقیقت دوست برای رهایی از اتهامات، آرمان را در کلاه برداری صورت گرفته مقصر می داند. رعنا، بهرام را متهم به بی ثباتی و عدم قاطعیت در تصمیم گیری می کند.

با تمام جابجایی تقصیرات در روند فیلم می توان پرسید رعنا در به هم ریختگی زندگی شیرین و بهرام چه اندازه مقصر است؟ سوالی که فیلمساز هم از جانب رعنا در آخرین مرحله از بهرام می پرسد. اگر چه بهرام در پاسخ سکوت می کند، اما می توان پاسخ را در جای دیگری برداشت کرد جایی که رعنا هم از آن بی خبر است.
بهرام در قاب دوربین در حین تایپ پیامک از رعنا عذرخواهی و بابت لطفی که او در حقش کرده است تشکر می کند. ولی ناگهان از ادامه تایپ و فرستادن پیامک منصرف می شود. با تمام این تفاصیل فیلمساز به تنهایی یک نفر را مقصر نمی داند و بیشتر سعی بر تقسیم تقصیرات دارد علاوه بر آن صاحب اثر تنها شخصیت های داستان را مقصر نمی داند. او از جانب روانشناس هشدار می دهد که طلاق عاطفی بسیار اپیدمی شده است.
علل زیادی در شیوع آن دخالت دارد که شاید بتوان یکی از مهمترین آنها را غفلت از پاسخگویی به نیازهای عاطفی همسر و عدم بیان خواسته ها و انتظارات به یکدیگر دانست. باید همسران یاد بگیرند که در مورد کم و کیف رابطه شان با هم حرف بزنند.یک رابطه نیاز به کنترل کیفی دارد.
این فیلم یاد آور این مطلب است که زیر خرابه های سقف دودی زندگی دیگران سقف کاخ خوشبختی خود را نسازیم که با فرو ریختن آن سقف ،کاخ آرزوهایمان فرو بریزد .همان گونه که برای امثال مثل رعنا اتفاق افتاد.

 

* دکتر فاطمه بهرامی
روان درمانگر زوج و خانواده

 

 

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا