سبک زندگی

به بهانه فیلم درون و برون / با احساساتمان آشتی کنیم

به بهانه فیلم درون و برون / با احساساتمان آشتی کنیم

* دکتر فاطمه بهرامی
روان درمانگر زوج و خانواده

خلاصه داستان فیلم :
رایلی دختر ۱۱ ساله و شادی است که بخاطر شرایط خانوادگی، مجبور می شود به همراه پدر و مادرش به شهر سان فرانسیسکو نقل مکان کند. رایلی در این شهر جدید باید دوستان جدید پیدا کرده و وضعیت خودش را با این محیط تطبیق دهد. با این‌حال ۵ احساس مهم ذهن او شامل «خوشی»، «ناراحتی»، «خشم»، «ترس» و «انزجار» قادر نیستند در موقعیت جدیدی که رایلی در آن قرار گرفته مدیریت همیشگی شان را بر ذهن او داشته باشند و دائما در حال کشمکش هستند، اما..

«درون و برون» نام انیمیشنی مهیج و شگفت‌انگیز است که پا به جهان پیچیده‌ی ذهن نهاده تا رمز و راز از چهره ی گنگ آن بگشاید و مسیری جدید پیش روی شناخت انسان بازکند.
ذهن، جهانی است که از گذشته تا به امروز در سایه‌ی توجه بسیاری از فیلسوفان و دانشمندان شرق و غرب پهنه‌ی خاکی زمین قرار داشته است .
پته داکتور پس از آثار شاخص و موفقی نظیر شرکت هیولاها و آپ اکنون قدم در زمینی نهاده که توصیف آن برای هر انسانی سخت و دشوار است او البته به‌تنهایی به این عرصه رمزآلود ورود پیدا نکرده و گروهی از سایکولوژیست‌ها و انتروپولوژیست‌ها را نیز با خود همراه ساخته است. داچر کلتنر یکی از تأثیرگذارترین سایکولوژیست‌ها بر «درون و برون» است.
داستان مر بوط به رایلی دختر یازده ساله شادی است که به دلایل مشکلات خانوادگی مجبور به نقل مکان به سانفرانسیسکو می شود که او را با چالش های جدید انطباق یا شرایط جدید مواجه می کند.

این یک فیلم به ظاهر کودکانه اما دارای مفهومی است که مورد استفاده تمام دوره های زندگی است که با شکل ساده، مطالب بسیار مهمی را منتقل می کند.

این فیلم هیجانات اساسی و مهم انسانی مثل غم ، شادی، تنفر ،ترس وخشم را نشان می دهد که این هیجانات می توانند اعمال و رفتار رایلی کاراکتر اصلی انیمیشن را کنترل کنند و این مطلب را بیان می دارد که این هیجانات چه نقش مهم و اساسی می تواند در رفتار انسان داشته باشد.
هر کدام از این هیجانات نقش مهمی در انطباق این کودک با محیط دارد.
مثلا شادی انرژی زندگی به رایلی می دهد و نفرت او را از خوردن مواد غذایی که حس می کند ممکن است باعث بیماری او شود دور می کند و خشم او را در برابر جایی که حس می کند مورد حمله قرار گرفته محافظت می کند و غم دیگران را متوجه ناراحتی و نیاز رایلی می کند و ترس او را از مواردی که می تواند برای او خطرناک باشد دور می کند.
هیجانات و احساسات جهانی هستند و آنقدر در روابط انسانی اهمیت دارند که ما در زبان های مختلف می توانیم هیجانات را هم از روی چهره درک کنیم حتی اگر نتوانیم زبان متفاوت همدیگر را درک کنیم.
در واقع این فیلم فشرده تاریخ روانشناسی است و روانشناسی را در زندگی یک کودک، جامعه و مهاجرت در زندگی روزمره و مهاجرت و مسایل انسانی نشان می دهد.کارگردان با زبانی ساده به انتقال آنچه در درون و ناخوداگاه انسان اتفاق می افتد می پردازد.
یکی از تقسیم بندی های مهم فیلم این است که نقش شادی بیشتر است چون شادی هیجانی است که میتواند موجب ایجاد انگیزه و انرژی برای زندگی، تلاش و موفقیت شود.
شادی در واقع پیش شرط سلامتی جسمی و روانی ماست ضمن اینکه وجود غم را نیز ضروری نشان می دهد چون برای درک شادی و همچنین الزام افراد برای مراقبت ازخود و پیدا کردن راههایی برای مشکل گشایی لازم است اما نه این که هیجان غالب فرد شود.بنابر این این که ما فقط به دنبال یک زندگی شاد باشیم یک زندگی در هم بر هم می سازد و در زندگی واقعی ما تمام این هیجانات را تجربه می کنیم.
رایلی از درک اهمیت غم عاجز است و سعی در خاموش کردن او دارد. درسی که از شادی می‌گیرد پی بردن به ضرورت حضور غم به عنوان عضو کلیدی در تیم است. شما نمی‌توانید ۲۴ ساعت ۷ روز هفته را خوشحال باشید.

در اینجا می توان گریزی به زندگی زوجی زد که حتی بین زوج ها فقط عشق و عاشقی تجربه نمی شود ما در زندگی کنار هم تنفر، ترس، خشم و سایر هیجانات مثل شرم یا غرور را هم تجربه می کنیم.

زندگی عاشقانه ما مثل زندگی دو جوجه تیغی کنار همدیگر در هوای بسیار سرد است که خیلی به هم بچسبیم با فرو کردن تیغ هایمان در بدن همدیگر یکدیگر را آزار می دهیم و خیلی دور شویم یخ می زنیم و رابطه مان سرد و منجمد می شود.
با نمایش فیل تصویر سازی و خیالبافی در کودک را نشان می دهد.
بچه ها تفکر خلاق و خیالبافی هایی دارند که می تواند به بازی های خلاق بپردازد.این خلافیت و خیالبافی در دوران کودکی بیشتر است چون کودکی یعنی داشتن خلاقیت ، که اگر این خیالبافی ها در جهت درست رهنمون نشوند توهم و یا تبدیل به غالب های فکری خشک و غیر قابل انعطاف می شود.
در این انیمیشن به طور زیر کانه ای والدین و فرزندان کنار هم قرار می گیرند تا کودکان بخندند و والدین درس بگیرند و حرف هایی به بزرگسال میزند که جای دیگر امکان گفتنش نبود.
در این انیمیشن نشان می دهد که با بزرگ تر شدن احساسات و هیجانات ما شکل محدودتری به خود می گیرد و برخی از این هیجانات غالب تر می شوند و این همان چیزی است که خلق غالب ما را می سازد که با لفظ عامیانه می گوییم فلان آدم خوش خلق است یا بد خلق.
این انیشمین بیانگر وجود پارتهای مختلف در درون شخصیت ماست. این که ما در مورد وقایع اطراف خود چه احساسی داریم واکنش ما نسبت به آن واقعه را تعیین می کند.
وقتی یک روز صبح از خواب بیدار می شویم و احساس خوبی نداریم بدون آن که دلیل خاصی داشته باشیم تمام وقایع را منفی ارزیابی می کنیم و دید خوبی نسبت به خودمان و وقایع اطرافمان نداریم بر عکس اگر احساسمان خوب باشد دنیای اطراف را بهتر ارزیابی می کنیم و اعتماد به نفس بیشتری داریم.
نقش حافظه در این فیلم مشخص کننده اثر حوادث ناگوار کودکی بر روی تصمیم گیری ها و الگو های رفتار بزرگسالی است.
مثلا اگر ما در کودکی مفهوم منفی از خودمان کسب کرده باشیم ممکن است برای محافظت از خودمان برای این که دیگران متوجه این خوب نبودنمان نشوند کمال طلب شده و سعی میکنیم بی نقص باشیم و بدون اشکال کارها را انجام بدهیم که نکند کسی به ما ایراد بگیرد که این نیز خود بخشی از تاثیر نقش احساسات ناگوار ذخیره شده از کودکی ماست.

این فیلم این مساله را گوشزد می کند که پذیرای احساسات خوب و بد درون خود باشیم در ضمن مراقب باشیم احساسات ناگوار و دردناک در کودکمان ایجاد نکنیم که باز تاب آن در زندگی بزرگسالی او به شکل الگوهای درونی و بین فردی ظاهر می شود.

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا