به بهانه نگاهی به فیلم آتش بس، بررسی نگاه انسانی و ایجاد پیوند عاطفی رومانتیک بین طرفین رابطه
به بهانه نگاهی به فیلم آتش بس
بررسی نگاه انسانی و ایجاد پیوند عاطفی رومانتیک بین طرفین رابطه
سایه، مهندس آرشیتکت، برای طلاق از همسرش یوسف که مهندس راه و ساختمان است، نزد وکیل می رود اما تصادفاً گذارش به مطب یک روانشناس می افتد و طبق پیشنهاد روانشناس، نحوه آشنایی و مسائل مربوط به زندگی مشترکش با یوسف را که آکنده از لجاجت های متقابل است، برای دکتر تعریف می کند. دکتر پس از ملاقات با یوسف که دوست دارد همسرش مطیع او باشد، به این زوج پیشنهاد می کند به جای طلاق، مدتی را دور از یکدیگر سپری کنند و طی این مدت بر اساس آموزه روانشناسی مبتنی بر شناخت کودکِ درون، به درمان خویش بپردازند. معالجه های دکتر موثر کارگر می افتد و سایه و یوسف زندگی شان را با مسالمت و تفاهم از سر می گیرند.
***
بررسی نگاه انسانی و ایجاد پیوند عاطفی رومانتیک بین طرفین رابطه
فیلم آتش بس (۱) خانم تهمینه میلانی
این فیلم در سال ۱۳۸۴ ساخته شده و دارای ژرف ساختی روانشناسانه است که از کار لوسیا کاپوچیونه، نویسنده کتاب «شفای کودک درون» (یا کودک شب های درون) تأثیر گرفته است. لوسیا کاپاچیونه از نویسندگان و روان شناسان معروف آمریکایی است که هم روانشناسی را در دانشگاه های معتبر آمریکا تدریس می کند و هم به کار روان درمانی می پردازد. وی در هالیورد مشاور والت دیسنی بوده است. مهم ترین کتاب او شفای کودک درون است که به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده و در ایران نیز «گیتی خوشدل» آن را به فارسی برگردانده است.کتاب شفای کودک درون کتابی بسیار زیبا برای دستیابی به کودک درون و بخش ناخوداگاه شخصیت است که عامل اصلی رفتار و تصمیم گیری های ماست .این کتاب بر اساس نظریه روان درمانی اریک برن نوشته شده است. در این نظریه شخصیت هر فردی سه نوع حالت «من» دارد:
۱-کودک
قسمتی از رفتارها، افکار و احساسات انسان است که تکرار دوران کودکی است.در واقع این حالت نمادی از بعد شخصیت کودک در درون هر فرد میباشد که رفتارهای عجولانه و غیر منطقی از خود بروز میدهد. همچنین این بخش شخصیت خود از سه الگوی رفتاری متفاوت مهر طلب، آزارگر و قربانی تشکیل شدهاست. مثلاً کسی که نتیجه خوبی در کارش میگیرد با یک لبخند درخشان پاسخ میدهد. کودک به چند قسمت از قبیل طبیعی، منزوی، تربیت شده و پرخاشگر تقسیم میشود. کودک هرگز از لذت جویی سیر نمی شود – آینده را نمی بیند – خواسته اش را به تاخیر نمی اندازد. سرزندگی و هیجان، سیر کردن در تخیلات، لذت طلبی، لجبازی، دمدمی بودن، خلاقیت، کنجکاوی، علاقه به دانستن، اصرار به تجربه کردن و احساس کردن از جمله خصوصیات حالت من کودک است. این بخش از شخصیت فرد را وا می دارد که هر چیزی را شخصاً خودش تجربه کند. اصلاً خویشتن دار نیست و به عواقب احتمالی رفتارش توجهی ندارد. تمایلی به رعایت قیود اجتماعی، عرف، مذهب، قانون، تعقل و… ندارد.
۲-والد
قسمتی از رفتارها، افکار و احساسات انسان است که به دلیل تقلید ناخودآگاه کارهایی که پدر و مادر انجام میشوند یا برداشت ما از رفتار آنها است رفتارهایی مانند نصیحت کردن، سرزنش کردن، حمایت کردن، انتقاد کردن از جمله رفتارهای بازتابی این بخش میباشد. والد از دو قسمت والد کنترلکننده یا سرزنشگر (مثبت و منفی) و والد حمایتگر مهربان (مثبت و منفی) تشکیل شدهاست. حالتی است که نمایانگر رفتار فرد به همان صورتی است که پدر و مادرش رفتار می کردند.
در سالهای اولیه کودکی باید و نبایدهای زیادی از طرف والدین به کودکان تحمیل شده یا یاد داده میشود. این مجموعه عظیم از وقایع خارجی و تحمیلی غیرقابل سئوال در حالت من والد کودک ثبت می گردد و در آینده بخشی از شخصیت فرد را تشکیل میدهد. این بخش از شخصیت با دستورالعملهای زندگی و باید و نبایدهای آن، قانونمداری، مسئولیت پذیری و عادتها سر و کار دارد. وقتی فردی بدون توجه به احساسات و عواطف، یا بدون توجه به تعقل و منطق به امری مبادرت میکند و یا صحبت میکند و یا دیگران را مجبور به انجام چنین اموری می نماید از این بخش شخصیت خود استفاده میکند
۳-بالغ
بخشی از شخصیت است که رفتارهای «این مکانی-این زمانی» را شامل میشود. مثلاً ما در هنگام رانندگی، قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت میکنیم یعنی شرایط زمان و مکان را دریافت و بر اساس آن تصمیم به درست رانندگی کردن گرفتهایم. بالغ همان بخشی از افکار، رفتار و احساسات انسان است که شبیه پردازش کامپیوتری است و پاسخ ما به اتفاقات حال حاضر است. تقویت بالغ یکی از اهداف تحلیل رفتار متقابل است. ویژگی دیگر «بالغ» استفاده از تمام توانمندیهای فرد برای حل مسائل است.بالغ را میتوان همان نیروی در درون هر فردی باشد که از آن تحت عنوان عقل و منطق یاد میشود.
وقتی شما دو نفر در مقابل هم نشسته اید و در حال ارتباط هستید شما در حال فرستادن پیام از یک بخش شخصیت خود به یک بخش دیگر از شخصیت طرف مقابل هستید.محتوای کلام و حالات غیر کلامی و تن صدا مشخص می کند که هر فرد از کدام بخش خود در حال ارسال پیام است و قصدش فرستادن پیام به کدام بخش از طرف مقابل است.مثلا وقتی شما از کسی می پرسید» ساعت چند است؟» اگر با تن صدای منطقی بپرسید شما از بخش بالغ خود پیام را به بخش بالغ و منطقی طرف مقابل فرستادید و انتظار یک پاسخ عاقلانه دارید.اما اگر همسر شما بگوید مگر خودت ساعت نداری.چرا ساعتت را همراهت نمیاری؟چون شما به این بخش پیام نفرستادید انتظار پاسخ هم از این بخش ندارید و این موضوع شما را ناراحت میکنه چون همسرتان به بخش کودک شما پاسخ فرستاده و انتظار دارد که شما برای دفعه بعد ساعتتون را بیارید و متنبه شوید.
زمانی که ما به بخش های غیر قابل انتظار جواب میدهیم یا پیام میفرستیم رابطه دچار مشکل می شود.ارتباط بالغ با بالغ برای ارتباطات بین همسران بهترین مدل رابطه است اما برای بیان عشق و نوازش باید ارتباط والد مهربان و نوازشگر با طرف مقابل و ارتباط دو کودک طبیعی باشد.در فیلم آتش بس ارتباطات دو کودک لجباز که وقتی یک نفر کار اشتباهی انجام می دهد دیگری هم آن را دنبال میکند را نشان می دهد . مثلا وقتی مرد لیوان را زمین میزند و می شکند .زن هم می گوید شکستی پس من هم می شکنم و او هم شروع به پرتاب و شکستن ظروف میکند.
خیلی از ارتباطات زوجی به خاطر لجبازی دو کودک هست و می گویند چون تو این کار را کردی من هم به تلافی این کار را انجام دادم و این زندگی زناشویی را به یک میدان بازی و جنگ کودکانه تبدیل می کند.که در نهایت سرنوشتی به غیر از کشمکش و جدایی ندارد.
مدل دیگر ارتباط مخرب زمانی است که دو تا والد سرزنشگر با یکدیگر وارد رابطه می شوند.در این حالت هر دو بیشتر نقش انتقادی و حالت توبیخ ، مچ گیری و دلیل خواهی دارد.
مثلا وقتی به همسر می گوییم «صد بار بهت گفتم کفشات را اینجا نذار «و همسرمون هم در جواب میگوید :»تو اگر راست میگی اینقدر ریخت و پاش نکن من که بالاخره خودم کفشام را بر میدارم و میزارم توی کمد جا کفشی»
اینجا هر دو تلاش دارند که همدیگر را مقصر و بی انضباط لقب بدهند و سعی در سرزنش دیگری برای این بی نظمی دارند.
بحث پیرامون الگوهای متقاطع و مشکلات به دنبال آن بسیار وسیع هست و نیازمند توضیحات بسیار مفصلی هست. در این فیلم مشاور که آقای پسیانی هست سعی میکند زوج درگیر بحث های طولانی را متوجه نوع رابطه آسیب زای کودک با کودک بکند که هر کدام به دنبال نیاز خود و دنبال کردن ناخوداگاه زخم خورده درون کودک خود هستند که جراحات آن به دوران گذشته و زمان کودکی آنها بر میگردد و اکنون چون دوباره وارد یک رابطه عاطفی زوجی شده اند که خیلی شبیه به رابطه عاطفی دوران کودکی است (هر چند تفاوت های چشمگیری هم دارد مثلا رابطه بین دو زوج دو طرفه هست اما مادر فرزندی یک طرفه است) در این شرایط مجدد زخم های عاطفی گذشته فعال شده و در رفتار فرد نسبت به همسر خود بروز پیدا می کند. هر چند فیلم آتش بس خانم تهمینه میلانی مورد نقد قرار گرفته و گفته شده که نگاه فمینیستی دارد اما این مقاله فقط در جهت انتقال مفهوم روانشناسانه فیلم هست و نوع نگاه آن فقط انسانی و ایجاد یک پیوند عاطفی رومانتیک بین دو زوج است. اگر زوجین در رابطه رومانتیک خود به نیازهای کودک یکدیگر در گرفتن حمایت، محبت وامنیت توجه و پاسخگویی داشته باشند و در سطح بالغ به انتقال مناسب عقاید و باورها و نگرش های خود بپردازند، می توانند یک رابطه ایمن و همراه با محبت ایجاد کنند.
تسلط بر ایجاد رابطه بالغانه و توجه به سطح نیازهای کودکانه موجب حفظ و تداوم رابطه زوجی می شود و میزان تعارض و آشفتگی رابطه را کاهش می دهد.
* دکتر فاطمه بهرامی
درمانگر زوج و خانواده