سبک زندگی

جاذبه بال ها در افسون مردمان

نازنین نانا والا جم

* نازنین نانا والا جم

(پژوهشگر، کارگردان و طراح حرکت)

در دومین بخش از مجموعه‎ی جاذبه‎ی بال‎ها، گفتار را با عقاب آغاز می‌کنیم که از لحاظ جثه و قدرت بدنی در پرواز، رتبه‌ی نخستینِ پرندگان دنیای اسطوره‏ایی را در کنار کرکس و شاهین از آن خود کرده است.

عقاب در میان مردمان باستان،‌ جایگاهی ویژه داشته و مورد احترام و گاه پرستش نیز بوده است. اکنون چند روایت را برای مثال در این نوشتار مرور می‏کنیم.

در ایران‎زمین و روزگاران کهن به قداست عقاب چنان ایمان داشتند که دیدارش سعادتی ویژه به همراه داشته و زدنِ فالِ‎ نیک به کاری بوده که به زودی و خوشی انجام می‎پذیرفته و به همین سبب پرچم ایرانِ کهن را با نقشی از پیکره عقابی با بال‌هایی باز می‎بینیم و در متن کتاب کوروش فصل اول می‌خوانیم که کزنفون Xenopfon ‌ به خوش‎یمنی این پرنده برای لشگریان کوروش اشاره دارد.

او اشاره می‎کند درهنگام لشگرکشیِ کوروش از سرزمینِ فارس برای حمایت و یاری رساندن به لشگریان کیاکزارس Kiakzars (پسر استیاج Estiaj پادشاه مادها) در هنگام مقابله با آشوریان -در سرحدات فارس- عقابی دیده می‎شود که بربالای سر لشگریان کوروش پرواز می‎کند. خبر را به پادشاه ایران می‌رسانند و کوروش به فال نیک می‌گیرد و به لشگریانش اطمینان می‎دهد که در این جنگ پیروز خواهند شد…

همین قدرت آسمانی به شیوه‎ایی دیگر در روایت‎های کهن یونانی نیز به چشم می‎خورد. ژوپیتر JUPITER نام خدای عقاب در اساطیر یونانی‌ست. از همین‎جا مشخص است که قراردادن یک خدا با مشخصات این پرنده حاکی از قداست و تاثیرگذاری‎اش بر زندگی مردم یونان است.

در افسانه‌های یونانی آمده است که همه‏ی پرندگان را خدایان در میان آسمان جای دادند به جز عقاب را که از ابتدای خلقت خودش به تنهایی بر آسمان‎ها پرواز ‌کرده‎است.
یونانی‎ها ‌عقاب را از نیروهای آسمانی می‌دانند که در خدمت خدایان و خدای خدایان زئوس Zeus است.

 

جاذبه بال ها در افسون مردمان

در داستان دزدیده‎شدن آتش (نماد خرد و دانش) توسط پرومته Prometheus می‎بینیم که زئوس مجازاتی برای پرومته در نظر می‎گیرد و بر طبق آن مجازات پرومته باید در کوهستان به بند کشیده ‏شود. عقابی نیز مامور می‎شود تا به امر خدای‎خدایان، پرومته را شکنجه کند و از صبح‎دم تا شبانگاه ‌سینه‌ی پرومته را دریده و جگرش را بجود. در شب‏هنگام جگرِ تازه‏ایی در سینه‏ی پرومته شکل ‏می‎گیرد و این شکنجه در روز بعد دوباره تکرارمی‎‎شود. گرچه در این روایت عقاب در برابر نیروی انسانی می‎ایستد و مخالف رسیدن آتش دانایی به دست انسان است اما به هر حال در محدوده‏ی خدایان زندگی می‏کند و گوش به فرمان آنهاست تا آن‏جا که عقاب چنان مورد اعتماد آسمانیان است که اجازه دارد صاعقه‌های زئوس را برایش حمل کند.

همچنین در یونان با روایتی رو به رو می‎شویم که متعلق به دوره‏ایی پس از این دو اسطوره‏های ذکرشده است و آن‏را پلینیوس Plinius نقل می‎کند.

در روایت او علت بوجود آمدن محل و بنای یادبودی به نام ژوپیتر توضیح داده‏شده و عقاب به عنوان نمادی از موجودی همراه و وفادار برای انسان‏ها نشان داده می‎شود.

پلینیوس Plinius داستانی از شهر سستوس Sestos در هلسپون Hellespon نقل می‏کند که در آن دختری جوان از سنین کودکی عقابی را نزد خود نگه ‎داشته و بزرگ ‎کرده… در تمام مدت این همزیستی عقاب برای سپاسگزاری از محافظش ‌پرندگان دیگر را شکار کرده و به عنوان هدیه به نزد دختر می‏آورد.

سال‎ها به همین منوال می‎گذرد و رابطه‎ی عاطفی آن دو چنان قوی می‎شود که به هنگام مرگ دختر عقاب تحمل خود را از دست می‎دهد و هنگام سوزانده‏شدنِ جسد دختر(بنابر رسم کهن یونانی) بال و پرش را به آتش می‎زند و همراه با دختر خودش را از بین می‏برد.

از آن زمان به بعد نام محلی که این اتفاق افتاده را به نام ژوپیتر و آن دختر‌ نام‌گذاری کرده‌ و بنایی را برای یاد بود این همراهی برپا می‎کنند.
در میان بسیاری از ملل دنیا همانند ایران، یونان، امریکا و افریقا پَرعقاب خوش‏یمن بوده و به همراه داشتن‏اش موجب برکت و خوشبختی می‎شود. اما جادویی‎ترین قدرت پر عقاب را در روایتی از مردمان سرخپوست ناواجو Navajo می‏خوانیم.

این مردم نیز همانند مردم یونان باستان معتقدند که عقاب از اولین پرندگان خلقت است. چنان که پیش از خلق زن و مرد نخستین در دنیا وجود داشته و به خداوند در آفرینش جهان کمک کرده…

از قدرت اعجاب‎انگیز پَرعقاب در میان سرخپوستان ناواجو همین بس که می‏گویند: خداوند برای آفرینش مرد و زن نخستین بلال‎هایی را زیر پوستینی پنهان کرده بود سپس از بال عقاب پری را گرفته و بر پوستین زد. از جادوی پر عقاب بلال‏ها جان گرفته و بعد از چهار روز بلال سفید به مرد و بلال زرد به زن تبدیل شده‎است و نسل آدمیان از همان‏جا آغاز می‎شود…

در میان متون مذهبی گذشته در ایران باستان با داستان کیکاووس و ادعای خدایی‏اش رو به رو می‎شویم. که شباهتی زیاد به داستان نمرود دارد.
کیکاووس پادشاه ایرانی‏ست که برای مردم کشورش همه‏گونه آسایشی فراهم ‎کرده و ایران را چنان آباد می‏کند که هرگز کسی پیش از این به یاد نداشته است.

در زمان کیکاووس پیری و مرگ از بین می‎رود و مردم به محض آب‎تنی در نهرهای کاخ او جوانی و سلامتی مجدد پیدا می‏کردند… بر طبق اسطوره‏های ایرانی خداوند برای پاداشِ رفتارهای نیک کیکاووس او را جاویدان می‎کند اما کیکاووس به خودش مغرور می‎شود و برای روبه رو شدن با خدا و ادعای خدایی به آسمان می‎رود. او تختی مهیا می‎کند و عقاب‎هایی بدان می‎بندد تا او را به آسمان ببرند… کاری به باقی ماجرا نداریم که چه اتفاقی می‎افتد و چطور کی‏کاووس به دلیل اشتباهی که کرده جاودانگی‎اش را از دست می‏دهد انسانی میرا می‎شود.

اما نکته‎ی جالب داستان در این جا قدرت پرواز عقاب و اعتقاد ایرانیان برای راه پیدا کردن عقاب به آسمان برین(طبقه‎ی بالای آسمان و محل فرشتگان) است.
با کمی تغییر با داستان نمرود مواجه می‎شویم که از همین ایده تبعیت می‏کند. نمرود چهار بچه «کرکس» را ده سال پرورش داده و صندوقی را به آن‏ها بسته و تکه گوشت‏هایی به بالای سر چهار کرکس می‎گذارد تا آن‎ها صندوق را به آسمان برند… نمرود بعد از چندین شبانه‎روز پرواز تیری به آسمان پرتاب می‎کند تا خدای آسمان‎ها را بکشد و خودش خدای زمین شود. خدا به فرشتگان دستور می‎دهد تا تیر را به خون آلوده سازند. نمرود با دیدن تیرِ خون آلود گمان می‏کند که خدا را کشته و به زمین بازمی‎گردد.

در کتاب «فرهنگ اساطیر و داستان‎واره‌ها در ادبیات فارسی» تالیف دکتر محمد جعفر یاحقی با روایت‎هایی برخورد می‎کنیم که مشابهتی با این داستان دارند و منشا آن‎ها از منطقه بین‎النهرین است. در برابر عقاب اقوام بین‏النهرین کرکس‎ را نماد قدرت و تیزپروازی انتخاب می‎کنند و اوست که می‎تواند به آسمان‎ برین راه پیدا کند. همانند داستان تخت‌های نمرود، سلیمان، فرزندان نوح که همه با کمک کرکس صورت پذیرفته است.

در شرح تختِ سلیمانِ نبی نقل شده که دو کرکس در دو سوی تخت سلیمان و به امر او ایستاده‌اند. آن دو کرکس به هنگام بالا آمدن خورشید و تابیدن آفتاب بال‌های خود را می‌گشایند تا عرش را در سایه‌ی خود بگیرند و کسی آسیبی از تابش و گرما نبیند.

در سرزمین مصر و هندوستان نیز کرکس را به عنوان پرنده‌ای پذیرفته‌اند که پرهایش قدرت جادوگری دارد و هر کس پری از کرکس را به همراه خود داشته باشد حفاظت می‌شود.

این ویژگی را پرنده‌ی دیگری نیز در هند به نام «مامای» که پرنده‌ای سیاه رنگ است برعهده دارد. دقیقا همان باور ما ایرانیان در داستان‏های کهن به پرعقاب (چنان که اشاره شد) و پر سیمرغ و شاهین…

با بررسی ویژگی‎های حقیقی عقاب، کرکس و حتی شاهین، شاید بتوان گفت ویژگی‌های مشترک‌شان موجب ورود آن‎ها به دنیای افسانه‌ها و اجازه‎ی ورودشان به آسمان برین می‌گردد که همان تیزپروازی، قدرت، تیزبینی و طولِ عمر بالاست.

چنانچه در اعتقادات یهودیان و مسلمانان نیز گفته می‎شود آسمان هفت طبقه دارد و هر طبقه‌ در اختیار دسته‌ای از فرشتگان است. آسمان دوم به فرشتگانی سپرده‌ شده‎اند که هیبت «عقاب» دارند و آسمان سوم را فرشتگانی با صورت «کرکس» محافظت می‌کنند…

در نوشتار بعدی از کاربرد واژه‎ی «سَئنه» Saena و مشخصات این پرنده در متون باستانی ایران خواهیم گفت… برای پرسش و پاسخ و اطلاع از کلاس‎های تورنتو می‎توانید در تلگرام پیام بگذارید:

۲۹۴۱ – ۵۹۲ (۵۱۴) ۱+

یا

AuraNanaValajam@

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا