سبک زندگی

جاذبه بال ها در اندیشه مردمان

روابط و مرزهای اسطوره ها و افسانه های پرندگان با شباهت ها و تفاوت هایشان

نازنین نانا والا جم

* نازنین نانا والا جم

در ادبیات و افسانه های سراسر جهان، پرندگان را با آرزوی آدمیان در دستیابی با اوج و رسیدن به آسمان و بلندی‌ها عجین می بینیم. بشر در تمام طول تاریخ زندگی‌اش دوست دارد همانند پرندگان رها باشد و بتواند بر فراز زمین پرواز کرده و در اوج ـ که یادآور قدرت و پاکی ست ـ جایگاه خود را تثبیت کند .خصلت دستیابی یک پرنده به آسمان آبی تخیل رهایی و آزادی را در نهاد آدمی ارضا می‌کند و به نوع بشر ایده هایی برای داستان پردازی و افسانه سرایی می دهد.

جاذبه بال ها در اندیشه مردمان

پرندگان چه زاده طبیعت باشند (چون: شاهین، کبوتر، خروس، کلاغ، هدهد، جغد و …) و چه مخلوق ذهن بشر در امور جادویی و غیرمادی باشند (چون: سیمرغ، کَمک و کرشفت مرغ ایران، با سیلیسک سلطان کوچک اروپاییان در قرون وسطی، خروس فلکی در چین و …) برای بیان علل متعالی و غیرمادی وارد روایت های اسطوره ایی و باور فرهنگی یک ملت شده اند.

در نخستین بیان جایگاه پرنده را از آسمان آغاز می کنیم و نماد آسمان را مورد بررسی قرار میدهیم.

در اسطوره ها و ضمیر ناخودآگاه بشر، آسمان نشانی از کمال، رهایی از مادیات، نشانی از محل زندگی نیکان و فرشتگان، جایی برای پذیرش خواسته ها توسط پروردگاه و اقامت گاهی برای فرشتگان و ایزدان است و دقیقا به همین سبب در کلیت ذهن بشر ، پرواز یک پرنده معنایی از بهتری ها و برترین های آسمانی به خود می گیرد.

در فرهنگ باستانی ایران آسمان چون جنگجویی دیده می شود که در برابر هجوم اهریمن ایستادگی کرده و از زمین و سایر مخلوقات همچون سپری قوی محافظت می کند. آسمان نمادی از روشنایی و پاکیست که بر طبق متن پهلوی بندهش از شادی آفریده شده است. (البته در متن مینوی خرد آمده که از گوهر آهن درخشنده و الماس آفریده شده) در کتاب اوستا و مینوی خرد میخوانیم که آسمان دارای چهار طبقه یا رتبه به نام های ستاره پایه، ماه پایه، خورشید پایه و پایه ی روشنی بی پایان است. (لازم به ذکر است که در برخی از متون تحلیلی چون دینکرد و بندهش، شش یا هفت طبقه برای آسمان ذکر شده، برزخ، ستارگان ثابت، ستارگان اختلاط ناپذیر، ماه، خورشید و طبقه ی گر زمان یا همان روشنایی بی پایان. چنانچه در عقاید امروزی در ایران نیز برای آسمان هفت رتبه با آسمان ذکر می شود و هر طبقه را فرشتگان مخصوصی محافظت می کنند.)

دانستن معنا و جایگاه آسمان و درک نمادهای آسمانی اولین مرحله از شناخت تحلیلی اسطوره ها و افسانه های فولکور پرندگان است که موجب بررسی انتخاب نماد یک پرنده به عنوان نمادهای مکاتب فلسفی ـ عرفانی می شود. همان علتی که نشان دهنده ی رمز داستان سلیمان و دانش زبان پرندگان در اسطوره ی نجات قوم اش است و یا می تواندبرای ما روشن کند که چرا تعقل، اندیشه ی راستین، وحی، قدرت و شکوه آسمانی (چون فره) در میان مردم ایران، مصر، روم و خیلی از مناطق دنیا همراه با پرندگان تعبیر می شود.

اگر بتوانیم آسمان و رتبه های نور آسمان و طبقات آن را درک کنیم ادراک رابطه ی بین پرندگان و طبقات آسمانی نیز برایمان آسان تر می شود و صد البته باید بدانیم که هر پرنده‌ای با توجه به زمان و جغرافیا، رنگ، آواز، نژاد، نوع زیست و نوع تفکر ملتی که برایش داستان سرایی کرده اند رمز و رازی بیش از رها زیستن و پرواز با خود دارد که ریشه ای قوی در ذهن و ناخودآگاه جمعی قومی خاص گسترانده است و همانگونه که یونگ می گوید: در کوشش انسان برای دستیابی به محتویات ناخودآگاه و قدرت شهود، پرنده مناسب‌ترین سمبل تعالی است… در نتیجه معنا پردازی ریشه ها و نمادهای اسطوره پرندگان برای شناخت خودمان نیز رهنمون است.

گاه یک پرنده در تمام دنیا و در تمام زمانها ـ از کهن تا به امروزـ نماد خصوصیت مشترک انسانی بوده و ذات بشری را معنا می کند. همانند کبوتر و عقاب …

گاهی در سرزمین های متفاوت با توجه به گسترش اسطوره ای خاص، دو یا چند دیدگاه متفاوت بدان پرنده به وجود می‌آید. مثل نگاه متفاوت به جغد در ایران باستان و ایران امروز ـ با توجه به گسترش دین (مزدیسنا و اسلام)ـ چنانچه در زمان باستان جغد را مورد احترام قرار می دادند و او رامرغ هومنه یا پرنده ی ایزدبهمن میدانستند که در تاریکی شب برای فراری دادن اهریمن و تاریکی بیدار است و آواز سر می‌دهد؛ دیدگاهی کاملا متفاوت با آنچه امروز می شناسیم.

امروزه جغد را پرنده ای شوم و از دنیای تاریکی می دانند…

در حقیقت می‌توان فهمید که اندیشه حاکم بر ذهن ما ثابت نبوده و بر اثر گذر زمان و تبادل فرهنگ ها بین دو سرزمین دستخوش تغییراتی شده است.

مثال دیگر در این مورد می تواند نوع نگاه به کلاغ در سرزمین های متفاوت باشد. کلاغ را با رنگ سیاه و طول عمر زیادش به‌خاطر آوریم که دلیل حضورش در اسطوره‌ی هابیل و قابیل نمادی از مرگ و شومی می‌شود اما با حضور در داستان ابراهیم و چهار پرنده برای اثبات زنده شدن مردگان در آیه ۲۶۰ سوره بقره نمادی از خصایص بشری بوده و معنای آرزوهای دور و بیهوده را به خود می گیرد و یا در اسطوره‌ی یافتن آتش در میان مردم ایله (آفریقا) نماد پرنده ایی فداکار می شود. همچنین پا را از نماد پردازی اسطوره ها فراتر گذارده و در حوزه روانشناسی نماد جنبه‌ای عقلانی شده و در خواب ها نشان فرد عقل گرا می شود…

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا