سبک زندگی

خانواده سالم و خانواده ناسالم

خانواده سالم و خانواده ناسالم

خانواده سالم نیازهایی فراتر از مسکن، غذا، تحصیل و حتی امنیت جسمی و جنسی اعضای خود را برآورده می سازد.

اعضای خانواده به خصوص کودکان به نوازش، در آغوش گرفتن، شنیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن نیاز دارند. ما احساس هایی داریم که لازم است به آنها اجازه داده شود تا ابراز شده و پذیرفته شوند، چیزهایی را از دست داده و می دهیم که نیاز داریم برای آنها سوگواری کنیم، ما به صداقت نیاز داریم تا بتوانیم خود حقیقی مان را آشکار کنیم و خلاقانه زندگی معنوی داشته باشیم.

• خانواده ناسالم:

خانواده ناسالم آن خانواده ای نیست که آشکارا غیرطبیعی ناکارآمد باشدبلکه خانواده های ناسالم اغلب طبیعی به نظر می رسند. فرزندان و اعضای چنین خانواده هایی به لحاظ جسمی به شکل بزرگسالانی درمی آیند که فقط نقش آدم بزرگ را بازی می کنند. معمولاً در خانواده های ناسالم که والدین و سرپرست خانواده خود کودکانِ بزرگسالِ خانواده های ناسالم هستند قوانین تقریبا پنهان و بصورت ناگفته ای به اجرا درمی آیند که بیشتر در خدمت برآورده ساختن نیازهای ارضا نشده والدین است تا فرزندان آنها.
برخی از شایع ترین قوانین فوق عبارت اند از:

۱- احساسات خود را نمی توانند به راحتی ابراز کنند.
۲- والدین می توانند هر اشتباهی را مرتکب شوند ولی فرزندان خیر.
۳- باید کامل و بی عیب و نقص باشند.
۴- خواست خود را بروز ندهند.
۵- باید به قوانین (اعم از درست و غلط) خانواده وفادار باشند.
۶- همیشه خودشان را خوب جلوه دهند.

نتیجه: رشد کردن و بزرگ شدن در خانواده ناسالم تقریبا سه نوع احساس را در ما پایدار می سازد: ترس، خجالت و ناامنی. حتی پس از ترک خانواده اولیه خود و تشکیل خانواده جدید ما این احساس ها را با خود به همراه خواهیم داشت. چرا که تنها احساس هایی هستند که ما یاد گرفته ایم.

• خانواده سالم:

خانواده سالم خانواده ای است که به طور بنیادین از سلامت و آرامش روانی و معنوی هر یک از اعضای خانواده حمایت می کند.
در خانواده سالم فضای مقتدرانه ای وجود دارد اما این اقتدار انعطاف پذیر نیز هست. بدین معنی که قبل از این که تصمیمی گرفته شود که بر تمامی اعضای خانواده تأثیرگذار باشد نظر دیگران شنیده می شود و هر عضو احساس خود را که بر تصمیم گیری تأثیرگذار است بیان می کند.
* در خانواده سالم برای هر عضو خانواده فرصت مناسبی وجود دارد که بتواند با دیگران دور هم جمع شوند و زمانی را با یکدیگر سپری کنند. اعضای خانواده با مشارکت در این لحظه ها احساس می کنند عضو خاص و پذیرفته شده خانواده هستند. البته فقط با هم بودن آن هم به مدت طولانی به معنی ارزشمند بودن آن زمان نیست بلکه والدین و فرزندان در آن لحظه به تبادل فکرها، احساس ها و عقاید خود می پردازند.
* در چنین خانواده هایی به فعالیت های تفریحی شادی بخش، بازی و سرگرمی به اندازه فعالیت های مسئولانه ای از قبیل امور روزمره خانه داری، وظایف خانوادگی، کارهای مدرسه و مشاغل خارج از خانه اهمیت و ارزش داده می شود.
* خانواده سالم احساس های یکدیگر را می پذیرند و نه تنها اجازه می دهند که این احساس ها ابراز شوند بلکه یکدیگر را تشویق می کنند تا افزون بر بروز احساس های غم و خشم دامنه وسیعی از احساس ها نشان داده شوند. بروز این احساس ها فقط محدود به کلام و صحبت کردن درباره آنها نیست بلکه خانواده پذیرای احساس هایی مانند گریه کردن، در آغوش گرفتن یا حتی فریاد اعتراض سر دادن نیز هست.
* در خانواده سالم احساسات رنج آور از قبیل ترس، خجالت، خشم، غم، تنفر و… برای مدت طولانی دوام نمی یابند. اگرچه اعضای خانواده تشویق می شوند که احساسات خود را بروز دهند ولی این ابراز احساسات در جهت کار کردن بر روی احساس های مزبور و رهایی از آنهاست. این بدین معنی است که آنها برای مثال ضمن این که می آموزند خشم خود را به شکل مناسب ابراز نمایند بخشیدن را هم یاد می گیرند.
* در خانواده های سالم برای برآوردن نیازهایی از قبیل مورد تأیید واقع شدن، جلب توجه و محبت، صمیمیت و… از امکانات مادی استفاده نمی شود از طرفی کمبود امکانات مادی مانع جدی برای برآوردن نیازهای معنوی نیز محسوب نمی شود.
* افراد در خانواده سالم به شکل آشکار و صادقانه ای با یکدیگر در ارتباط هستند. دروغ و پنهان کاری در روابط آنها جایی ندارد. فرزندان یا اعضای خانواده یاد می گیرند که حقیقت را بگویند بدون توجه به این که راستگویی تا چه اندازه ممکن است برای آنها دردناک و دردسرآفرین باشد.
* معمولا در خانواده ها موارد حساسیت برانگیزی وجود دارد که حرف زدن درباره آنها بسیار مهم است. در خانواده های سالم با اعضا به روشنی در این خصوص صحبت می شود حتی اگر مطرح کردن آنها برایشان دشوار باشد. مانند وضعیت مالی خانواده، بیکاری و از دست دادن شغل، سوابق جزایی، خاطرات لطیف و شیرین، مسائل جنسی، وجود بیماری مزمن، مرگ یا نقص عضو اطرافیان و…
*خانواده سالم خود را مانند گروهی از افراد می بیند که لازم است اعضای آن برای زندگی و رشدی مؤثر و مفید همانند مجموعه ای واحد با یکدیگر همکاری کنند.
* در خانواده سالم به هر یک از اعضا امکان رشد و بالندگی داده می شود. بنابراین تا حد امکان شرایط مادی و وسایل رفاهی هر عضو خانواده در فضایی از تشویق، حمایت، عشق و محبت که لازمه رشد و موفقیت هستند فراهم می شود و جالب این که اعضای خانواده این را «تا حد امکان» درک می کنند و بیش از توان مالی خانواده انتظاری ندارند.
* تشویق خوبی ها همیشه بیشتر از سرزنش بدی هاست .
* ارتباط افراد واقعی، همراه با احساس و اعتماد است.
* مسئولیت کار در خانواده معقول و منصفانه تقسیم شده است.
* قوانین با دخالت همگان(همه اعضاء خانواده) تهیه و تنظیم می شوند.
* خانواده با محیط خارج در ارتباط سازنده و احترام آمیزی قرار دارد.
* آسیب ها و سوانح را خانواده برای رشد شخصیت و توان افراد بکار می برد.
* خانواده برنامه ریزی دارد. افراد مدام مشغول واکنش نشان دادن به وقایع نیستند.
* اعضای خانواده برای خویشتن و دیگران احترام قائلند و به نیازهای دیگران حساسند.
* همه ی افراد در مراسم سنتی و فامیلی شرکت می کنند.
* خانواده ، دوستان خوب دارد.
* برنامه ی اقتصادی خانواده برای اعضا مشخص و قابل فهم است.
* تغذیه در خانواده مهم و مد نظر است.
* افراد خانواده برای خود و دیگران وقت قائل می شوند.

نتیجه: اگر بعد از مطالعه این مطالب در به کارگیری واژه های طبیعی، خوب و کارآمد برای توصیف خانواده تان دچار تردید شده اید نگران نباشید. به سرزنش و انتقاد از خانواده ناسالم نیازی نیست. خانواده همانند جامعه ای است که فقط با تغییر هر یک از اعضای آن به تغییر بنیادی دست خواهد یافت. اگر تمایل دارید خانواده خود را به منظور کمک به آنها تغییر دهید، لازم است بدانید فقط و فقط با ایجاد تغییر در خود می توانید امکان این تغییر را فراهم آورید.

آرزومند داشتن خانواده ای سالم برای تک تک شما عزیزان هستم.

کتایون خطیر
مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا