کارها را ناتمام رها نکنید، آنها خود به خود حل نمی شوند، تمام شان کنید.
عبارت «کار ناتمام» از واژههایی است که “پرلز” نظریه پرداز و روان شناس مشهور به کار برده است و به یک موقعیت و حالت روانی نیمه تمام و رها شده در شخص اشاره دارد که میتواند به صورت احساسات ابراز نشده، مانند: رنجش، نفرت، خشم، درد، اندوه و یا احساس گناه آشکار شوند.
چون این احساسات بطور کامل تجربه نشده اند و به آگاهی شخص در نیامدهاند، همواره شخص را درگیر خود کرده و «حال» او را خراب میکنند و مانع ارتباط مؤثر او با خویشتن و دیگران میشوند.
بعنوان مثال مرد جوانی را متصور شوید که در یک رابطه صمیمانه قرار داشته و در اثر حادثه ناگواری مانند تصادف و یا بیوفایی عشقش را از دست میدهد.
اگر او به هر دلیلی بطور کامل برایش سوگواری نکند و به جای عزاداری با مشغول کردن خودش با کارهای جانبی، انکار حالتهای روحی خود، پوشیده نگاه داشتن و سرکوب آنها، آن دوره را طی کند، دچار تنفر، خشم، درد و … خواهد شد و شاید برای همیشه توان برقراری ارتباط با دیگری را از دست دهد.
مثال دیگر که به احتمال زیاد همگی ما شاهد آن بوده و هستیم، شنیدن داستانهای ناراحت کننده قدیمی و تکرار شونده از مادرانمان در وسط هر دعوایی با پدرانمان است که عموما با این جمله ها که ” باز حرف قدیم ها را پیش کشیدی و باز صحبتهای تکراری و …” پایان می پذیرد.
برای اینکه متوجه کارهای ناتمام خویش یا عزیزانتان شوید، موارد زیر را بررسی کنید:
. یادآوری مکرر خاطرات و تجربههای دردآور قدیمی.
. بدگویی و ابراز نفرت نسبت به عزیزی، در عین حال که عاشقش هستید.
. اشتغال ذهنی زیاد در مورد اشخاصی که اکنون با آنها رابطه ای ندارید. اینکه حالا کجاست؟ چه کار میکند؟ اگر بود چه کار میکردید؟ و …
. احساس تأسف و گناه و تجربه غم در مورد شیوه ارتباطاتتان
پیشنهاد میشود برایحل کارهای ناتمام خود، اگر آن افراد وجود دارند، با آنها قرار ملاقاتی گذاشته و حرفهای دلتان را بزنید و بخصوص اگر بتوانید با حضور مشاور این کار را انجام دهید، حتما اثرش بیشتر خواهد بود.
کمک گرفتن از مشاوران به شما توصیه می شود چرا که به شما کمک می کنند تا از دست کارهای ناتمام، رها شوید.
حتما همه ما شنیده ایم گذشته ها تمام شده و بهتر است آنها را به فراموشی بسپاری، و حتما بسیاری از ما تلاش کرده ایم که آن خاطرات تلخ را فراموش کنیم، ولی هر بار ناموفق تر از قبل و با احساسی از گناه که چرا نمی توانیم…
زیرا اینها تمام نشده اند، نیمه کاره رها شده اند، مانند زخم هایی هستند که از درون چرک کرده اند و نیاز هست که مجددا باز شده، چرک ها خالی و پانسمان شوند، آن وقت است که رها می شوند و دیگر نیازی به بیانشان نمی بینید.
کارهای نیمه کاره و ناتمام را تمام کنید | روزنامه های تورنتو | تهرانتو | tehranto | روزنامه های کانادا | Tehranto