انتاریوجدیدترین اخبارکانادا

من الان نباید زنده باشم : این زن از افرادی که جانش را نجات دادند سپاسگزار است

من الان نباید زنده باشم : این زن از افرادی که جانش را نجات دادند سپاسگزار است

من الان نباید زنده باشم  : این زن از افرادی که جانش را نجات دادند سپاسگزار است

اتاوا – لارِن کروترز (Lauren Carruthers) در هنگام پیاده روی نزدیک بود که جانش را از دست بدهد.

 

ترجمه تهرانتو نیوز به نقل از سی تی وی ؛

او می گوید : « پیاده روی در این منطقه کمی باعث احساساتی شدن من می شود. همیشه به یاد

خواهم داشت اینجا همان جاییست که زندگی ام تغییر کرد».

من الان نباید زنده باشم  : این زن از افرادی که جانش را نجات دادند سپاسگزار است

در تاریخ بیست و سوم سپتامبر ، کروترز برای پیاده روی از منزل خارج شد. او این کار را برای چند روز در

هفته انجام می داد.

 

 لارِن به یاد می آورد: «یک روز معمولی بود… هیچ چیز عجیبی وجود نداشت».

 

او در مسیری که به خوبی می شناخت شروع به دویدن کرد، اما آن روز متفاوت بود. خانم کروتزر به

عنوان یک پرستار حرفه­ای متوجه شد مشکلی به وجود آمده است.

من الان نباید زنده باشم  : این زن از افرادی که جانش را نجات دادند سپاسگزار است

او می گوید : «یادم می آید که در حال پیام دادن به دوستم بودم و به او گفتم “واقعا واقعا سخت بود”.

هنوز زیاد از خانه­ام دور نشده بودم و به یاد دارم که فکر می کردم قفسه سینه ام کمی لرزش دارد و

ضربان قلبم مختل شده است. می خواستم همان مسیر را برگردم و به خانه بروم چون حالم زیاد خوب نبود.

اما دیگر یادم نیست بعدش چه شد. تا چند روز بعد که بیدار شدم».

 

کروتزر بعد از ایست قلبی ناگهانی، در پیاده رو نقش بر زمین شد. دو تن از کارکنان شرکت “مولی مِید”

همان لحظه ای که او روی زمین افتاد در حال رانندگی در آن منطقه بودند. آنها پیش از تماس با ۹۱۱ توقف

کردند و شتابان به سمت او رفتند.

 

استفانی دوکِت، افسر ارتباطات آمبولانس، به اولین تماس آنها پاسخ داد. 

 

دوکت می گوید : «بر اساس آنچه شخص تماس گیرنده می گفت ، به نظر می رسید این زن به احیای قلبی

(CPR) نیاز دارد. من آنها را در مورد کارهایی که باید انجام می دادند راهنمایی کردم».

من الان نباید زنده باشم  : این زن از افرادی که جانش را نجات دادند سپاسگزار است

یکی  از زن ها فشاردادن قلب را شروع کرد. همزمان، شاهد دیگرِ ماجرا مجددا با اورژانس تماس گرفت.

 

آکو چنتل گراهام (ACO Chantale Graham) به یاد می آورد : «آنها گفته بودند بیرون از یک مدرسه هستند

و من می دانستم که دستگاه دفیبریلاتور (شوک الکتریکی خفیف) که در دسترس عموم قرار دارد،

داخل ساختمان است».

 

او که شاهد بر زمین افتادن خانم کروتزر بود، همان موقع سریع رفته بود تا دستگاه را بیاورد.

تا زمانی که امدادگران در صحنه حاضر شوند و اولین شوک را به خانم کروتزر وارد کنند، گراهام در مورد

آن دستگاه با شاهدان حاضر در صحنه صحبت کرد.

 

مارتین بِدارد، متخصص مراقبت های ویژه ، یکی از اولین ماموران اورژانس بود که به محل حادثه رسید.

من الان نباید زنده باشم  : این زن از افرادی که جانش را نجات دادند سپاسگزار است

او می گوید: «وقتی به آنجا رسیدم به اولین چیزی که فکر کردم آن بود که واقعا شانس زیادی

برای بازگرداندن او به زندگی وجود دارد».

 

امدادگران دو بار به قلب خانم کروتزر شوک وارد کردند تا ضربان قلب او بازگردد.

آنها با سرعت او را به بیمارستان مونت فورت (Montfort Hospital) بردند و دو هفته آنجا ماند.

 

به گفته بنیاد سکته قلبی و مغزی ، از هر ۱۰ نفری که در خانه یا اماکن عمومی دچار ایست قلبی می شوند

فقط یک نفر به زندگی باز می گردد. کروتزر همان یک نفر بود.  

 

او می گوید: «من نباید امروز اینجا ایستاده باشم. از نظر آمار و ارقام ، من الان نباید زنده باشم».

من الان نباید زنده باشم  : این زن از افرادی که جانش را نجات دادند سپاسگزار است

آخرین ماه روند بهبودی وضعیت جسمانی او به کندی طی شد.

 

او در مرکز قلب اتاوا تحت عمل جراحی قرار گرفت تا یک دفیبریلاتور قابل کشت ، معروف به ICD ،

در بدنش کار گذاشته شود.

 

او در ادامه توضیحاتش می گوید : «این دستگاه در بدن من قرار گرفته تا اگر بار دیگر ضربان قلبم غیرعادی

شد، شوک لازم را به من وارد کند».

 

امکان بروز مشکلات ذهنی زیادی هم در این بین وجود داشت.

من الان نباید زنده باشم  : این زن از افرادی که جانش را نجات دادند سپاسگزار است

کروتزر می گوید : « نه تنها الان نباید زنده باشم ، بلکه عدم وجود هرگونه آسیب مغزی ناشی از این حادثه

نیز بسیار عجیب است… اینکه من به حالت عادی ام برگشته ام واقعا شگفت انگیز است».

 

او به لطف گروهی از افراد غریبه که آن روز آنجا بودند تا جانش را نجات دهند، فرصت دوباره ای یافته تا

همچنان به زندگی خود ادامه دهد.

 

کروتزر می گوید : « نمی دانم چطور تشکر کنم. با هیچ کلمه ای نمی توانم بیان کنم که چقدر از شما

سپاسگزارم. واقعا این تشکرها کافی نیست».

 

من الان نباید زنده باشم  : این زن از افرادی که جانش را نجات دادند سپاسگزار است
من الان نباید زنده باشم  : این زن از افرادی که جانش را نجات دادند سپاسگزار است

زندگی

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا