جدیدترین اخبارفرهنگ و هنرکانادا

مارگارت اتوود رمان نویس می گوید : چگونه از ترس کرونا فرار کرد

PHD
PHD

 

مارگارت اتوود رمان نویس می گوید : چگونه از ترس کرونا فرار کرد
مارگارت اتوود رمان نویس می گوید : چگونه از ترس کرونا فرار کرد

 

به گزارش تهرانتو نیوز به نقل از hindustantimes؛

“مارگارت اِلنور اتوود” یکی از مشهورترین رمان نویس های دنیای ادبیات است که کتاب های بسیاری نوشته است. سرگذشت ندیمه The Handmaid’s Tale، که این روزها از طریق وب شهرت آن بیشتر شده است نیز از آثار اوست.

وی به تازگی دست به یک ابتکارعمل درخواندن نامه اش زده و داستانی که چگونه او موفق به فرار از ترس از ویروس کرونا شد را به اشتراک گذاشته است.

 

داستان او اینگونه آغاز شد:

 

“سلام، اسم من مارگارت اتوود است و این نامه را برای دوستان و اعضای خانواده ام در مناطق دور می نویسم. از شما برای همه پیام ها، نگرانی و پشتیبانی تان تشکر می کنم.

من هم به شما فکر می کنم و امیدوارم که همه چیز برای شما خوب پیش برود یا همانطور که می تواند خوب باشد پیش برود.

با وجود ناراحتی هایی که وجود دارد، اگر در خانه هستیم، اگر بیمار نباشیم، اگر بچه ها، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها خوب باشند و اگر پول کافی برای گذران زندگی داریم، می توانیم خودمان را خوشبخت بدانیم. این موضوع برای هیچ کسی دور از حقیقت نیست.

لطفا مرا ببخشید که دیر جواب داده ام. اوقات عجیبی است و من هم اوقات عجیبی را پشت سر گذاشته ام.

من به سختی منحنی بزرگ ویروس را از خم کردم و یک هفته بعد، خودم را در یک کشور خارجی در حال پیاده روی یافتم. “

 

 

اتوود اضافه کرده:

“اواخر ژانویه اوضاع بهتر بود، از ترس اینکه آسیبی نبینم با خواهر و برادرم هماهنگی کردم تا در جشنواره ادبیات Hay در کارتاگنا- کلمبیا شرکت کنم.

وقتی در اوایل سال ۲۰۱۹ برنامه ریزی کرده بودم، فکر کردم گِرَم گیبسون (Graeme Gibson) بعنوان شریک زندگی با من باشد. من تصور کرده بودم که با او خواهم بود و به یک مکانی دنج و گرم برای سپری کردن فوریه که سردترین ماه در تورنتو است خواهیم رفت، اما همانطور که می دانید او در سپتامبر ۲۰۱۹ درگذشت.

به هر صورت، سه نفر از ما زودتر به دیار باقی رفتند.

به هر حال، آنجا یک مکان دوست داشتنی و آن جشنواره بسیار پر انرژی و جالب بود.

سپس من به تنهایی به نیوزیلند و استرالیا با همراهی دو نفر سفر کردم که طی یک تور در ۱۱ شهر سخنرانی کنم.”

 

اتوود در مورد جمع آوری کمک های مالی خود و همچنین این واقعیت که در آن زمان این بیماری به کشورهایی که وی در آن بود شیوع نیافته بود صحبت کرده است.

 

اوگفت : “آیا من مراقب بودم؟ ، به طور فزاینده ای و با گذشت زمان همه ما می توانیم به خاطر داشته باشیم که در چه – لحظه های ناگهانی – تغییر قرار داشتیم. ترور “کِندی” یا یازده سپتامبر اما بحران شیوع ویروس کرونا به آرامی نمایان شد و همینطور آگاهی من در مورد آن بیشتر شد.”

وی گفت: ” زمانی که من در ابتدای ماه مارس از پرت – استرالیا خارج شدم، هنوز در سطح جهانی شیوع ویروس یک خط صاف را نشان می داد.”

 

اتوود سپس در مورد رفتن به گالوی – ایرلند صحبت کرد که تا به حال هیچ موردی از ویروس کرونا در آنجا گزارش نشده است.

 

ویروس به من خیلی نزدیک شده بود که من آن را قطع کردم.

در ۱۰ مارس هنگام مسافرت از طریق فرودگاه تقریبا متروک “هیترو” می توانستم ببینم که اوضاع ناگهان جدی شده است.

خوشبختانه، یک مایع ضدعفونی کننده مخصوص دست همراه خودم داشتم، اگرچه در هواپیما در حالی که به تماشای Despicable Me بودم همه آن بیرون ریخته شد و از بین رفت.

یک بار دیگر به تورنتو برگشتم، مستقیما به خانه رفتم، خود را در قرنطینه کردم و با دیگران فاصله گرفتم. در مدت قرنطینه خانگی دستمال توالت کافی، آرد همه منظوره، مخمر و نخود یخ زده برای سرکردن داشتم.

 

اتوود در آخر این جملات را گفته است :

 

آیا ممکن است یک طرف دیگر برای این بحران وجود داشته باشد که بتوانیم دوباره در محافل شرکت کنیم و زندگی عادی را در پیش بگیریم؟

بله، وجود خواهد داشت، اما آیا زندگی عادی همان زندگی قبلی خواهد بود؟

نه، آن نخواهد بود، این بحران به ما فرصت تفکر داده که در نظر بگیریم، چگونه در این سیاره زندگی کرده ایم؟

هزینه زندگی چیست؟

چگونه ممکن است کارها را بهتر انجام دهیم؟

چرا واقعاً باید آنها را بهتر انجام دهیم؟

یک طرف خوب نیز برای این لحظه بد وجود دارد و اگر زوایای دیگر ببینید، تقریبا می توانید آن را تا مدت ها ببینید.

در حال حاضر با آغوش مجازی سپری می کنیم.

آن دست ها را بشویید و خوب نگه دارید. ما دوباره با هم خواهیم بود، بیایید به آن فکر کنید.

 

اکنون فقط با روشی متفاوت با هم هستیم.

مارگارت اتوود | رمان نویس | چگونه | ترس کرونا | فرار | روزنامه های تورنتو | تهرانتو | tehranto | روزنامه های کانادا | Tehranto

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا