جدیدترین اخبارجهان

«تأخیر تاکتیکی یا بحران واقعی؟ پشت‌پرده مذاکرات هسته‌ای ترامپ و جمهوری اسلامی»

آیا مذاکرات هسته‌ای جمهوری اسلامی و ترامپ در حال فروپاشی است یا در حال تعدیل؟ –تحلیل

مذاکرات هسته‌ای ترامپ و جمهوری اسلامی؛ تأخیر تاکتیکی یا بحران واقعی؟

«میانجی‌های عمان اعلام کردند که مسئله پیش‌آمده، یک مشکل فنی جزئی بوده است؛ جمهوری اسلامی خبر داد که مذاکرات جدید به‌زودی اعلام خواهد شد؛ و واشنگتن چنان رفتار کرد که گویی هیچ مذاکراتی برنامه‌ریزی یا بدون توضیح لغو نشده است.»

مذاکرات هسته‌ای ترامپ و جمهوری اسلامی؛ تأخیر تاکتیکی یا بحران واقعی؟
مذاکرات هسته‌ای ترامپ و جمهوری اسلامی؛ تأخیر تاکتیکی یا بحران واقعی؟

**«آخر هفته گذشته، نخستین بار بود که روند حرکت به‌سوی توافق هسته‌ای جدید میان آمریکا و جمهوری اسلامی، پس از سه هفته متوالی از دورهای مذاکرات، متوقف شد.

میانجی‌های عمان اعلام کردند که این، یک مشکل فنی کوچک بوده است؛ جمهوری اسلامی اعلام کرد که مذاکرات جدید به‌زودی اعلام خواهد شد؛ و واشنگتن طوری رفتار کرد که گویی هیچ مذاکره‌ای برنامه‌ریزی یا بدون توضیح لغو نشده است، بدون آنکه توضیح دهد چرا پس از آنکه رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، برای به‌سرعت نهایی کردن توافق فشار آورده بود، ناگهان نیاز به کندی در روند احساس شد.

تمام این‌ها موجب شده است که ناظران این پرسش را مطرح کنند: آیا مذاکرات در آستانه فروپاشی است یا اینکه این وقفه، تنها یک مانع کوچک و نوعی تعدیل در مسیر دستیابی به توافق است؟»**

**«حداقل سه دلیل احتمالی برای تأخیر آمریکا وجود دارد.

نخستین دلیل، برکناری مایک والتز از سمت قدرتمند مشاور امنیت ملی است.
اینکه آیا برکناری والتز به دلایلی مرتبط با مسئله هسته‌ای ایران بوده یا خیر، مشخص نیست.

اخراج او ممکن است به‌دلیل اشتباهش در افزودن یک خبرنگار به یک گروه گفت‌وگوی فوق‌محرمانه دولتی درباره حملات هوایی آمریکا به یمن بوده باشد، یا به‌علت گزارش‌هایی مبنی بر مشکلات او در همکاری با سایر دستیاران ارشد ترامپ.
از سوی دیگر، ممکن است دلیل برکناری او این بوده باشد که ترامپ از این موضوع ناراحت شده که گفته می‌شود والتز به‌طور جداگانه با برخی از مقامات اسرائیلی درباره برنامه‌ریزی احتمالی برای حمله اسرائیل به برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی همکاری کرده است.»**

**«شاید هرگز دلیل واقعی را نفهمیم، اما اگر جایگزینی والتز نشانه‌ای از جهت‌گیری فعلی دولت ترامپ در قبال تهران باشد، این تغییر جهت به‌سمت اتخاذ رویکردی سخت‌گیرانه‌تر است؛ رویکردی که به موضع اسرائیل نزدیک‌تر است.

دومین دلیل احتمالی این است که جایگزین والتز، مارکو روبیو است؛ وزیر امور خارجه آمریکا و از چهره‌های سرسخت و تندرو در مسائل مربوط به جمهوری اسلامی ایران.

این تصمیم، انتخاب ترامپ بود، علی‌رغم شایعاتی که مطرح می‌کردند فرستاده ویژه او در امور خاورمیانه، استیو ویتکاف – که رویکرد معتدل‌تری نسبت به تهران دارد – برای این سمت تلاش می‌کرده است.

بنابراین، ترامپ ممکن است روند امور را متوقف کرده باشد تا ابتدا پیامدهای برکناری والتز و انتصاب روبیو با اختیارات جدید را مدیریت کند.

اگر این فرض درست باشد، می‌تواند توضیح‌دهنده مصاحبه رئیس‌جمهور آمریکا در آخر هفته باشد؛ مصاحبه‌ای که در آن به‌نظر می‌رسید موضعش در قبال ایران را سخت‌تر کرده است؛ از صرف جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، به سمت «برچیدن» برنامه تسلیحات هسته‌ای جمهوری اسلامی.

این رویکرد همچنین با انتقادهای فزاینده‌ای که ترامپ اخیراً از داخل حزب خود دریافت می‌کرد – مبنی بر اینکه بیش از حد در قبال ایران نرمش نشان داده و به‌سمت توافق هسته‌ای «اوباما ۲.۰» حرکت می‌کند – همخوانی دارد؛ انتقادهایی که احتمالاً واقعاً او را آزرده کرده بود، چرا که یکی از اقدامات شاخص دوران نخست ریاست‌جمهوری‌اش، تلاش برای از میان بردن آن توافق بود.»**

**«عامل سوم می‌تواند سفر مقامات بلندپایه اسرائیل باشد.

حتی در مراحل اولیه مذاکرات، دیوید بارنئا، رئیس موساد، و ران درمر، وزیر امور استراتژیک، تلاش کرده بودند استیو ویتکاف را متقاعد کنند که در مذاکرات موضع سخت‌گیرانه‌تری در قبال ایران اتخاذ کند، اما احساس می‌کردند که دست خالی بازگشته‌اند.

پس از آن، اسرائیل چندین مقام عالی‌رتبه دیگر را اعزام کرد.

اگر این مقامات و اطلاعاتی که ارائه دادند توانسته باشند در کنار سایر انتقادهای داخلی حزب جمهوری‌خواه، بر ترامپ تأثیر گذاشته باشند، این موضوع نیز می‌تواند دلیل دیگری برای تأخیر اخیر و موضع سخت‌تر رئیس‌جمهور در مذاکرات باشد.

با این حال، هیچ‌کس در واشنگتن اعلام نکرده است که بحران وجود دارد، و انتظار می‌رود که دور چهارم مذاکرات به‌زودی برگزار شود.

پس، چه چیزی باعث توقف مذاکرات شده است؟»**

**«این موضوع نشان می‌دهد که در نهایت، این تأخیر شاید صرفاً یک اصلاح مسیر و تاکتیکی در مذاکرات بوده تا بتواند در یک یا چند موضوع، موضع سخت‌گیرانه‌تری اتخاذ کند و فشار بیشتری وارد آورد، در مسیر دستیابی به توافق هسته‌ای.

با این فرض که ترامپ به جمهوری اسلامی اجازه دهد غنی‌سازی اورانیوم در سطح پایین را ادامه دهد، شاید او تلاش کند محدودیت‌های مربوط به این فعالیت‌ها را طولانی‌تر از حدود ۱۰ سالی که در توافق هسته‌ای باراک اوباما تعیین شده بود، حفظ کند.

اگر او به تهران اجازه دهد به تولید موشک‌های بالستیک ادامه دهد، شاید بخواهد بندی درباره این موشک‌ها در توافق گنجانده شود تا بر این موضوع نیز اثر بگذارد.

او ممکن است برای حضور بازرسان آمریکایی در سایت‌های هسته‌ای بیشتری در ایران – نسبت به مکان‌هایی که بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه دسترسی داشتند – فشار بیاورد.

همچنین پرسش‌هایی درباره چگونگی رسیدگی به سانتریفیوژهای پیشرفته ایران برای غنی‌سازی اورانیوم – که در دوران اوباما وجود نداشتند – همچنان مطرح است، و همین‌طور اینکه چگونه مسئله پیشینه مشکوک فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی حل‌وفصل خواهد شد، هرچند ترامپ و تیمش در این‌باره سخن زیادی نگفته‌اند.

با این حال، در اصل، ترامپ مخالف استفاده از زور علیه هر دشمنی است که بتواند آسیب جدی به آمریکا و منافع ایالات متحده وارد کند، و جمهوری اسلامی چنین توانایی‌ای دارد.

این بدان معناست که، مشابه جنگ تعرفه‌ها، او احتمالاً تلاش خواهد کرد راه میانه‌ای بیابد تا برخی موفقیت‌هایی را که اوباما به دست نیاورد، به نام خود ثبت کند، در حالی که همچنان در پی نهایی کردن توافق هسته‌ای در آینده نزدیک است – توافقی که احتمالاً کمتر از تضمین‌های امنیتی مورد مطالبه اسرائیل خواهد بود تا این رژیم از حمله به برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی منصرف شود.»**

مشاهده بیشتر
دکمه بازگشت به بالا