جدیدترین اخباردانش و آموزش

چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز ما را هماهنگ و همگام می کند و اعتماد به نفس را بالا می برد

مغز ما به شنیدن داستانهای زندگی با حس همدلی و پیوند پاسخ میدهد

چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز ما را هماهنگ و همگام می کند و اعتماد به نفس را بالا می برد

  • گفتن و شنیدن داستان های زندگی الگوهای مغزی ما را با دیگران هماهنگ و همگام می کند و باعث ترشح اوکسی توسین می شود. چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز ما را هماهنگ و همگام می کند و اعتماد به نفس را بالا می برد

  • پژوهش‌ها نشان می دهد که داستان های زندگی اعضای نزدیک خانواده می تواند احساسات مثبت و اعتماد به نفس را افزایش دهد. چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز ما را هماهنگ و همگام می کند و اعتماد به نفس را بالا می برد

  • نوجوانان با دانستن داستان هایی از زندگی والدین خود (اما نه الزاماً درباره دوستان) حس هویت و احساس خوشبختی و راحتی بیشتری به دست می آورند. چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز را هماهنگ و اعتماد به نفس را بالا میبرد

چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز ما را هماهنگ و همگام می کند و اعتماد به نفس را بالا می برد
چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز را هماهنگ و اعتماد به نفس را بالا می برد

من فکر نمی کردم که کریسمس دیگری را به نگرانی درباره کووید بگذرانم. چند هفته پیش مثل این بود که دنیا در حال شکوفایی و باز شدن است و ما در آستانه رسیدن به «وضعیت عادی جدیدی» هستیم که همگی منتظر فرارسیدن آن بودیم تا اینکه واریانت جدید امیدهای همگی ما را ناامید کرد. چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز را هماهنگ میکند و اعتماد به نفس را بالا می برد

ما بار دیگر دوباره هر عنوان خبری، هر هشدار خبری را می خوانیم تا بیشتر درباره این واریانت جدید بدانیم. خب حالا یعنی چه؟ آیا می توانیم امسال همراه خانواده و دوستان خود جشن بگیریم؟ آیا می توانیم برای دیدار عزیزان خود مسافرت کنیم؟ شاید این همان وضعیت عادی جدید باشد؛ شاید زندگی ما از این به بعد شبیه همین باشد.

در تاریخ ۲۳ دسامبر نیویورک تایمز مجموعه ای از داستان های پاندمی ۵۰ کلمه ای منتشر کرد؛ که خوانندگان داستان های تأثربرانگیز از دست دادن های ناشی از پاندمی، یافتن عشق، یا تجدید پیوندها، یا بازگشایی مجدد یا تعطیل شدن دوباره را تعریف می کنند. داستان ها از نوع داستانک های کوتاه نگاری هستند که تصویری از زندگی افراد و درک مشترک از آنچه همگی ما از سر گذرانده ایم ترسیم می کنند. با خواندن این داستان ها اشک ریختم، اشک همدردی و تأسف و اشک شادی. خواندن این داستان ها به نوعی باعث شد احساس بهتری داشته باشم. چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز ما را هماهنگ و همگام می کند 

اینکه گفتن و شنیدن و به اشتراک گذاشتن داستان های زندگی از لحاظ احساسی قدرتمند است جای بحث ندارد، اما دقیقاً به همین دلیل است که به نوعی یک معما باقی مانده است. داستان های زندگی چه خاصیتی دارند که یک حس همدلی و تعلق اجتماعی ایجاد می کنند؟ معلوم شد که مغز ما برای همین کار برنامه ریزی شده است.

پژوهش‌هایی که توسط سیمون شامای تسوری (Simone Shamay-Tsoory) و همکاران او انجام شده اساس و مبنای همدلی مغز را بررسی کرده است. تسوری و همکاران او با استفاده از تکنولوژی های تصویربرداری مغز پی بردند که وقتی ما با دیگری احساس همدلی می کنیم، مغز ما در واقع همگام و هماهنگ می شود؛ آنها شواهدی از وجود یک حلقه بازخورد* یافتند به طوری که مغزهای ما [هنگام احساس همدلی] مشغول هم ترازی و همخوانی با مغزهای دیگر می شود و هنگامی که الگوهای برانگیختگی مغز با هم تراز می شوند سیستم پاداش فعال می شود. چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز ما را هماهنگ و همگام می کند 

(*حلقه بازخورد: حلقه‌ی بازخورد یا فیدبک لوپ سیسمتی است که در آن خروجی دوباره در قالب ورودی به سیستم وارد می‌شود. حلقه‌ی بازخورد مثبت طوری است که هر پیروزی پیروزی‌های بیشتر و هر شکست شکست‌های بیشتر را تضمین می‌کند.)

هنگامی که مغز ما به معنای واقعی کلمه با دیگران همگام است ما احساس خوبی داریم. یکی از راه های فعال کردن این حلقه بازخورد که مغز ما را با دیگران همگام می کند از طریق لمس است. اما داستان های زندگی نیز ممکن است همین خاصیت را داشته باشند. پال زک (Paul Zak) پی برد که گوش کردن به داستان های دیگران باعث ترشح اوکسی توسین می شود که یک هورمون مربوط به پیوند و ارتباط است. پژوهش های بسیاری نشان داده اند که سطوح بالاتری از اوکسی توسین به احساس پیوند و عشق منجر می شود. چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز ما را هماهنگ و همگام می کند و اعتماد به نفس را بالا می برد

زک نشان داد که اوکسی توسین به سادگی و تنها با گوش کردن به داستان های دیگران افزایش می یابد. بنابراین هنگامی که ما داستانهای زندگی دیگران را می شنویم الگوهای مغز ما با روایتگر داستان همتراز می شود و ترشح اوکسی توسین نیز باعث می‌شود که احساس صمیمی تری با آن شخص داشته باشیم. بر اساس مکانیزم های مبتنی بر مغز می توان توضیح داد که چرا گوش کردن به داستان های زندگی یک تجربه احساسی است.

آیا اهمیتی دارد که داستانی که گوش می کنیم داستان زندگی کیست؟ شاید. شامای تسوری متوجه شد که همتراز شدن برانگیختگی های مغز در زوج های دارای ارتباط عاشقانه قوی تر از غریبه ها است، بنابراین شاید پاسخ همدلانه ما با افرادی تنظیم و هماهنگ شده است که از قبل روابط صمیمانه ای با آن ها داریم.

پژوهش‌های آزمایشگاه داستان های خانواده من (Family Narratives Lab) نشان داده است که نوجوانان از دانستن داستان هایی درباره والدین خود احساس هویت و خوشبختی بیشتری در مقایسه با شنیدن داستان‌هایی درباره دوستان خود به دست می آورند. پژوهشی که به تازگی توسط دوروتی تامسن (Dorthe Thomsen) انجام شده وجود این احتمال را در سطح عمیق تری بررسی و تحلیل کرده است. چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز ما را هماهنگ و همگام می کند و اعتماد به نفس را بالا می برد

خانم تامسن از شرکت کنندگان در پژوهش می خواهد که داستان زندگی خود، داستان زندگی مادر خود، یا داستان زندگی یک دوست صمیمی را بنویسند. سپس سطح اعتماد به نفس را قبل و بعد از فعالیت نوشتن اندازه گیری می کند. تأکید می کنم که پژوهش های بسیاری قبلاً ثابت کرده است که نوشتن به‌صورت صریح و گویا درباره تجربیات شخصی خود می تواند به شما کمک کند این تجربیات را به شیوه های منسجم تری سازماندهی و درک کنید و بنابراین اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد.

و تامسن نیز دوباره به همین نتایج می رسد: نوشتن داستان زندگی خودتان اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد. اما نوشت داستان زندگی مادرتان نیز به اندازه نوشتن درباره زندگی خودتان می تواند اعتماد به نفس شما را افزایش دهد. اما برخلاف آن نوشتن داستان زندگی دوست شما تأثیر اندکی دارد یا کلاً تأثیری ندارد.

در سراسر این پژوهش نیز ما دوباره شاهد قدرت روایت داستان های زندگی بخصوص داستان هایی از اعضای نزدیک خانواده هستیم. با شنیدن و گفتن این داستان ها، ما به یکدیگر متصل می شویم و این اتصال و پیوند باعث می شود احساس بهتری داشته باشیم. این پژوهش جدید نشان می دهد که این فرآیند چگونه در مغز به تدریج کامل می شود.

امیدوارم کریسمس امسال موفق شوید که با خانواده و عزیزانتان دیدار کنید، آنها را در آغوش بگیرید و محکم در آغوشتان نگه دارید. اما حتی اگر این کار مسیر نبود امیدوارم که داستان ها و روایت های خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارید. داستان ۵۰ کلمه ای پاندمی خاص خودتان را بنویسید. به داستان های ۵۰ کلمه ای دیگران گوش کنید. به تجربه های به اشتراک گذاشته شده خود بخندید و گریه کنید. از قدرت داستان گویی خانوادگی برای ایجاد پیوند های همدلانه و افزایش حس خوشبختی و اعتماد به نفس حتی از فاصله چندین کیلومتر دورتر استفاده کنید. ترشح اوکسی توسین    ترشح اوکسی توسین    ترشح اوکسی توسین    ترشح اوکسی توسین        ترشح اوکسی توسین      ترشح اوکسی توسین چگونه شنیدن داستان های زندگی مغز ما را هماهنگ و همگام می کند و اعتماد به نفس را بالا می برد

 

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا