جمهوری اسلامی و آغاز دنیای ترامپی
اگر جمهوری اسلامی “اردک نشسته” و جو بایدن “اردک لنگ” است، دونالد ترامپ چه توصیفی دارد؟
جمهوری اسلامی و آغاز دنیای دونالد ترامپ
برخی ممکن است ترامپ را بهعنوان “پرندهای شکاری” توصیف کنند، دیگران او را “کرکس”، و اقلیتی شاید بگویند “کبوتر”. اما حقیقت این است که کمتر کسی، حتی شاید خود ترامپ، دقیقاً بداند در خاورمیانه یا فراتر از آن چه خواهد کرد. جهان عادت کرده است به ایالات متحدهای که حتی در نقض قوانین، الگوی مشخصی دارد. اما با ترامپ، همهچیز غیرقابل پیشبینی است. آیا او سقوط بشار اسد را “خبر خوب”، “خبر بد” یا صرفاً یک مسئله بیاهمیت میداند؟ پاسخ دادن دشوار است.
آنچه روشن است، سقوط اسد لحظهای بحرانی برای “محور آشوب” شامل رژیم ایران، روسیه، چین و کره شمالی است. رژیم ایران و روسیه، بهعنوان حامیان اصلی اسد، اکنون متحد کلیدی خود را از دست دادهاند و نمیتوانند او را نجات دهند. این اتفاق یادآوری است که حتی خشنترین رژیمها نیز میتوانند بهطور ناگهانی فروبپاشند.
برای رژیم ایران، سقوط اسد ضربهای شدید است. با تضعیف سامانههای دفاعی و تولید موشکی این رژیم، حمله احتمالی اسرائیل به زیرساختهای حیاتی ایران نزدیکتر از همیشه به نظر میرسد. در همین حال، سپرهای نیابتی ایران نیز فروپاشیدهاند: حزبالله به شدت تضعیف شده، حماس دیگر قدرت سابق را ندارد، و سوریه دیگر یک میدان امن برای ایران نیست.
ترامپ و سیاست خاورمیانهای او
انتخابهای ترامپ برای سیاست خارجی، ترکیبی متناقض از دیدگاهها و رویکردها را نشان میدهد. از یک سو، جمهوریخواهان جنگطلبی مانند مارکو روبیو و مایک والتز در تیم او هستند که همواره منتقد اسد، رژیم ایران و روسیه بودهاند. از سوی دیگر، چهرههایی مانند تولسی گابارد حضور دارند که سابقه تحسین از اسد و پوتین را دارند. این ترکیب متضاد نشان میدهد که ترامپ ترجیح میدهد زیردستانش در تضاد باشند.
این عدم شفافیت، رژیم ایران را در موقعیتی دشوار قرار داده است. ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود دستور ترور قاسم سلیمانی را صادر کرد، اما در عین حال به حملات ایران علیه متحدان آمریکا پاسخ قاطعی نداد. این ترکیب از اقدامات غیرمنتظره، دشمنانش را در سردرگمی کامل فرو برد.
فرصتها و چالشها برای اپوزیسیون ایران
سیاست “فشار حداکثری” ترامپ اگرچه نتوانست به اهداف کامل خود برسد، اما رژیم ایران را به یک دولت ضعیفتر تبدیل کرد. برنامه هستهای ایران هرچند بهطور تهاجمی پیشرفت کرده، اما توان منطقهای رژیم به شدت کاهش یافته است. رئیسجمهور جدید ایران، مسعود پزشکیان، با وعده بازگرداندن رفاه و کاهش تنشها انتخاب شده است. اما دستیابی به این هدف بدون تعامل با ایالات متحده و کاهش تحریمها غیرممکن است.
در این میان، تعاملات عجیب افرادی مانند ایلان ماسک با نمایندگان رژیم ایران، بر پیچیدگی این دوران افزوده است. پیام آشکار این دوران این است: همه گزینهها، از جنگ گرفته تا صلح، بر روی میز است.
نتیجهگیری
ظهور ترامپ ۲.۰ نهتنها معادلات خاورمیانه را تغییر میدهد، بلکه فرصتی بیسابقه برای اپوزیسیون ایران فراهم میکند. تضعیف رژیم، فروپاشی محورهای نیابتی آن، و عدم پیشبینیپذیری سیاستهای ترامپ، فضایی برای تغییرات اساسی در نظام حاکم ایران ایجاد کرده است. در این دوران، اپوزیسیون باید با حمایت جامعه بینالمللی و استفاده از فرصتهای دیپلماتیک، نقشی فعال ایفا کند.
جمهوری اسلامی، سقوط بشار اسد و آغاز دنیای ترامپی