جمهوری اسلامی پس از سقوط اسد در سوریه در وضعیت ضعف بیسابقهای قرار دارد
تصاویر سفارت جمهوری اسلامی که توسط گروهی از شورشیان سوری پس از ورود به دمشق برچیده شد، نقطه عطفی را رقم زد
جمهوری اسلامی پس از سقوط اسد در سوریه در وضعیت ضعف بیسابقهای قرار دارد
جمهوری اسلامی پس از سقوط اسد در سوریه در وضعیت ضعف بیسابقهای قرار دارد
محور مقاومتی که میشناختیم دیگر وجود ندارد
سوریه بهعنوان گذرگاهی برای جمهوری اسلامی عمل میکرد تا از طریق آن، پشتیبانی لجستیکی و تسلیحاتی به گروه لبنانی حزبالله و حماس در غزه ارائه دهد. این نقش سوریه به تضمین امنیت قدرتهای محور مقاومت کمک میکرد و در عین حال به جمهوری اسلامی اجازه میداد نفوذ و توان بازدارندگی خود را فراتر از مرزهایش اعمال کند. جاناتان پیرون، مورخ و متخصص ایران در مرکز تحقیقات Etopia در بروکسل، تأکید میکند که سوریه سکوی پرشی برای جمهوری اسلامی بود تا نفوذ خود را تا مدیترانه گسترش دهد، اما اکنون این نقش از بین رفته است.
او میگوید: «محور مقاومتی که میشناختیم دیگر وجود ندارد. با عملیات اسرائیل در لبنان، حزبالله عملاً دیگر وجود ندارد یا دستکم ظرفیت عملیاتی آن بهطور قابلتوجهی کاهش یافته است. اکنون، سوریه اسد نیز از بین رفته است. ارکان اصلی محور مقاومت نابود شدهاند. چه چیزی باقی مانده است؟ حوثیها در یمن که برنامههای مستقل خود را دنبال میکنند و از تهران فاصله دارند، و شبهنظامیان عراقی که در روزهای اخیر از مداخله در خاک سوریه برای کمک به بشار اسد خودداری کردهاند.»
فروپاشی پیشبینیشده توسط نتانیاهو؟
دیوید ریگوله رز، پژوهشگر و کارشناس خاورمیانه در مؤسسه فرانسوی امور بینالملل و استراتژیک، معتقد است نابودی محور مقاومت نتیجه مستقیم حملات ۷ اکتبر به رهبری حماس و واکنشهای بعدی اسرائیل است.
ریگوله رز توضیح میدهد: «اولین واکنش، جنگ غزه علیه حماس بود که پاسخی فوری به رویدادهای ۷ اکتبر به شمار میرفت. این حمله، بیشک نخستین مرحله از یک برنامه جامعتر بود. دومین مرحله، جنگ فرسایشی علیه حزبالله لبنان بود؛ نخستین نیروی نماینده رژیم ایران که از ۸ اکتبر با شلیک موشک به اسرائیل، همبستگی خود را با حماس اعلام کرد.»
او میافزاید که سقوط بشار اسد را میتوان سومین مرحله این طرح دانست که با دو مرحله قبلی آغاز شد.
به گفته ریگوله رز، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، احتمالاً این فروپاشی را پیشبینی کرده یا حداقل به آن امیدوار بوده است. وی اشاره میکند که نتانیاهو مدتها پیش از “بازطراحی بزرگ منطقه” صحبت کرده بود و میگوید: «آنچه برای حماس رخ خواهد داد، سخت و وحشتناک خواهد بود. ما خاورمیانه را تغییر خواهیم داد.»
جمهوری اسلامی پس از سقوط اسد در سوریه در وضعیت ضعف بیسابقهای قرار دارد
سقوط اسد و تأثیر آن بر جمهوری اسلامی
سقوط بشار اسد را میتوان تا حد زیادی ناشی از تضعیف دولت جمهوری اسلامی دانست؛ ضعفی که به دلیل فلج شدن استراتژیک نیروهای نیابتی آن، بهویژه حزبالله، پدید آمده است.
دیوید ریگوله رز خاطرنشان میکند که معمولاً حزبالله نیروی اصلی در حمایت از بشار اسد برای دفاع از منافع جمهوری اسلامی بوده است. اما حزبالله مجبور شد بسیاری از نیروهای خود را برای مقابله با اسرائیل به لبنان بازگرداند. این شرایط، اسد را در وضعیتی مشابه یک “پادشاه برهنه” قرار داد، بهویژه از آنجایی که روسیه به دلیل درگیری در جنگ اوکراین دیگر قادر به حمایت از رژیم سوریه نبود.
لزوم بازنگری در امنیت جمهوری اسلامی
برای سالها، جمهوریاسلامی توان بازدارندگی خود را بر شبکهای از اتحادها بنا کرده بود که از تهران تا بیروت در کرانه دریای مدیترانه امتداد داشت. این شبکه نفوذ جمهوری اسلامی را بهطور چشمگیری گسترش داده بود و به تهران این امکان را میداد تا در صورت هرگونه حمله احتمالی، بهویژه از سوی دشمن اصلی خود، اسرائیل، تهدید به تلافیجویی توسط حزبالله یا شبهنظامیان شیعه عراق کند.
اکنون جمهوریاسلامی در موقعیتی بیسابقه از ضعف قرار گرفته است. محیط امنیتی آن به مرزهای جغرافیایی واقعیاش محدود شده و این کشور را ناگزیر میکند تا در راهبردهای امنیتی خود بازنگری کند.
احتمال تغییرات در معادلات منطقهای
این شرایط ممکن است پویاییهای جدیدی در منطقه ایجاد کند. با توجه به وضعیت تازهای که رژیم ایران در آن قرار گرفته است، ممکن است تهران تلاش برای تسریع در توسعه تسلیحات هستهای را افزایش دهد تا اطمینان حاصل کند که رژیمش سرنوشتی مشابه بشار اسد پیدا نخواهد کرد.