معضل دیپلماتیک جمهوری اسلامی؛ موردی برای تقویت روابط با ریاض
جناح های میانه روتر، رئیس دولت جدید جمهوری اسلامی را تشویق میکنند تا ریاض را برای اولین سفر خارجی رسمی خود در اولویت قرار دهد
معضل دیپلماتیک جمهوری اسلامی؛ موردی برای تقویت روابط با ریاض
تشکیل کابینه جدید در ایران، اصلاحطلبان را ناامید کرده و نشان از رکود محتمل در پویایی سیاسی داخلی در دوره ریاست جمهوری مسعود پزشکیان در ماههای آینده دارد. با این حال، برخی از تحلیلگران انتظار یک سیاست خارجی معتدل را در روزهای آینده دارند.
علیرغم تشکیل کابینه نسبتا محافظه کار، جناح های میانه روتر در طیف سیاسی جمهوری اسلامی، رئیس جمهور تازه منتصب را تشویق می کنند تا ریاض را برای اولین سفر خارجی رسمی خود در اولویت قرار دهد. منطق آنها واضح است مهارت های دیپلماتیک عربستان سعودی در کاهش تنش ها موفق بوده است.
این لحظه فرصت بی نظیری را برای رژیم ایران فراهم می کند تا روابط خود را تنظیم کند. اهمیت این درخواست ها با ترور اسماعیل هنیه رهبر حماس در تهران در ۳۱ ژوئیه مصادف با مراسم تحلیف پزشکیان بیشتر می شود. این حادثه نگرانیها را افزایش داده و ایده میانجیگری را جذابتر کرده است.
در حالی که مفهوم نقش میانجیگری عربستان سعودی در روابط رژیم ایران جدید نیست، اما با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و عدم اطمینان پیرامون پیروزی دونالد ترامپ، این مفهوم در حال افزایش است. طرفداران این استراتژی پیشنهاد میکنند که روابط نزدیک ریاض با واشنگتن میتواند کاهش تحریمها علیه تهران را تسهیل کند یا معافیتهایی را برای شرکتهای سعودی برای تعامل با تهران تضمین کند.
این پیشنهاد کاملاً جدید نیست. حتی قبل از گسترش درگیری های اخیر، شخصیت های با نفوذ در رژیم ایران درباره ایده ورود عربستان سعودی به عنوان میانجی برای کمک به بهبود روابط تیره تهران با جامعه جهانی صحبت کرده بودند. ترور اخیر تنها این بحث ها را تشدید کرده است و بر نیاز مبرم به جستجوی راه حلی برای انزوای رژیم ایران تاکید می کند. همکاری احتمالی عربستان سعودی با واشنگتن می تواند در این سناریو نقش داشته باشد.
با استفاده از نفوذ ریاض، تهران به طور بالقوه میتواند از طریق تحریمها یا مقررات ویژهای که به تعاملات اقتصادی بدون مواجهه با پیامدهای ایالات متحده اجازه میدهد، کمکهای خود را تضمین کند. چنین اقدامی نه تنها می تواند اقتصاد ایران را تقویت کند، بلکه راه را برای روابط بهتر با همتایان عرب خود مانند مصر، اردن و بحرین هموار می کند. در منطقهای که در آستانه بیثباتی است، این اقدام دیپلماتیک ممکن است حمایت لازم را برای جمهوری اسلامی فراهم کند.
پس از سقوط هلیکوپتر که جان ابراهیم رئیسی رئیس جمهور و حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه را گرفت، عربستان سعودی گام های مثبتی برای حفظ پیشرفت شکننده در روابط خود با تهران برداشته است. این تلاشها که ریشه در توافقنامهای با حمایت چین دارد که رئیسی به ایجاد آن کمک کرد، نشاندهنده تعهد ریاض به ادامه روند ظریف اعتمادسازی است.
ژست های حسن نیت عربستان سعودی با شرکت در مراسم عزاداری رئیسی آغاز شد. این موضوع با حضور یک هیئت سعودی در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان، رئیسجمهور که در آن شاهزاده منصور بن متعب نامهای از ملک سلمان ارائه کرد و بر تداوم تعامل دیپلماتیک تاکید کرد، تقویت شد. تماس ولیعهد محمد بن سلمان پس از تحلیف با پزشکیان برای گفتگو در مورد روابط دوجانبه و تحولات منطقه لایه دیگری به این روایت دیپلماتیک در حال آشکار شدن افزود.
اکنون سؤال مهم این است که آیا این تلاشهای فراگیر صرفاً مانورهای تاکتیکی هستند یا منعکسکننده تغییر عمیقتر در جناحهای عملگرایانه رژیم ایران هستند. ارزیابی مجدد سیاست خارجی تهران، بهویژه در قبال عربستان سعودی، میتواند راههایی را برای استفاده از ابتکارات توسعه و اصلاحات جاری ریاض باز کند. چنین تغییری نه تنها میتواند انزوای بینالمللی جمهوری اسلامی را کاهش دهد، بلکه فشارهای داخلی را نیز کاهش میدهد و لحظهای مهم در دیپلماسی منطقهای است.
درخواستهای اخیر برای گفتوگو ممکن است نگرانیهایی را در داخل ایران، بهویژه در میان کسانی که نگران تندروها هستند، نشان دهد و میتواند مانع از ابتکارات دولت جدید شود. این تندروها با داشتن ارتباط با علی خامنهای، آماده به چالش کشیدن میانهروهایی هستند که در تلاش برای نشان دادن توانایی رژیم ایران برای مقابله با هر دو چالش خارجی هستند. کاهش مشارکت رای دهندگان در انتخابات، کاهش محبوبیت رژیم را برجسته می کند و اهداف میانه روها را پیچیده تر می کند.
در طول سالها، تهران در انتقاد از ایالات متحده و در عین حال حواسش به اینکه چه کسی ریاست جمهوری را برعهده دارد، بوده است. این آگاهی به انتخابات کارتر-ریگان در سال ۱۹۸۰ برمیگردد. امروزه این یک جنبه از استراتژی منطقهای رژیم ایران است. همانطور که تهران به چگونگی واکنش به قتل اسماعیل هنیه، رهبر حماس فکر می کند، بدیهی است که آنها به این فکر می کنند که چگونه اقدامات خود می تواند بر انتخابات ایالات متحده تأثیر بگذارد. به نظر می رسد که جمهوری اسلامی به شکلی نامحسوس خود را با کامالا هریس معاون رئیس جمهور همسو می کند.
رهبری در تهران می داند که یک انتقام قوی می تواند عواقبی داشته باشد، به ویژه اگر منجر به افزایش درگیری با اسرائیل شود. چنین اقدامی میتواند به شانس هریس آسیب بزند، زیرا نشان میدهد که این وضعیت به طور موثر بر امنیت و اقتصاد تأثیر میگذارد.
در زمانی که تهران مراقب نحوه مدیریت روابط حزب دموکرات با اسرائیل است، میداند که هرگونه اقدام نادرست میتواند روابط رژیم ایران و آمریکا را بیشتر تحت فشار قرار دهد. تهران با هر تصمیمی که می گیرند، به دقت بررسی می کند که چگونه می تواند بر چشم انداز آمریکا تأثیر بگذارد.
به نظر می رسد استراتژی اسرائیل از رویکرد محتاطانه رژیم ایران بهره می برد، زیرا تهران در تلافی خود برای جلوگیری از تشدید مستقیم تنش تجدید نظر می کند. اسرائیل با به رسمیت شناختن این لحظه از خویشتن داری تهران، در حال پیشبرد برنامه خود است، بدون اینکه تحت فشارهای خارجی، از جمله فشارهای ایالات متحده قرار گیرد. رهبران در اورشلیم درک می کنند که این دوره محدودیت ممکن است طولانی نباشد، به ویژه با توجه به تغییرات در پویایی سیاسی پس از انتخابات آینده.
هر دو طرف صبر و حوصله نشان می دهند که نشان دهنده بازی است که در آن هر مرحله از نظر تأثیر بالقوه آن بر خطرات درگیری گسترده تر ارزیابی می شود. عزم اسرائیل برای ادامه کار علیرغم درخواستهای جامعه برای خویشتنداری نشان میدهد که اکنون زمان تقویت موقعیت خود فرا رسیده است.
این وضعیت با خطراتی همراه است زیرا اسرائیل اذعان می کند که در صورت تشدید تهران یا تغییرات سیاسی پس از انتخابات، نفوذ کنونی آن می تواند کاهش یابد. این توازن ظریف بین قدرت و احتیاط ممکن است ژئوپلیتیک خاورمیانه را در آینده شکل دهد زیرا اسرائیل و رژیم ایران هر دو به دنبال به حداکثر رساندن مزایای خود هستند.
نیات واقعی تهران از طریق اقداماتش در منطقه آشکار خواهد شد، به ویژه زمانی که صحبت از رسیدگی به مصالحه متوقف شده باشد. عربستان سعودی که به دنبال ثبات است، احتمالاً از سفر رئیس جمهور جمهوری اسلامی قدردانی خواهد کرد. با این حال، این حمایت منوط به تعهد تهران به تقویت روابط، حل و فصل اختلافات و تقویت ارتباطات با کشورهای همسایه است.
رژیم ایران برای دستیابی به این اهداف باید در استراتژی های خود تغییر ایجاد کند. بدون پیشرفت در رسیدگی به چالش های یمن و عراق، فصل تازه ای در روابط دور از دسترس باقی خواهد ماند. منطقه به دقت تماشا میکند و آگاه است که پیشرفت واقعی تنها در صورتی حاصل میشود که جمهوری اسلامی از لفاظیها فراتر رفته و تمایل واقعی خود را برای خدمت به منافع منطقهای گستردهتر نشان دهد. مخاطرات زیاد است و مسیر رو به جلو چیزی فراتر از اقدامات دیپلماتیک را می طلبد. این نیاز به اقدامات مشخصی دارد که نشان دهنده وقفه از رفتارهای گذشته باشد.