فیلم کندو


نگاهی به فیلم کندو اثر فریدون گله
فیلم کندو اثر فریدون گله محصول سال ۵۴ با بازی درخشان بهروز وثوقی
خلاصه داستان : ابی (بهروز وثوقی) و آقاحسینی (داود رشیدی) پس از آزادی از زندان وسط تهران از هم جدا میشوند. ابی بر اساس وعده «آقافکری» در زندان شمارهتلفنی را میگیرد اما کسی گوشی را برنمیدارد.
او پس از پرسه زدن در شهر دوباره آقاحسینی را در محلهای بدنام ملاقات میکند. معلوم میشود آقاحسینی که قصد رفتن به جنوب را داشته از تصمیم خود منصرف شده است.
ابی و آقاحسینی در یک قهوهخانه مستقر میشوند که صاحبش (عباس ناظری نیک) آدم کثیفی است و به خاطر منافعش تن به هر کاری میدهد. عبدالله (حسین شهاب منش) که زمانی کشتیگیر بوده و در مبارزهای ابی را شکست داده اما امروز معتاد شده است، در گوشه
قهوهخانه جان میدهد.
آقاحسینی پس از برنده شدن در بازی «تُرنا» حکم میکند که ابی از خیابان لالهزار تا پل تجریش بدون پول به کافهها و رستورانها سر بزند و غذا و مشروب مفتی بخورد.


آقامصطفی (جلال پیشوائیان) معتقد است که ابی از عهده این کار برنمیآید و سرِ همین موضوع با آقاحسینی شرط میبندد. این دو در حالی ماجرای ابی را زیر نظر دارند که مصطفی با تعدادی از کافهها توافق کرده و از این طریق میخواهد ابی را از اجرای کامل تصمیمش بازدارد تا شرط را ببرد.


ابی پس از آگاهی از این موضوع برمیآشوبد و تغییر مسیر میدهد. به این ترتیب از هفت کافه میگذرد و بر اثر کتکهایی که خورده آشولاش به وعدهگاه میرسد. آقاحسینی، آقامصطفی و همراهان، پیکر نیمهجان ابی را به قهوهخانه میرسانند.


صاحب قهوهخانه پلیس را در جریان میگذارد. موقع دستگیری ابی، آقاحسینی صاحب قهوهخانه را با چاقو زخمی میکند و بار دیگر همراه ابی به چنگ مأموران میافتد و راهی زندان میشود.


در اواخر دهه ۶۰ میلادی با به اوج رسیدن جنبشهای اعتراضی جوانان نسل جدید، کارگردانان در آمریکا شروع به ساخت فیلم هایی با مضامین اعتراض به وضعیت منفعل جوامع کردند. اثرات سینمایی ایرانی مانند ایزی رایدر بعدها به خاطر فضای خاص شان به فیلمهای جادهای موسوم شدند و به شدت مورد استقبال منتقدان و تماشاگران قرار گرفتند که آغازگر موج جدیدی در سینما شد.
سینمای جادهای در ایران مورد توجه موج نوی سینمای ایران قرار گرفت و آغاز آن را میتوان فیلم کندو ساخته شادروان فریدون گله با موسیقی زنده یاد واروژان با شعر بسیار زیبایی از ایرج جنتی عطایی و البته صدای ابراهیم حامدی با بازی اسطوره سینمای ایران بهروز وثوقی که تبدیل به یکی از موفقترین فیلمهای خلاف جریان تاریخ سینمای ایران شد.
کندو بیانگر وضعیت جامعه ایران در سالهای منتهی به انقلاب است. دو قهرمان اصلی فیلم ابی (بهروز وثوقی) و حسین آقا (داوود رشیدی) استعاره ای از سازش ناپذیری و مقاومت در مقابل هم رنگ جماعت شدن هستند که هرگز نمی خواهند درمقابل بیتفاوتی و منفعلی جامعه سر تعظیم کنند.
دیالوگ مشهور از زبان یکی از دو قهرمان فیلم پس از آزادی از زندان که میگوید « کجا بریم ما که جز زندان جایی نداریم» بیانگر وضعیت تاریک و خفقان جامعه است، جامعه ای که سعی در بلعیدن هر جریان ضد جریانی را دارد.
شخصیت ابی شخصیتی ضعیف است که از اعتماد به نفس برخوردار نیست اما از آن رنج نمیبرد و بدون فکر با توجه به سلامت جسم اجازه میدهد تا برای او در سر شرط بندی بازی ترنا تصمیم بگیرند و با توجه به دانستن خطر هم به نظرات شخصی حسین آقا تن میدهد و متأسفانه به دلیل شخصیت ضعیف خود به جای اینکه سعی در جبران اشتباهات گذشته خود داشته باشد در سکانسی که به او گفته میشود چرا تن به این جریان داده و تصمیم حسین آقا را قبول کرده پاسخ میدهد «من همیشه کتک خوردم از پارچه فروش های کوچه مهران از پاسبان های کوچه، از شوفرها» و دلیل بد بیاری و زندگی بد خود را به شانس واگذار می کند که همیشه تا در خوان هفتم رفته و جا مانده و در سکانسی که به گفته او میشود در خوان هفتم رو اگر باز هم می کردید عزرائیل آنجا بوده یعنی پایانی برای آن وجود نداشته است.
ابی شخصیتی که از خود دیدگاهی ندارد، شناختی ندارد و برای تایید خودش به نظرات دیگران نیاز دارد. حسین آقا شخصیتی که خوبی و بدی او مشخص نیست و ا بی بی هیچ شناختی به او باور دارد.
در جایی ابی به حسین آقا میگوید « حسین آقا من اینبار می خوام تا ته خط رو برم» و حسین آقا در جواب پاسخ میدهد «از این غیرتا تو وجود تو نمیبینم» اما ابی برای اینکه خود را نشان بدهد دست از تلاش و زندگی درست برداشته و این تصمیم که به بهای از دست دادن زندگی و آزادی اش می شود را می گیرد. زیرا پس از بازگشت از شرط بندی و دعوا در قهوه خانه، ابی و حسین آقا دوباره روانه زندان می شوند.
هرچند که بسیاری کندو را به چشم فیلم فارسی دیده اند اما ساخته شدن کندو را باید به عنوان رویدادی جریانساز در موج نوی سینمای ایران دانست که با بازی بی بدیل بهروز وثوقی در نقش فردی با ضعف فکری و شخصیتی به خوبی توانست نظر تماشاچیان را به خود جلب کند تا جایی که نماینده ایران در چهارمین جشنواره جهانی سینما شد.
فریدون گله فریدون گله فریدون گله داوود رشیدی داوود رشیدی داوود رشیدی داوود رشیدی جلال پیشوائیان جلال پیشوائیان جلال پیشوائیان جلال پیشوائیان بانو راسخی بانو راسخی بانو راسخی بانو راسخی بانو راسخی بانو راسخی بانو راسخی