به گفته شاهدان عینی مهسا امینی قبل از مرگ مورد «توهین و شکنجه» قرار گرفت

جزئیات ضرب و شتم و بازداشت مهسا امینی طبق گفته شاهدان عینی: مامور پلیس به سرش ضربه زد

یکی از شاهدان عینی گفت مهسا امینی که در بازداشتگاه گشت ارشاد جان خود را از دست داد، در یکی از اتاق‌های بازداشتگاه به او گفته بود که یک مامور پلیس به سر او ضربه زده است.

این شاهد عینی که برای حفظ امنیتش در ایران نخواسته هویتش فاش شود نیز به دلیل «بد حجابی» دستگیر شده بود و مهسا امینی را قبل از بیهوش شدن و انتقال به بیمارستان در بازداشتگاه گشت ارشاد دیده بود.

عرفان مرتضایی یکی از بستگان مهسا امینی نیز روز دوشنبه در گفتگو با شبکه تلویزیونی انگلیسی اسکای نیوز (Sky News) از سلیمانیه کردستان عراق فاش کرد که شاهدان عینی در مورد شرایط ناگوار مهسا که پس از دستگیری وی در یک خودروی ون در مسیر بازداشتگاه گشت ارشاد رخ داد با خانواده‌ او صحبت کرده‌اند.

مرتضایی در این گفتگوی اختصاصی گفت که مهسا امینی پس از ورود به بازداشتگاه گشت ارشاد در پی ضرب و شتم توسط پلیس، «تار می‌دید و احساس ضعف می کرد.»

مرتضایی گفت «نیم ساعت طول کشید» تا کارکنان آمبولانس خود را به مهسا امینی برسانند و «یک و نیم ساعت نیز تا قبل از بستری شدن او در بیمارستان» طول کشید، و افزود که مهسا امینی به دلیل ضربه ای که به سرش خورده بود هنگام ورود به بیمارستان کسری تهران «از نظر پزشکی» جان باخته بود.

دختر ۲۲ ساله ای که مرگش باعث بزرگترین اعتراضات ضد دولتی در ایران شد، در طول بازداشت از درد در ناحیه سرش شکایت داشت. وقتی شاهد عینی علت را جویا شد، مهسا امینی به او گفت که مأموران پلیس به سرش ضربه زده‌اند.

این شاهد عینی گفت که از دیگران در بازداشتگاه گشت ارشاد شنیده است که مهسا امینی هنگام پیاده شدن از خودرو ون گشت ارشاد که او را به بازداشتگاه آورده مردد بوده و معطل کرده است. در آن لحظه یک مامور درجه دار به سر او ضربه زده و او را به زور از ون بیرون آورده بود.

مهسا امینی در اتاق انتظار بازداشتگاه بارها از ماموران زن در مورد علت دستگیری‌اش پرسیده بود زیرا لباسش مناسب به نظر می‌رسید. ماموران داخل بازداشتگاه با خشونت با سؤالات و شکایات او برخورد کردند. تا اینکه او از حال رفت و روی زمین افتاد و زنان دیگر شروع به فریاد زدن کردند تا کمک پزشکی به او رسانده شود. نگهبانان زن به بیهوش شدن او بی اعتنایی کردند و گفتند که او وانمود می کند که حالش بد است تا از بازداشت آزاد شود.

بعد از ۳۰ دقیقه یک پزشک بی تجربه در محل حاضر شد، اما صورت مهسا شروع به سفید شدن کرد و به نظر می رسید که به کما رفته است.

زندانیان زن شروع به فریاد زدن کردند و پس از مدتی پزشک دیگری که او نیز بی تجربه به نظر می رسید در آنجا حاضر شد و در نهایت پس از یک ساعت یک پزشک آمد که سعی کرد مهسا امینی را احیا کند و پس از ۳۰ دقیقه دیگر آمبولانس برای انتقال او به بیمارستان حاضر شد. در مجموع انتقال مهسا به بیمارستان حدود دو ساعت طول کشید و سه روز بعد در حالی که هنوز در کما بود در ۱۶ سپتامبر (۲۵ شهریور) درگذشت.

شاهد عینی گفت «حاضران بارها از نگهبانان خواستند تا برادر مهسا را که در بیرون بازداشتگاه گشت ارشاد منتظر بود، از وضعیت او مطلع کنند، اما نگهبانان نپذیرفتند و به شدت با سایر بازداشت شدگان برخورد کردند.

به گفته این شاهد عینی اگر ماموران پلیس بی تفاوت عمل نمی کردند و مهسا بلافاصله به بیمارستان منتقل می‌شد، او به کما نمی‌رفت.

برخی پزشکان گفته بودند که تمام علائم پزشکی حاکی از ضربه های شدید به سر مهسا است که باعث شکستگی جمجمه و به کما رفتن او شده است و نمی توانند کاری برای نجات او انجام دهند.

پس از فوت مهسا امینی مردم در زادگاهش، سقز و برخی شهرهای اطراف و همچنین اطراف بیمارستان کسری در تهران دست به اعتراض زدند. تظاهرات به سایر شهرها و شهرهای اطراف سقز در غرب ایران گسترش یافت و تا ۱۸ سپتامبر اعتراضات به پایتخت، تهران و سایر مناطق شهری سراسر کشور گسترش یافت.

طبق گزارش گروه های حقوق بشری در جریان اعتراضات دست کم ۷۵ معترض کشته شدند، اما هیچ کسی آمار نهایی و مورد تایید را ندارد، زیرا دولت به ندرت آمار واقعی کشته شدگان در اعتراضات را اعلام می کند.