آتشبس لبنان ناتوانی رژیم ایران را آشکار کرده است
دستنشانده تهران پس از یک سال توهین تسلیم میشود؛ اما چرا نتانیاهو با توافق صلح موافقت کرده در حالی که اسرائیل در موقعیت برتر قرار دارد؟
آتشبس لبنان ناتوانی رژیم ایران را آشکار کرده است.
چه اتفاقی برای همبستگی حزبالله با برادران جهادیاش در غزه افتاد؟ این گروه، که بهانهای برای آغاز جنگ تجاوزکارانه خود علیه اسرائیل در روز بعد از جنایات حماس در ۷ اکتبر (شامل قتل، تجاوز، آدمربایی و شکنجه) داشت، اکنون از وعدههای قاطع خود مبنی بر ادامه درگیری در جبهه لبنان قبل از توقف تجاوز به غزه، دست کشیده است. به نظر میرسد که حتی در تلاشهای خود برای دستیابی به آتشبس، حزبالله دیگر قادر به یادآوری وضعیت نوار غزه نیست. هیچ چیزی نمیتواند وضعیت اسفبار حزبالله را که زمانی به غرور و قدرت خود میبالید، بهتر از این توصیف کند، پس از یک سال تجاوزات اسرائیل.
رهبران حزبالله توسط دهها جنگنده سرنگون شدهاند، موشکها و پرتابگرها منفجر شدهاند و تمام سنگرهای روستاهای جنوبی لبنان با خاک یکسان شدهاند. بسیاری از تروریستها بهدلیل فشار ارتش اسرائیل و در مواجهه با بولدوزرها، برای نجات جان خود به سوریه فرار کردهاند. این سرنوشت گانگسترهای متعصب و قاتلانی است که تا همین اواخر بهعنوان قدرتمندترین نیروی شبهنظامی جهان شناخته میشدند.
ضربهای که این آتشبس به رژیم ایران وارد میکند، به همان اندازه سنگین است. حزبالله که در طول ۴۰ سال با هزینههای هنگفت ساخته شده بود، مهمترین بخش از حلقه آتشسوزانی بود که برای نابودی اسرائیل طراحی شده بود. کشتی ممکن است هنوز غرق نشده باشد، اما قطعاً در حال پر شدن از آب است. آیتاللهها بهترین راه نجات چیزی از لاشهها را در نگهبانی پمپها میبینند، بهجای ادامه آتشافروزی وسیع.
با ادامه حملات ارتش اسرائیل به حزبالله، رهبری باقیمانده آن نیز از قیام جناحهای رقیب در لبنان که خصومتهای دیرینهاش را با مهار کردن رقیبهای داخلی خود بهطور غیرقابلرقابت حل کرده بود، در هراس است. مشخص نیست که آیا هنوز امکان تحقق این امر وجود دارد یا نه، اما میتوان تصور کرد که چنین چشماندازی چه ترسی را در دل رهبران حزبالله و یارانشان ایجاد کند، کسانی که اکنون باید مخالفتهای فزاینده داخلی خود را مهار کنند.
ورود قریبالوقوع دونالد ترامپ به کاخ سفید بر مصائب حزبالله و اربابان جمهوری اسلامی آن افزوده خواهد شد. او قرار است عصر جدیدی را در روابط خاورمیانه آغاز کند که احتمالاً محدودیتهای کمتری در برابر جمهوری اسلامی و گروههای تروریستی آن خواهد داشت. مایک والتز، مشاور امنیت ملی منتخب ترامپ، با اذعان به اینکه صلح و ثبات نه با ترس، بلکه با قدرت به دست میآید، میگوید: «ما وضعیت موجود حمایت تهران از تروریسم را تحمل نخواهیم کرد.»
چرا اسرائیل با آتشبس موافقت میکند در حالی که دست بالا را در برابر باند تروریستی که دهها هزار شهروند را مجبور به ترک خانههای خود در شمال کرده است، در دست دارد؟
دو موضوع عمده وجود دارد که هر دو به فشار ایالات متحده مربوط میشوند.
اولاً، اگر این آتشبس تأمین نمیشد، این احتمال وجود داشت که جو بایدن اجازه میداد قطعنامه الزامآور شورای امنیت سازمان ملل که خواستار توقف خصومتها است، تصویب شود و حتی ممکن بود خود او آن را تنظیم کند. این قطعنامه احتمالاً با تحریم تسلیحاتی از سوی سازمان ملل متحد علیه اسرائیل همراه میبود و میتوانست آخرین تلاش بدبینانه او برای نجات چیزی از میراث ضعیف خود در امور خارجی باشد. دوم، همانطور که نخستوزیر بنیامین نتانیاهو در سخنرانی خود در مورد آتشبس اشاره کرد، کاخ سفید تحت رهبری بایدن یک تحریم تسلیحاتی جزئی علیه اسرائیل اعمال کرده است که شامل مهمات حیاتی و تجهیزات جنگی، از جمله بمبهای ۲۰۰۰ پوندی، میشود. این مسئله پس از بیش از یک سال جنگ در هفت جبهه جنگ، یک محدودیت مهم است.
علیرغم تلاشهای بایدن برای حمایت از اسرائیل، هنوز کار بیشتری باید علیه حزبالله انجام شود. بنابراین، آتشبس کنونی را میتوان بهعنوان پلی دیپلماتیک بین کاخ سفید جو بایدن، با هدف مماشات با تهران، و دولت ترامپ که احتمالاً از نیازهای دفاعی اسرائیل حمایت بیشتری میکند، تلقی کرد.