واشینگتن پست: دولت های خارجی و خبرگزاری های بین المللی باید از مشروعیت بخشیدن به تبعیض جنسیتی جمهوری اسلامی دست بردارند
واشینگتن پست: نشانه های شکنندگی حکومت در ایران امروز به مراتب بسیار بیشتر از حکومتهای مصر و تونس در طول چند هفته قبل از سرنگونی آنهاست
دولتهای خارجی و خبرگزاریها باید از مشروعیت بخشیدن به تبعیض جنسیتی جمهوری اسلامی ایران دست بردارند
قتل وحشیانه مهسا امینی ۲۲ ساله توسط رژیم ایران (که بنا بر گزارش ها پس از بازداشت به اتهام بیرون بودن بیش از حد موهایش به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم قرار گرفت) به اعتراضات سراسری نوههای نسل سومی ملت علیه پدربزرگهای نسل اولی شد که بیش از چهل سال است بر کشور حکمرانی می کنند.
هنوز زود است که بتوان گفت آیا این اعتراضات به طور معناداری عرصه سیاست ایران را تغییر خواهد داد، یا اینکه اعتراضات روزهای اخیر نیز صرفاً شکاف دیگری در عمارت یک رژیم پوسیده است که تنها شکل تنوع فکری و سلیقهای در آن سیاه یا سفید بودن رنگ ریش و عمامه مردان حاکم آن است. با این حال از هم اکنون می توان به یک نتیجهگیری رسید: قتل مهسا امینی و واکنش جامعه ایران به آن باید نحوه تعامل جهان خارج با مقامات ایرانی را برای همیشه تغییر دهد. و این تغییر آگاهی باید شامل ارزیابی مجدد سیاست دولت بایدن در قبال ایران باشد.
مورد پیش آمده برای مهسا امینی یک حادثه بی سابقه نیست. به گفته گروههای حقوق بشری سالانه میلیونها زن در ایران به دلیل «بد حجاب» بودن متوقف می شوند و مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و تعداد زیادی از زنان ایرانی به دلیل امتناع از حجاب در حال گذراندن احکام حبس ۱۰ سال به بالا هستند. این سیستم خشونت نهادینهشده ارتباط چندانی با سنت های مذهبی ایرانیان ندارد. هنجارهای اصیل فرهنگی نیازی به تحمیل شدن از طریق تهدیدهای یک حکومت رعب و سرکوب ندارند. حجاب اجباری یکی از سه رکن ایدئولوژیک باقی مانده حکومت دینی ایران در کنار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» است.
دانستن این اصل اساسی به توضیح این موضوع کمک می کند که چرا رژیم از اتخاذ موضع ملایم در قبال مسئله نحوه پوشش به شدت بیزار است. علی خامنهای رهبر تندرو ایران به وضوح معتقد است که سازش در مورد ارکان ایدئولوژیک رژیم (از جمله حجاب) تنها باعث تسریع فروپاشی رژیم خواهد شد. خامنهای می گوید «اگر میخواهیم جامعه خود را به فساد و آشوب نکشیم، باید زنان را با حجاب نگه داریم.» این گفتار محصول همان ذهنیتی است که زنان قربانی تجاوز جنسی را به دلیل پوشیدن لباس غیرمتعارف مقصر می داند. چنین دیدگاههای کهنهای خواه از تگزاس، خواه از توکیو یا تهران شایسته هیچ احترامی نیستند.
لزلی استال (Lesley Stahl) خبرنگار سیبیاس نیوز در همین هفته گذشته که مهسا امینی کشته شد با ابراهیم رئیسی رئیسجمهور تندرو ایران مصاحبه کرد. رئیسی به طرز قابل پیش بینی تردیدهایی را در مورد هولوکاست مطرح نمود و نقش مستند و ثبت شده خود را به عنوان قاضی صدور احکام اعدام هزاران مخالف در تابستان ۱۹۸۸ (۱۳۶۷) رد کرد. استال در طول مصاحبه روسری به سر داشت و اعتراف کرد «به من گفته شد که چگونه لباس بپوشم، قبل از او ننشینم و حرف او را قطع نکنم.» استال گفت که این قوانین منسوخ شده در مورد نحوه تعامل نباید در دروان امروزی ما قابل قبول باشند.
با این حال روز پنجشنبه کریستین امانپور (Christiane Amanpour) خبرنگار سیانان یک وقت مصاحبه با رئیسی در نیویورک دریافت کرد، اما وقتی از پوشیدن حجاب امتناع کرد، رئیسی در محل مصاحبه حاضر نشد. واکنش کریستین امانپور یک پاسخ درست بود. اکنون دیگران نیز باید از این الگو پیروی کنند.
تاریخ ثابت کرده است که ایران تنها زمانی سازش می کند که با یک جبهه متحد بین المللی مواجه شود. دولت های خارجی، خبرگزاری های بینالمللی و سازمان های غیردولتی باید از مشروعیت بخشیدن به تبعیض جنسیتی جمهوری اسلامی دست بردارند.
در حالی که تهران گهگاه در برابر فشارهای خارجی سر فرود آورده، اما تنها پاسخ جمهوری اسلامی در طول تاریخ ۴۳ ساله خود به بحران های داخلی دو برابر کردن سرکوب بوده است. آنچه این حکومت را سرپا نگه داشته همین وحشیگری است. اما اکنون در زمانی که کشور به دلیل وضعیت نامشخص سلامت خامنهای ۸۳ ساله در حال آماده شدن برای یک تغییر رهبری احتمالی است، شکاف ها و ترک های فزایندهای در پایههای حکومت وجود دارد. در حالی که به نظر می رسد نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در حال حاضر اوضاع را تحت کنترل دارند، اما نشانه های شکنندگی حکومت در ایران امروز به مراتب بسیار بیشتر از حکومت های مصر و تونس در طول چند هفته قبل از سرنگونی آنها در دسامبر ۲۰۱۰ است.
ناآرامی های که در پی قتل مهسا امینی رخ داد باید دولت بایدن را وادار کند که استراتژی خود در قبال ایران را مجددا ارزیابی کند. تاکنون تنها تمرکز سیاست آمریکا در قبال ایران تلاش بیثمر برای احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ بوده است که دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت آمریکا در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد.
تا زمانی که رهبران جمهوری اسلامی (که هویت آنها بر اساس ضدیت با ایالات متحده تعریف شده است) بر ایران حکومت می کنند، واشنگتن هرگز نمی تواند با تهران به توافق برسد. واشنگتن (و غرب) به جای واکنش نشان دادن به عوارض ناشی از ایدئولوژی ایران باید روی ریشه اصلی عوارض و مشکلات آن یعنی خود رژیم تمرکز کنند.
ظهور یک دولت نماینده ایرانیان که منافع ملی کشور را بر ایدئولوژی انقلابی خود مقدم می دارد، می تواند یک برگ برنده ژئوپلیتیکی برای ایالات متحده باشد. تهران در چهار پایتخت عربی (دمشق، بیروت، بغداد و صنعا) نفوذ زیادی دارد و به دیکتاتوریهای ضد آمریکایی در کاراکاس (ونزوئلا) و پیونگ یانگ (کره شمالی) کمک مالی و نظامی کرده است. دولت روسیه به استفاده از پهپادهای انتحاری ایرانی علیه اوکراین روی آورده است. سلاح های ایرانی به جنگ های آفریقا دامن می زنند. تقریباً در هر جنگ سرد یا گرم در جهان امروز تهران خود را در برابر آمریکا قرار داده است.
ایالات متحده آمریکا در طول جنگ سرد در همان زمان که در مورد قراردادهای کنترل تسلیحات با اتحاد جماهیر شوروی مذاکره میکرد، در عین حال «امپراتوری شیطان» را محکوم می کرد و از میخائیل گورباچف رهبر شوروی درخواست کرد که «این دیوار [برلین] را خراب کند.» زمان آن فرا رسیده است که دولت بایدن نیز استراتژی خود در قبال ایران را نه تنها برای مقابله با آرمان های مخرب رژیم ایران بلکه برای حمایت از آرمان های مردم ایران که می خواهند در جامعه ای آزاد و در صلح با جهان زندگی کنند، گسترش دهد.
گذار ایران از تئوکراسی به دموکراسی ممکن است به راحتی، مسالمت آمیز یا به زودی انجام نشود. اما این گذار مهم ترین کلید برای دگرگونی خاورمیانه است.
دولتهای خارجی و خبرگزاریها باید از مشروعیت بخشیدن به تبعیض جنسیتی جمهوری اسلامی ایران دست بردارند تغییر حکومت رژیم ایران تغییر حکومت رژیم ایران تغییر حکومت رژیم ایران تغییر حکومت رژیم ایران تغییر حکومت رژیم ایران