غرب باید به جمهوری اسلامی توجه مستقیم داشته باشد نه به نیابتی های آن


پرداختن به تأثیر اقدامات حوثیها یک موضوع مبرم است اما تلاشها برای حل بحران باید متمرکز بر منبع واقعی مناقشه باشد
غرب باید به جمهوری اسلامی توجه مستقیم داشته باشد نه به نیابتی های آن
پس از یک سری حملات حوثیها به کشتیهای بینالمللی در دریای سرخ، نیروهای نظامی ایالات متحده و بریتانیا با حمایت چند کشور دیگر از هفته گذشته عملیاتی را برای هدف قرار دادن مواضع حوثیها در یمن آغاز کردند.


اما در حالی که پرداختن به تأثیر اقدامات حوثی ها بر امنیت دریایی بین المللی یک موضوع مبرم است، تلاش ها برای حل بحران باید بر منبع واقعی این بحران در حال آشکار شدن متمرکز شود و سر مار در تهران است.
از زمان شروع درگیری بین اسرائیل و حماس در ماه اکتبر، گفتمان پیرامون گسترش احتمالی این جنگ با نگرانیهای فزاینده مبنی بر اینکه دیگر قدرتهای بزرگ از جمله ایالات متحده ممکن است درگیر گسترش درگیری شوند، برجسته شده است. امروز مسیر بهطور بیگمان به این سمت میرود و یک نهاد منحصربهفرد مسئولیت دارد؛ رژیم ایران.
علیرغم رد دخالت تهران در حملاتی که کشتیهای تجاری در دریای سرخ و نیروهای نظامی آمریکا در عراق و سوریه را هدف قرار میدهند، شبهنظامیان شیعه که این اقدامات را انجام میدهند از جمله حوثیهای یمن بهطور گسترده بهعنوان نیابتی رژیم شناخته میشوند و در حالی که تهران معتقد است که این گروهها بهطور مستقل عمل میکنند و صرفاً بر اساس منافع شخصی آنها هدایت میشود، شواهد فراوانی حاکی از همدستی مستقیم با آن است که در تأیید آشکار آنها از این حملات نیز مشهود است.
تهران میراثی چند دهه ای از تأسیس و حفظ نیروهای نیابتی تروریست در منطقه را به دقت پرورش داده است. و حملات حماس به جنوب اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، که منجر به درگیری کنونی شد، به طور پیچیده ای با این چارچوب استراتژیک مرتبط است. رهبر انقلاب علی خامنه ای حتی حمله حماس را به عنوان شکست جبران ناپذیر برای متحد اصلی آمریکا در منطقه توصیف کرد و اوج سریع آن را در ریشه کن کردن اسرائیل پیش بینی کرد.


متعاقباً، رژیم ایران تمام تلاش خود را برای به دام انداختن ایالات متحده در درگیری انجام داده است. تحت حمایت جمهوری اسلامی، حزب الله تحریکات را در امتداد مرز شمالی اسرائیل آغاز کرد، در حالی که جناح شورشی حوثی مورد حمایت تهران حملات خود را به کشتی های دریایی با هدف صریح بستن عملاً دریای سرخ آغاز کرد. و اگر کنترل نشود، این مانورهای مقدماتی ممکن است به عنوان مقدمه ای برای یک حمله سازماندهی شده گسترده تر عمل کنند.
ایالات متحده با تشکیل یک ائتلاف امنیتی دریایی جدید و اجرای حملات تلافی جویانه محدود علیه تأسیسات مورد استفاده شبه نظامیان عراقی و سوری که بیش از ۱۰۰ بار از اواسط اکتبر، اعضای نیروهای آمریکایی را هدف قرار دادند، به این تحریکات پاسخ داد. با این حال، کاخ سفید مراقب بوده که از رویارویی مستقیم با محرک اصلی در تهران خودداری کند.
البته این درخواست آمریکا برای آغاز خصومت با تهران نیست. با این حال، اگر قدرتهای غربی واقعاً قصد دارند از بروز یک درگیری بزرگتر جلوگیری کنند، باید آماده انجام اقداماتی باشند که نیروی محرکه همه این بازیگران غیردولتی فوقالذکر را بازدارند. تا زمانی که تامین مالی و رهبری آنها در داخل ایران دست نخورده باقی بماند، صرفاً بازدارندگی خود نمایندگان ناکافی خواهد بود.
و اگرچه تحریم ها و فشارهای دیپلماتیک می تواند رژیم ایران را مختل کند، ایالات متحده و متحدانش نیز در اینجا فرصتی برای تقویت جنبش های اپوزیسیون دارند که به تضعیف تهران اختصاص یافته اند.
تعداد فزاینده ای از سیاست گذاران غربی و کارشناسان نظامی وجود و دوام یک جنبش دموکراسی خواه با حمایت گسترده در داخل ایران را تصدیق می کنند.


با این حال، بسیاری از رهبران غربی در تایید مفهوم تغییر رژیم در ایران توسط مردم ایران تردید دارند. با این حال، دورهای متعدد قیام از سال ۲۰۱۷، تعهدی قوی به این آرمان در میان مردم ایران آشکار کرده است، که باید هرگونه شک و تردیدی را برطرف کند.
اینطور که هست، غرب کارهای زیادی برای انجام دادن دارد. تعیین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ابزار اصلی تهران برای سرکوب داخلی و مداخله منطقه ای، به عنوان یک نهاد تروریستی ضروری است. اجرای تحریمهای جامع، از جمله توقف فروش جهانی نفت توسط جمهوری اسلامی، ظرفیت تهران را برای تأمین مالی نیروهای نیابتیاش به شدت محدود میکند. و اذعان به حق جوانان یاغی آن برای مقابله و به چالش کشیدن سپاه، پیامی صریح خواهد داشت که دوران تجارت طبق معمول به پایان رسیده است.
با بدتر شدن وضعیت داخلی ایران، محرکهای قیام دیگری نامشخص باقی میمانند اما غرب به سادگی نمیتواند منفعل بماند.