اعتراضات در ایران علیه حکومت آغاز شده و جوانان گفتند تا آخرین نفس مبارزه خواهیم کرد
جوانان ایرانی دست از اعتراض علیه رژیم ایران بر نمیدارند
اعتراضات در ایران علیه حکومت آغاز شده و جوانان گفتند تا آخرین نفس مبارزه خواهیم کرد
ایرانیان یک سال پس از قتل مهسا امینی اعتراضات خود علیه رژیم استبدادی را از سر گرفتهاند.
رضا، یک دیجی ساکن تهران و دانشجوی دانشگاه، با افتخار بیان میکند که موسیقی انقلاب محور را به منظور حفظ انگیزه و انرژی در دل خود مینوازد. او اظهار میکند: شاید برای مدتی از اعتراضات خیابانی دوری کرده بودیم، اما از اعتراض کردن هیچگاه دست برنداشتیم.
در دو ماه اول، تجربه اعتراض را داشتم و به نوعی موفق شدم از تبعات خطرناکی جلوگیری کنم. بلافاصله پس از اجرای اولین اعدامها، ایده انجام اعتراضات شبانه به ذهنمان رسید.
رضا و دوستان دختر و پسر همدانشگاهیاش یک فعالیت شبانه در مرکز شهر را آغاز کردند.
رضا گفت یکی از روشهای ترجیحی ما برای اعتراض، رفتن به اطراف ادارات دولتی و تزئین دیوارها با پوسترهای آزادی است. ما به این مکانها بازمیگردیم و موسیقی اجرا میکنیم، بهویژه اجرای آهنگهایی که رژیم فاشیست آنها را نادیده میگیرد.
در گردهماییهای شبانه ما، هر فعالیتی که انجام میدهیم، از جمله رقص زنان، خواندن آواز، و حضور با پوشش اختیاری برای نوجوانان یک چیز عادی محسوب میشود، اما با این حال مجبوریم این فعالیتها را مخفیانه انجام دهیم.
این گردهماییها ما را متحد میکند و به ما انگیزه میدهد تا به هر طریق ممکن به مبارزه ادامه دهیم.اعتراضات مخفیانه علیه حکومت
گلناز، دانشجوی ۱۹ ساله اقتصاد در اصفهان، به طور مداوم در تظاهرات زیرزمینی حضور دارد و عشق خود را به هنر به عنوان یک هنر اعتراضی درآورده است. بسیاری فکر میکنند که تجمعات فقط در داخل خانهها، اتاقهای زیرشیروانی یا گاراژها اتفاق میافتد، اما ما به بیرون میریم و با روشهای متنوعی اعتراض میکنیم.
من در معرض خطر قرار گرفتم؛ بدون حجاب، با دوچرخه سواری و با موفقیت دیوارها را با نقاشی گرافیتی تزئین کردم. سپس به خانه یکی از دوستانمان بازگشتیم و شب را بیدار بودیم، رقصیدیم، آواز خواندیم و سعی کردیم همکاران دانشگاهی خود را به شرکت در تظاهرات خیابانی ترغیب کنیم.اعتراضات مخفیانه علیه حکومت
ما زنان هیچگاه از اعتراض کردن دست برنداشتهایم، ما به مخالفت با حجاب اجباری ادامه دادهایم و در آینده نزدیک نیز انتظار تغییر آن را داریم.
گلناز می گوید ما بین ماههای مارس تا ژوئن تظاهرات خیابانی را سازماندهی کردیم و از هموطنان آزادیخواه ایرانی خواستیم که در گروههای مختلف، زنان و مردان، به رقص بپردازند. با شگفتی، در دو بار اول که اعتراض کردیم، با یک تذکر اخراج شدیم، در سومین بار در اردیبهشت ماه، نیروهای امنیتی با خشونت ما را از هم جدا کردند، تعدادی از ما آسیب دیدیم، اما خشونت آن زمان به هیچ وجه به میزان خشونتی که در اکتبر گذشته تجربه کردیم نبود.
آفرین به آن زنان و دخترانی که آنقدر شجاع هستند که هنوز با برداشتن روسری در فضای باز اعتراض می کنند، آنها قهرمانان واقعی هستند و ما نیز به مبارزه برای آزادی ادامه می دهیم. از آنجایی که آزادی بیان در ایران جایی ندارد، مردم باید از هر تریبونی برای بیان مبارزه خود برای آزادی استفاده کنند.
گلناز می گوید: فقط قتل مهسا نبوده که ما فکر کنیم همه چیز تمام شده است. از شهریور سالگردها شروع میشوند و ما همچنان در خیابان اعتراض خواهیم کرد.
هزینه روزانه برای هر نیروی سرکوب جمهوری اسلامی بر اساس برآوردی که در سال ۹۹ شده، معادل دو میلیون تومان است و اعتراضات و اعتصابات رژیم ایران را فلج خواهد کرد.
اعتراضات علیه جمهوری اسلامی ادامه دارد و در نهایت رژیم ایران باید سقوط کند و سقوط میکند.