جنگ با ایران برای ایالات متحده و خاورمیانه گسترده تر و فاجعه بار خواهد بود

جنگ آمریکا با ایران فاجعه بار خواهد بود

دولت جو بایدن علناً تلاش می‌کند تا از جنگ با جمهوری اسلامی اجتناب کند، اما مقامات آمریکایی همچنان با لفاظی‌های آتش‌زا، آتش جنگ را شعله‌ور می‌کنند، زیرا خطر گسترش جنگ در غزه به یک درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر است.

به عنوان مثال، در ۲۶ نوامبر، سناتور تام کاتن (R-Ark.) گفت که دولت بایدن برای پایان دادن به حملات به دارایی های ایالات متحده باید «تقابلی عظیم» علیه رژیم ایران انجام دهد. در نهایت، اعضای کنگره، دولت بایدن و مقامات دفاعی سابق، همگی این احساسات را دارند که واشنگتن می‌تواند حرکت خود را به سمت درگیری مسلحانه در مواجهه با تجاوز تهران تشدید کند.

صرف نظر از اهداف این مأموریت از نابود کردن قابلیت‌های هسته‌ای تهران تا تغییر رژیم تنها دو راه واقعی برای حمله مستقیم واشنگتن به ایران وجود دارد. عملیات هوایی و دریایی که برای تحمیل هزینه‌های قابل توجه به رژیم طراحی شده است. یا تهاجم زمینی وابسته به ایجاد برتری هوایی و دریایی. با این حال، هر دو گزینه بیش از آنچه سیاستگذاران پیشنهاد می کنند غیرقابل دفاع هستند و منعکس کننده یک اشتباه اساسی در محاسبه قدرت نظامی جمهوری اسلامی هستند.

کارزاری که متکی به نیروی هوایی و دریایی برای شکست دادن سریع جمهوری اسلامی در تسلیم شدن باشد، با چالش های مهمی روبرو خواهد شد. ارتش رژیم برای جلوگیری از چنین تهاجمی طراحی شده است و هزینه های قابل توجهی را برای هرگونه حمله احتمالی از طریق هوا یا دریا تحمیل می کند. آنها دارای موشک های کروز برد ۶۰۰ مایلی، سامانه های دفاع هوایی پیشرفته برد بلند، سامانه های دفاع هوایی کوتاه برد، موشک های ضد هوایی، ۳۰۰۰ موشک بالستیک، ۶۰۰۰ مین دریایی و تواناترین هواپیماهای بدون سرنشین در منطقه هستند.

در اصل، هر عملیات ترکیبی شامل جنگ هوایی و دریایی نه تنها با محدودیت‌های سنتی مواجه است که این کمپین‌ها را به ندرت موفق می‌سازد، بلکه فرود آمدن حملات انفرادی در خاک ایران احتمالاً هزینه‌های بالایی برای هواپیماهای گران‌قیمت ایالات متحده و سامانه‌های دفاع موشکی بالستیک خواهد داشت.

تحلیلگران قبلی شانس موفقیت یک کمپین متکی به نیروی هوایی و دریایی ایالات متحده را ارزیابی کرده اند. یک بازی جنگی در سال ۲۰۰۲ که برنامه‌ریزان آمریکایی را ملزم به تغییر قوانین در اواسط درگیری کرد، نشان داد که جمهوری اسلامی می‌تواند به راحتی کشتی‌های آمریکایی را غرق کند و در سال ۲۰۱۲، مقامات پنتاگون تخمین زدند که چنین استراتژی حداقل به ۱۰۰۰۰۰ سرباز نیاز دارد.

پس از گسترش درگیری ها با جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۹، مقامات پنتاگون تخمین زدند که نسخه ای از این استراتژی که به دنبال نابودی تأسیسات تسلیحات هسته ای تهران است، به حداقل ۱۲۰۰۰۰ سرباز مستقر در سراسر خاورمیانه نیاز دارد.

در حال حاضر و علی‌رغم تخمین‌های اخیر، با توجه به افزایش هزینه‌های نظامی رژیم ایران، احتمالاً به نیروهای بیشتری نیاز است. در نتیجه، ایالات متحده قادر نخواهد بود در استراتژی متکی بر نیروی هوایی و دریایی برای غلبه بر ظرفیت نظامی جمهوری اسلامی شرکت کند.

اگر قصد استفاده از نیروی هوایی و دریایی برای انجام عملیات زمینی باشد، ایران به همان اندازه آمادگی دارد. چنین حمله ای مستلزم جذب هزینه های هنگفت برای دسترسی به کشور است. تحلیلگران تخمین می زنند که هر تهاجم زمینی به ۱.۶ میلیون نیروی آمریکایی نیاز دارد، تقریباً ده برابر آنچه که ایالات متحده در هر زمان به عراق متعهد شده بود. واشنگتن پس از ورود به ایران با سیزدهمین جمعیت مناسب برای خدمت در جهان، سیزدهمین خودروهای زرهی و توپخانه خودکششی جهان، نهمین توپخانه یدک‌کش شده جهان و هشتمین موشک متحرک جهان روبرو خواهد شد.

استراتژی جمهوری اسلامی برای مبارزه با ایالات متحده حول محور ایجاد هرگونه حمله دریایی و هوایی پرهزینه، آهسته و پیش‌بینی شده با این فرض است که در نهایت آمریکایی‌ها تمایل خود را برای ادامه جنگ از دست خواهند داد. ایران توسط آب محاصره شده است و از موشک های ضد کشتی و ضد هوایی خود برای پوشش ۲۴۰۰ کیلومتری خط ساحلی جنوبی خود و همچنین بهره برداری از کمبود مین روب های آمریکایی برای کاهش سرعت حمله دریایی استفاده خواهد کرد. با کاهش سرعت جنگ، جمهوری اسلامی به اراده سیاسی سیاستگذاران ایالات متحده و افکار عمومی آمریکا حمله خواهد کرد و در عین حال به خود زمان برای تصمیم گیری و حتی محاصره تنگه هرمز تا خلیج عمان می دهد.

انتظار پیروزی آسان در برابر رژیم ایران، راهبردی بیش از انتظار برای انسان ها و برای یادگیری پرواز نیست. ابزار به سادگی وجود ندارد. بنابراین، امید است که بازدارندگی متقابل به موفقیت ادامه دهد و نه واشنگتن و نه تهران تصمیم به گسترش درگیری نگیرند.