بازی جمهوری اسلامی و اسرائیل با آتش به عنوان قوانین قدیمی رویارویی از بین رفته است
حمله پهپادهای اسرائیلی گزارش شده به اصفهان نشان دهنده این میباشد که این درگیری در حال گسترش است
بازی جمهوری اسلامی و اسرائیل با آتش به عنوان قوانین قدیمی رویارویی از بین رفته است
در حالی که جزئیات مبهم باقی مانده است و انکارهای جمهوری اسلامی قوی است، با توجه به سابقه گذشته و اظهارات قوی مقامات آمریکایی، حمله محدود پهپادی اسرائیل صبح جمعه به شهر اصفهان در ایران بسیار محتمل به نظر می رسد.
اصفهان به دلیل تأسیسات نظامی-صنعتی، وجود یک تأسیسات مهم در برنامه هستهای جمهوری اسلامی و یک پایگاه هوایی بزرگ میزبان ناوگان فرسوده F-14 جمهوری اسلامی «تامکتها» حائز اهمیت است و هر حملهای را چه از خارج از کشور انجام دهد اهمیت میدهد. مرزهای ایران یا از داخل اما با حمایت اسرائیل، بیش از آنکه نمادین باشد.
در حالی که اسرائیل مدتهاست درگیر جنگ سایهای با جمهوری اسلامی از جمله حمله پهپادی ادعایی اسرائیل به تأسیسات تولید تسلیحات در اصفهان درست بیش از یک سال پیش واقعیت گسسته خود حملات پویایی درگیریها به همان اندازه با زمینهای که رویدادها در آن رخ میدهند تعریف میشود.
آنچه جدید و خطرناک است، صرف نظر از مقیاس یا ظن درجه ای از موضع گیری در هر دو طرف، این است که یک حالت عادی جدید در مناقشه جمهوری اسلامی و اسرائیل در حال تثبیت است.
پاسخ اسرائیل، اگر فقط به این محدود شود، و با وجود سکوت رادیویی از سوی منابع رسمی، دیگر در محدودهای خاکستری و تا حدودی غیرقابل انکار وجود ندارد.
و در حالی که دور از اولین باری است که اسرائیل به دنبال ضربه زدن به جمهوری اسلامی و منافع آن در کارزار ترور، حملات هواپیماهای بدون سرنشین و خرابکاری بوده است، این بار در بحبوحه یک دوره بررسی دقیق رخ داده است.
اگر همانطور که یک منبع اسرائیلی ناشناس به واشنگتن پست گفت، اگر این حمله به این منظور بود که به جمهوری اسلامی نشان دهد که اسرائیل توانایی حمله در داخل ایران را به دلیل نگرانی از تضعیف سیاست بازدارندگی اسرائیل را دارد، این پیام برای تهران که قبلاً احساس کرده است مجبور به اقدام است گم نخواهد شد.
واقعیت این است که قواعد رویارویی که از دیرباز بین جمهوری اسلامی و اسرائیل وجود داشته است، در یک درگیری که ابتدا از طریق نیروهای نیابتی و اکنون مستقیمتر انجام میشود، طی شش ماه از آغاز غافلگیری حمله حماس به جنوب اسرائیل در ۷ اکتبر سال گذشته از بین رفته است.
در آن شش ماه، چیزی که زمانی داده شده بود، از هم پاشید. در غزه، جنگی بی سابقه از نظر خشونت و ماهیت طولانی آغاز شده است. در مرز مشترک بین اسرائیل و لبنان، درگیری دیگری قوانین عادی را مخدوش کرده است، با تبادل آتش با حزب الله یکی دیگر از نمایندگان جمهوری اسلامی که از ۸ اکتبر آغاز شد، اکنون یک واقعیت روزانه است که ده ها هزار نفر را در هر دو طرف مرز آواره کرده است.
اکنون از آستانه جدیدی عبور کرده است، مرز ترس و خویشتن داری متقابل. و در حالی که بسیاری از تحلیلگران و مقامات به سرعت پیشنهاد می کنند که حمله محدود اسرائیل به خاک ایران می تواند به معنای بازگشت به وضعیت قبلی باشد، احتمال دیگر و نگران کننده تر این است که این فقط نشان دهنده پویایی بیشتر این درگیری است.
اگر اسرائیل در شش ماه گذشته مرتکب اشتباهات اطلاعاتی جدی شده است هم در مورد موضع تهاجمی حماس قبل از ۷ اکتبر و هم در محاسبه اشتباه جمهوری اسلامی در واکنش به حمله اول آوریل به دمشق شایان ذکر است که همان نهادها و بسیاری از افراد مشابه، بر اساس همین مفروضات، خطر احتمالی رویدادهای اخیر را پردازش خواهد کرد.
از نظر سیاسی، سخت است که ببینیم چنین پاسخ محدود اسرائیل چه سودی برای بنیامین نتانیاهو دارد. برای شخصیتی که مدتهاست و عمیقاً با موضع جنگطلبانه در مورد تهدید ناشی از جمهوری اسلامی و برنامه هستهایاش مرتبط بوده است، حمله اسرائیل که در این زمینه بسیار محدود است، از نظر بسیاری به عنوان نشانهای از جسارت و عزم تلقی نخواهد شد. همانطور که نتانیاهو دوست دارد، اما از ضعف.
ایتامار بن گویر، همپیمان ائتلاف راست افراطی نتانیاهو و وزیر امنیت ملی، که به آرای جناح راست در حزب لیکود نتانیاهو چشم دوخته است، در مورد این حمله در X گفته است و نشان میدهد که پاسخ بسیار محدود با یک کلمه بود «ضعف !»
در حالی که در طرف ایرانی، صداهای اولیه حاکی از آن است که امیدوار است آنچه را که روز جمعه رخ داد بهاندازه کافی جدی توصیف نکند تا پاسخی لازم را داشته باشد، همان محاسباتی که منجر به پرتاب ۳۰۰ موشک و پهپاد به سمت اسرائیل در آخر هفته گذشته شد، همچنان صادق است.