جدیدترین اخبارجهان

آیا حملات موشکی جمهوری اسلامی و اسرائیل وضعیت خاورمیانه را تغییر داده است؟

اخبار در خاورمیانه به سرعت پیش می رود؛ یک لحظه همه چیز درباره حملات موشکی بین جمهوری اسلامی و اسرائیل است، تیتر بعدی به جنگ غزه باز می گردد

حملات موشکی جمهوری اسلامی و اسرائیل آیا وضعیت خاورمیانه را تغییر داده است؟

اما سیاستگذاران، تحلیلگران و رهبران نظامی همچنان در حال جذب تبادل آتش خارق‌العاده چند روز پیش بین دو رقیب قدیمی هستند، دشمنی که مسلماً با یک شکست کوچک تکنولوژیکی به دور از آغاز یک درگیری ویرانگر بین‌المللی بود.

حملات موشکی جمهوری اسلامی و اسرائیل آیا وضعیت خاورمیانه را تغییر داده است؟
حملات موشکی جمهوری اسلامی و اسرائیل آیا وضعیت خاورمیانه را تغییر داده است؟

شایان توجه است که آنها چقدر به لبه پرتگاه نزدیک شده اند و چقدر عمیق مهلکه ای که در برابر آنها قرار دارد. این اولین بار بود که جمهوری اسلامی و اسرائیل مستقیماً به یکدیگر حمله کردند.

برخی تحلیلگران می گویند حمله جمهوری اسلامی بزرگترین حمله ترکیبی موشکی و پهپادی تا کنون بوده است بزرگتر از هر چیزی که روسیه علیه اوکراین انجام داده است. مطمئناً این اولین بمباران خارجی اسرائیل از زمان موشک‌های اسکاد صدام حسین در سال ۱۹۹۱ بود.

یکی از مقامات ارشد امنیتی غربی گفت فکر نمی‌کنم مردم متوجه شوند که ما در آن آخر هفته چقدر به یک درگیری نزدیک بودیم. می‌توانست داستان بسیار متفاوتی داشته باشد.

با این حال، برخی در غرب فکر می کنند که می توان از حمله ۱۳ آوریل و انتقام محدود اسرائیل در هفته گذشته نکات مثبتی را به دست آورد. آنها استدلال می کنند که پیش بینی حمله جمهوری اسلامی موفقیت اطلاعاتی بزرگی بود، که دفاع از اسرائیل نمونه برجسته ای از همکاری نظامی متفقین بود، و اینکه جمهوری اسلامی و اسرائیل هر دو یاد گرفتند که چگونه از پله نردبان بالا بروند.

اول عملیات اطلاعاتی را در نظر بگیریم. گفته می شود که ایالات متحده از برنامه های جمهوری اسلامی در صبح چهارشنبه قبل از حمله شامگاه شنبه مطلع شده است. و مهمتر از همه، آنها مقیاس جاه طلبی تهران را کشف کردند.

حملات موشکی جمهوری اسلامی و اسرائیل آیا وضعیت خاورمیانه را تغییر داده است؟
حملات موشکی جمهوری اسلامی و اسرائیل آیا وضعیت خاورمیانه را تغییر داده است؟

یک منبع بلندپایه غربی گفت ما متوجه شدیم که پاسخ جمهوری اسلامی در بالاترین حد انتظارات خواهد بود. و این کمی شوک‌کننده بود. اما به واکنش بین‌المللی کمک کرد.

مهم این است که به ایالات متحده کمک کرد تا برخی از کشورهای خلیج فارس از جمله اردن و عربستان سعودی را متقاعد کند که به دفاع از اسرائیل بپیوندند. ترس آنها زمانی که از ابعاد نقشه های جمهوری اسلامی آگاه بودند خطر گسترش جنگ منطقه ای بود اگر اسرائیل چاره ای جز انتقام سخت نداشت. بنابراین ترکیبی از جمع‌آوری اطلاعات خوب و سیگنال‌های خصوصی تهران (که آمریکا آن را انکار می‌کند) به اسرائیل و متحدانش زمان داد تا آماده شوند.

نقش اردن و عربستان سعودی هنوز به طور کامل مشخص نیست. اردن اعتراف کرده است که پهپادهای ایرانی را برای دفاع از خود ساقط کرده تا از حاکمیت خود محافظت کند. گفته می شود که اردن همچنین به هواپیماهای جنگی اسرائیل اجازه دسترسی به حریم هوایی خود را داده است. گمان می‌رود سعودی‌ها اطلاعاتی را در اختیار آمریکا قرار داده‌اند و هرگونه تهدید گروه‌های مسلح تحت حمایت جمهوری اسلامی در یمن را زیر نظر داشته‌اند.

نکته کلیدی این است که کار کرد. ارتش آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و عربستان نشان دادند که می توانند با هم در دفاع هوایی دسته جمعی عمل کنند.

این منبع امنیتی گفت این یک عملیات تاکتیکی فوق العاده موفق بود. اطلاعات آن را نشان داد، ما کل منطقه را دیدیم و با هم کار کردیم. هیچ گروه دیگری از کشورها نمی توانند این کار را در جهان انجام دهند. برخی همچنین استدلال کرده اند که این می تواند آغاز یک اتحاد جدید منطقه ای علیه رژیم ایران باشد.

حملات موشکی جمهوری اسلامی و اسرائیل آیا وضعیت خاورمیانه را تغییر داده است؟
حملات موشکی جمهوری اسلامی و اسرائیل آیا وضعیت خاورمیانه را تغییر داده است؟

با این حال، برای دیگران، این یک دیدگاه امنیتی و نظامی معمولی است، دیدگاهی که موفقیت فناوری را جشن می گیرد در حالی که تصویر بزرگ سیاسی را از دست می دهد. تحلیلگران بدبین تر استدلال می کنند که اگر جمهوری اسلامی می خواست صدمات قابل توجهی به اسرائیل وارد کند، می توانست از دادن اخطار قبلی خودداری کند، اهداف خود را گسترش دهد، موج دوم حملات را راه اندازی کند یا حتی به حزب الله دستور دهد تا یک حمله بزرگ از لبنان انجام دهد.

دومین ادعای خوش بینان این است که جمهوری اسلامی و اسرائیل از این تجربه درس گرفته اند. آنها می گویند که هر دو کشور برای یک بار مقاصد خود را به درستی اعلام کردند. آنها متوجه شدند که می توانند بدون از دست دادن چهره، درگیری را کاهش دهند. و هر دو ترسی داشتند که بازدارندگی متقابل را دوباره برقرار می کند.

جمهوری اسلامی ممکن است به اسرائیل حمله کرده باشد، اما به متحدان در مورد قصد خود هشدار داد و اعلام کرد که این فقط یکبار است. اسرائیل نشان داد که می‌تواند به طور متواضعانه واکنش نشان دهد، دفاع هوایی در مرکز ایران را هدف قرار دهد و از یک حمله کوچک برای نشان دادن توانایی بزرگ‌تر استفاده کند، یعنی اینکه می‌تواند هر کجا و زمانی که می‌خواهد به رژیم ایران ضربه بزند.

هر دو طرف مطمئناً درس های نظامی آموخته اند. موسسه مطالعات جنگ گفت این حمله احتمالاً به جمهوری اسلامی کمک کرد تا نقاط قوت و ضعف نسبی سیستم دفاع هوایی اسرائیل را شناسایی کند. اسرائیل و آمریکا نیز درک بیشتری از راهبردهای تاکتیکی تهران خواهند داشت.

استدلال متقابل این است که هم رژیم ایران و هم اسرائیل یک تابو را شکستند و حمله مستقیم اکنون گزینه ساده‌تری است.

افشون استوار از موسسه تحقیقات سیاست خارجی در مقاله ای برای فارین افرز می گوید که ابعاد حمله جمهوری اسلامی نشان می دهد که دیگر با سیاست خویشتن داری قانع نشده است.

او می نویسد این تصور که جمهوری اسلامی عمداً حمله ضعیفی را انجام داده است، قابل بررسی نیست. تهران امیدوار بود که ضربه ای چشمگیر به اسرائیل وارد کند.

همچنین تردید وجود دارد که هر دو طرف بازدارندگی را دوباره برقرار کرده اند. آموس هارل، تحلیلگر دفاعی روزنامه اسرائیلی هاآرتص، گفت دو کشور قوانین قبلی بازی را زیر پا گذاشتند، با هزینه های محدود توازن بازدارندگی بین دو کشور به هم ریخته است.

شاید درس کلیدی که بسیاری در این بحران آموختند این بود که چقدر منطقه به جنگ تمام عیار نزدیک شده بود.

یک دیپلمات غربی گفت این فقط یک آرامش بزرگ بود. می توانست خیلی متفاوت پیش برود.

حملات موشکی جمهوری اسلامی و اسرائیل آیا وضعیت خاورمیانه را تغییر داده است؟

مشاهده بیشتر
دکمه بازگشت به بالا