اسرائیل چرا هنوز یک جنگ تمام عیار علیه حزب الله را آغاز نکرده است؟
اسرائیل یا حزبالله بعد از هر حمله با حمله شدیدتر از طرف مقابل روبرو میشوند
اسرائیل چرا هنوز یک جنگ تمام عیار علیه حزب الله را آغاز نکرده است؟
ما اکنون از اکتبر بارها و بارها این الگو را دیدهایم ارتش اسرائیل یا حزبالله از هر نوع حملهای که قبلاً انجام میداد، حملات طرف مقابل افزایش می یابد. در عرض چند ساعت، مفسران لفاظی، دولتمردان و مقامات دفاعی به چیزی نزدیک تر از درگیری نسبتاً اندازهگیری شده بین اسرائیل و حزبالله تا به امروز می پردازند.
قانون اول درگیری کنونی اسرائیل و حزبالله نشان میدهد که ارتش تا حدودی زخمی و نگران است که تنها به حملات موشکی و ضدتانک پاسخ میدهد، اما هیچ ابتکار یا تلاشی برای بازسازی مرز شمالی بهگونهای که به ساکنان تخلیهشده امنیت برگشتن بدهد ندارد.
با این حال، مدتی پس از اینکه ارتش کنترل عملیاتی بر اکثر مناطق شمالی غزه را به دست آورد و شروع به تجزیه حماس در جنوب کرد، با گسترش درگیری عمده از سوی حزب الله مواجه نشد، با این حال درگیری شدت گرفت.
بدون هیچ اولتیماتوم خاصی، در اوایل تا اواسط دسامبر، ارتش شروع به حمله به تمام نیروهای رضوان حزب الله در سراسر جنوب لبنان کرد با عبور از نقطه پاسخگویی به حملات، این شامل ضربه زدن به گروه تروریستی در روستاهای مختلفی بود که از آنها به عنوان سپر انسانی در مقیاس بزرگ برای جلوگیری از هدف قرار گرفتن استفاده می کرد و نه فقط حمله به تروریست ها در مناطق باز. در ابتدا، درگیری متقابل حزبالله، افزایش حملات پهپادی در کنار حملات موشکی منظم و تا حدودی افزایش حجم راکتها، از جمله چند روز با سه دور حمله بود.
در اواخر دسامبر، به نظر می رسید که حزب الله در حال عقب نشینی تاکتیکی است و بین ۵۰ تا ۷۵ درصد از نیروهای رضوان خود را عقب رانده است تا از کشته شدن آنها جلوگیری کند، در حالی که از افزایش واقعی حملات به اسرائیل خودداری می کند، که ممکن است توازن قوا را تغییر دهد. ، اما همچنین می تواند منجر به یک جنگ عمومی شود.
همه چیز در ژانویه تغییر کرد اسرائیل صالح العاروری معاون رئیس حماس را در حالی که از قطر به بیروت سفر می کرد، ترور کرد. حزبالله با دهها حمله راکتی، موشکهای ضدتانک و افزایش پهپادهای تهاجمی به طور همزمان پاسخ داد و پایگاه مهم نیروی هوایی در کوه مرون را هدف قرار داد و به آن آسیب رساند.
طی هفتهها از دوم ژانویه، ارتش، وسام الطویل، معروف به جواد، یکی از فرماندهان اصلی عملیات رضوان در جنوب لبنان را کشت. در ۹ ژانویه، دانیال حقاری، سخنگوی ارتش اسرائیل گفت که نیروی هوایی، فرمانده پهپاد حزبالله، علی حسین برگی را در اوایل همان روز کشت، او گفت که دهها حمله پهپادی را علیه اسرائیل انجام داد و مسئول حملهای بود که در آن دو پهپاد به پایگاه فرماندهی شمالی ارتش اسرائیل حمله کردند.
درگیری ها سریعتر شروع به حرکت کردند و حتی پیگیری آنها سخت تر شد. در ۱۶ ژانویه، ارتش به دهها هدف حزبالله در وادی سلوکی در جنوب لبنان حمله کرد. ارتش منطقه را با موشک ها و گلوله ها هدف قرار داد و گفته است که حزب الله تعداد زیادی ساختمان نظامی، زیرساخت ها و تسلیحات را پنهان کرده است. به گفته ارتش اسرائیل، حزب الله بارها از این منطقه برای انجام حملات علیه سربازان و غیرنظامیان استفاده کرد.
به نوبه خود، حزب الله بارها به پایگاه مرون ارتش اسرائیل حمله کرد، اما اولین حمله خود را به فرماندهی شمال نیز انجام داد و در داخل پایگاه، اما به یک منطقه جانبی بدون تلفات ضربه زد. بعداً حزب الله با شدت بیشتری به پایگاه فرماندهی شمال حمله کرد و یک سرباز کشته شد. همچنین بارها بود که حزب الله پهپادهای اسرائیلی را سرنگون می کرد. در ۲۶ فوریه، ارتش اسرائیل دارایی های حزب الله را در بعلبک در حدود ۱۰۰ کیلومتری هدف قرار داد. از مرز، و عمیق ترین در لبنان در سال های اخیر ضربه زده بود.
حزب الله حدود ۶۰ موشک به سمت جولان شلیک کرد و سطح حمله خود را فراتر از مرز استاندارد شمالی گالیله گسترش داد. گروههای وابسته به حماس تعداد کمی راکت از سوریه علیه جولان به اسرائیل شلیک کرده بودند، اما حزبالله عمدتاً خودداری کرده بود و مطمئناً به این حجم شلیک نکرده بود. در ادامه دورهای تلافی جویانه، ارتش اسرائیل بعداً اعلام کرد که حسن حسین سلامی، یکی از مقامات ارشد حزب الله را در یک حمله هوایی به جنوب لبنان کشته است.
سلامی که درجهاش معادل فرماندهی تیپ است، در راه روستای مجادل در جنوب لبنان مورد اصابت قرار گرفت و بهطور غیرمعمول، یکی از موارد نادری بود که ارتش اسرائیل عمداً بعهده میگرفت. به گفته ارتش، سلامی فرماندهی یکی از یگانهای منطقهای حزبالله از جمله مدیریت حملات به نیروهای ارتش و جوامع اسرائیلی در شمال، بهویژه کریات شمونا را بر عهده داشت.
علاوه بر این، سلامی در هدایت حمله حزب الله به پایگاه تیپ ۷۶۹ ارتش اسرائیل نقش داشته است. بر اساس ترکیبی از بیانیهها و تحلیلهای اندیشکده ارتش اسرائیل و آلما، در اوایل این هفته، ارتش اسرائیل چندین دارایی استراتژیک حزبالله را در عمق لبنان و دوباره در منطقه بعلبک هدف قرار داد و پایگاههای پهپادها و موشکهای دوربرد را منهدم کرد.
حزب الله با بیش از ۱۰۰ موشک هم در جلیل و هم در جولان پاسخ داد و دوباره سطح حمله و حجم حملات را افزایش داد. پس از همه اینها، واقعیت این است که پس از هر تنش چند روزه، در نهایت تنش زدایی صورت گرفته است. حتی ۱۰۰ موشک از حزب الله با ۸۰۰۰ موشک در روز که می تواند به طور بالقوه به اسرائیل شلیک کند، از جمله اصابت به مناطق استراتژیک تل آویو، حیفا و فرودگاه بن گوریون قابل مقایسه نیست.
حتی با سه بار ضربه زدن به مقامات بلندپایه حزب الله و بعلبک در ماه گذشته، ارتش اسرائیل با دقت از کشتن تعداد بیشتری از نیروهای حزب الله و نمادهای کلیدی حکومت خود در بیروت اجتناب کرده است. ۳۳۰ تروریست حزبالله که اسرائیل کشته است، در مقایسه با ۱۴۰۰۰ نیروی حماس که احتمالاً کشته است، چیزی نیست. و اسرائیل به هیچ وجه سعی نکرده با نیروی زمینی به جنوب لبنان حمله کند.
راه دیگری برای توضیح مسائل این است که هیچ جنگی رخ نداده است، زیرا هر طرف، حتی زمانی که حملات بیشتر میشود، این کار را به روشی سنجیدهتر از آنچه به نظر میرسد انجام میدهد. هر یک از طرفین همچنین به طور مداوم می گوید که می خواهد از یک جنگ عمومی اجتناب کند. همچنین، هم ارتش اسرائیل و هم حزبالله به بسیاری از اهداف خود دست یافتهاند. ارتش اسرائیل حدود ۹۰ درصد از نیروهای حزب الله رضوان را به شمال رودخانه لیتانی عقب رانده و حدود ۱۰۰ درصد از پاسگاه های دیده بانی حزب الله را در مرز منهدم کرده است.
حزب الله گفته است زمانی که اسرائیل و حماس بر سر آتش بس توافق کنند، جملات را متوقف خواهد کرد، بنابراین اگر هفته آینده آتش بس برقرار شود، اسرائیل بیشتر آنچه را که می خواهد بدست آورده است. به همین ترتیب، حزب الله می خواست به منطقه نشان دهد که می تواند به اسرائیل ضربه بزند. این توان را دارد. بیش از ۸۰۰۰۰ اسرائیلی مجبور شدند شمال را تخلیه کنند و بیش از ۵۰۰۰۰ نفر هنوز پنج ماه بعد تخلیه می شوند.
این گروه تروریستی موفق شده است به مدت پنج ماه بدون اجبار به شلیک موشک به اسرائیل ادامه دهد. اسرائیل مایل است که تمامی نیروهای رضوان برای همیشه از جنوب لبنان اخراج شوند و حزب الله نیز دوست دارد دارایی های کمتری را از دست بدهد، اما هیچ کس انتظار ندارد در جنگ به هر آنچه می خواهد دست یابد. به زبان ساده بدون اشتباه محاسباتی فاحش از یک طرف، منافع متقابل هر دو طرف اجتناب از یک جنگ عمومی است و هیچ چیز در مورد آن از اکتبر تا کنون تغییر نکرده است.