جدیدترین اخبارجهان

نفرت متقابل از آمریکا فقط چین، روسیه و جمهوری اسلامی را به هم نزدیکتر می کند

تقابل چین، روسیه و جمهوری اسلامی با آمریکا و متحدانش به طور مستقل هر کدام ریشه ها و عللی کاملا جدا دارند

نفرت متقابل از آمریکا فقط چین، روسیه و جمهوری اسلامی را به هم نزدیکتر می کند

با این حال، منطق حاکم بر منازعات انسانی، این سه قدرت را به همکاری استراتژیک بیشتر سوق داده که به احتمال زیاد بیشتر توسعه خواهد یافت و در نهایت ممکن است به شکل یک اردوگاه ژئوپلیتیکی کاملاً همسو باشد که اعضای آن علیه دشمنان مشترک خود به طور هماهنگ عمل کنند.

نفرت متقابل از آمریکا فقط چین، روسیه و جمهوری اسلامی را به هم نزدیکتر می کند
نفرت متقابل از آمریکا فقط چین، روسیه و جمهوری اسلامی را به هم نزدیکتر می کند

نتایجی که رژیم‌های پکن، مسکو و تهران به دنبال آن هستند که از طریق استراتژی‌های خود به دست آورند، یکسان نیستند. اما این اولین باری نیست که قدرت هایی با ژئواستراتژی های بسیار متفاوت با یکدیگر همسو می شوند.

آلمان نازی در طول جنگ ایتالیایی-اتیوپیایی ۱۹۳۵-۱۹۳۶ به اتیوپی ها اسلحه داد، زیرا ایتالیای فاشیست با طرح های آلمان برای الحاق اتریش مخالف بود. آلمان نازی همچنین همکاری نزدیک نظامی و اقتصادی با چین را حفظ کرد، قبل از اینکه در نهایت در طول جنگ چین و ژاپن به جای همسویی با ژاپن تصمیم گرفت.

در نهایت، عاملی که تعیین کننده انتخاب های استراتژیک برلین، توکیو و رم و در نتیجه تشکیل محور بود، داشتن همان دشمنان اصلی در دموکراسی های غربی بود.

جمهوری اسلامی می خواهد به هژمون خاورمیانه تبدیل شود. این هدف در دی ان ای ایدئولوژیک رژیم حاکم بر تهران است. حمایت این کشور از جنبش‌های شورشی شیعه، دشمنی سرسختانه با اسرائیل و ایجاد دولت‌ها در داخل کشورهای لبنان و عراق، همگی ابزاری برای رسیدن به این هدف هستند. قدرتمندترین نیرویی که بر سر راه این پروژه امپریالیستی ایستاده است، ایالات متحده است.

نفرت متقابل از آمریکا فقط چین، روسیه و جمهوری اسلامی را به هم نزدیکتر می کند
نفرت متقابل از آمریکا فقط چین، روسیه و جمهوری اسلامی را به هم نزدیکتر می کند

روسیه می خواهد رهبری جهانی ایالات متحده و متحدانش را با دنیایی متشکل از چند قدرت بزرگ که بر همسایگان خود تسلط دارند و با بقیه جهان رقابت یا همکاری می کنند، جایگزین کند. این کشور قصد دارد در میان این قدرت های بزرگ قرار گیرد و به همین دلیل به دنبال بازگرداندن امپراتوری از دست رفته خود به شکلی جدید است.

از آنجایی که بر خلاف اتحاد جماهیر شوروی، روسیه مدرن هیچ منبعی برای تلاش برای تسلط بر جهان به تنهایی ندارد، می خواهد که بدون رهبر باشد. کسانی که در ایالات متحده رویای همسویی با روسیه در برابر چین را در سر می پرورانند، درک نمی کنند که رهبری جهانی آمریکا با اهداف رژیم فعلی مسکو کاملاً ناسازگار است و هیچ صحبتی در مورد تهدید چین نمی تواند این واقعیت را تغییر دهد.

چین در حال حاضر تنها قدرتی است که قادر به تلاش برای جایگزینی آمریکا به عنوان رهبر جهانی است. این دقیقاً همان کاری است که رژیم پکن در نظر گرفته است. مناقشه چین و آمریکا در نتیجه در جریان است و تا آینده قابل پیش بینی ادامه خواهد داشت.

در هر یک از این سه استراتژی بسیار متفاوت، مانع اصلی، دشمن اصلی که باید بر آن غلبه کرد، آمریکا است. اما علاوه بر مبارزه ژئوپلیتیکی آنها با ایالات متحده، یکی دیگر از سخنان مشترک بین پکن، مسکو و تهران نیز وجود دارد.

نفرت متقابل از آمریکا فقط چین، روسیه و جمهوری اسلامی را به هم نزدیکتر می کند
نفرت متقابل از آمریکا فقط چین، روسیه و جمهوری اسلامی را به هم نزدیکتر می کند

این سه رژیم نمی‌خواهند در جهانی زندگی کنند که دموکراسی با همه ارزش‌هایش، شکل اولیه، تأثیرگذار و مشروع اندیشه و عمل سیاسی باشد. آنها نمی خواهند در نقش سرکشان سیاسی باقی بمانند. چنین وضعیتی برای آنها خسته کننده و بالقوه بسیار خطرناک است. آنها می خواهند استبداد آنها به جای انحراف از تمدن مدرن بشری یک هنجار باشد.

از این نظر، رهبری جهانی آمریکا تا حد زیادی قدرتمندترین و تأثیرگذارترین طرفدار دموکراسی مشکلی است که باید از منظر پکن، مسکو و تهران حذف شود.

روسیه و جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۵ با تلاش مشترک برای نجات رژیم اسد در سوریه راه خود را برای همکاری استراتژیک جدی پیدا کردند. از آن زمان، آنها بارها با هم در آن کشور فعالیت کردند.

با ادامه جنگ روسیه و اوکراین، جمهوری اسلامی برای اولین بار در تاریخ معاصر با تامین تسلیحات روسیه، تأثیر مهمی بر ژئوپلیتیک اروپا می گذارد. حتی سلاح های بیشتری برای مبارزه با اوکراین توسط کره شمالی به روسیه تحویل داده می شود. به سختی می توان تصور کرد که اگر چین مخالف آن بود، پیونگ یانگ متعهد به چنین گام مهمی باشد. علاوه بر این، حمایت چین از روسیه در جنگش علیه اوکراین افزایش یافته است.

هنوز فضای زیادی برای همسویی بیشتر بین چین، روسیه و جمهوری اسلامی وجود دارد. تاکنون محور جدید به طور کامل شکل نگرفته است. اما منطق اجتناب ناپذیر مبارزه فشار زیادی را به نفع همکاری استراتژیک بین این سه قدرت اعمال می کند.

آنها همان دشمن اصلی را دارند آمریکا. اگر با هم کار کنند، شانس آنها برای غلبه بر آن بیشتر خواهد بود، و اگر اقدامات خود را هماهنگ کنند و ایالات متحده را مجبور کنند منابع محدود خود را بین تئاترهای جغرافیایی مختلف تقسیم کند، بیشتر خواهد بود. علاوه بر این، موفقیت جدی هر یک از این سه قدرت، آمریکا، اعتبار و اتحادهای آن را تضعیف می کند و در نتیجه به دو کشور دیگر کمک می کند.

جهان در حال حاضر مکانی پویا است. بسیاری از فرآیندها در حال افزایش هستند. همسویی رو به رشد چین، روسیه و جمهوری اسلامی از پیامدترین آنهاست. همه کسانی که در برابر جاه طلبی های هر یک از این سه کشور و رژیم های حاکم بر آن ها ایستاده اند، باید به دقت توجه کنند.

مشاهده بیشتر
دکمه بازگشت به بالا