دلیل واقعی نفرت جمهوری اسلامی از اسرائیل
رژیم یهودی ستیز در تهران معتقد است یهودیان سیاست آمریکا در خاورمیانه را هدایت و کنترل میکنند
دلیل واقعی نفرت جمهوری اسلامی از اسرائیل
جنگ غزه به بحث دیگری در مورد انگیزه رژیم حاکم در تهران منجر شده است. واشنگتن اساساً یک مضمون واقع گرایانه را مطرح کرده است. آخوندها می خواستند دیپلماسی را با هدف عادی سازی اسرائیل و عربستان سعودی مختل کنند، بنابراین به حماس کمک کردند تا جنگی را آغاز کند تا کشورهای عربی را بیدار کند. آنها فکر می کردند که در مواجهه با خشم عمومی، صاحبان قدرت عرب عقب نشینی خواهند کرد.
حداقل سه نسل از روحانیون تندرو رژیم، اسرائیل را غیرقانونی میدانستند و سرزمینهای مقدس اسلامی را به نام ایدئولوژی مخربی که شیطانیترین و سرسختترین مردم تاریخ آن را پیش بردند، غصب کردهاند. آنها با استفاده از زبان مارکسیسم فرانسوی، اسرائیل را یک کشور مستعمره نشین غربی می نامند و معتقدند یهودیان امپریالیسم آمریکا را در خاورمیانه هدایت می کنند. در این مبارزه بین خیر و شر، مسلمانان وظیفه دینی دارند که در برابر اسرائیل و یهودیان جهان مقاومت کنند.
بنیانگذار انقلاب، روح الله خمینی، معیار جمهوری اسلامی را تعیین کرد. او در کتاب «حکومت اسلامی» مینویسد. جنبش تاریخی اسلام از همان ابتدا باید با یهودیان مبارزه میکرد، زیرا آنها بودند که برای اولین بار تبلیغات ضداسلامی به راه انداختند و دست به حیلههای گوناگون زدند، و همانطور که میتوانید. ببینید، این فعالیت تا به امروز ادامه دارد.
او یهودیان را تحریف کنندگان قرآن، احتکار کنندگان مالی و عوامل غرب معرفی می کرد.
مضامین یهودی ستیزانه خمینی توسط دو شاگرد او، اکبر هاشمی رفسنجانی و علی خامنه ای انتخاب شد.
رفسنجانی کتابی با عنوان «اسرائیل و فلسطین» منتشر کرد و مدعی شد که مقاومت در برابر دولت یهود وظیفه مقدس «هر مسلمان و هر کسی که به خدا ایمان دارد» است. یهودیت برای رفسنجانی به طور جبران ناپذیری «غرق در استعمار» بود و «صهیونیسم شریک اساسی استکبار جهانی است».
رفسنجانی و خامنهای در سال ۱۹۹۴ به بمب گذاری مرکز جامعه یهودیان در بوینس آیرس که ۸۵ کشته و ۳۰۰ زخمی برجای گذاشت، چراغ سبز نشان دادند.
انکار هولوکاست پیامد طبیعی این ذهنیت است. خامنه ای مخترع این گونه داستان های نفرت انگیز رژیم بوده است.
اسنادی وجود دارد که حاکی از همکاری نزدیک صهیونیست ها با آلمان نازی است و اعداد اغراق آمیز در رابطه با هولوکاست یهودیان برای جلب همدردی افکار عمومی جهان، زمینه سازی برای اشغال فلسطین و توجیه جنایات صهیونیست ها در این کشور ساخته شده است.
تلویزیون دولتی رژیم گزارش داد که علی خامنه ای در سخنرانی خود در سال ۲۰۰۱ گفت، او حتی انکار هولوکاست را به یک موضوع آزادی بیان تبدیل کرده است و در یک سخنرانی در سال ۲۰۰۲ می گوید «همه سیاستمداران، همه خبرنگاران، همه روشنفکران، همه مقامات، همه کارشناسان در غرب باید سر خود را برای بزرگداشت اتاق های گاز خم کنند. یعنی همه باید داستانی را تأیید کنند که صحت آن مشخص نیست.
چهار دهه است که جمهوری اسلامی یک ماشین تبلیغاتی نفرت پراکنی ایجاد کرده است. سازمانهای دولتی رژیم به طور معمول یک کتابچه بدنام «پروتکلهای بزرگان صهیون» و دیگر رسالههای ضد یهود منتشر میکنند.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی مستندها و مجموعه های تلویزیونی ضدیهودی را پخش می کند. رهبران رژیم، از جمله علی خامنهای به طور معمول با منکران هولوکاست غربی در کنفرانس های مورد تایید رژیم در تهران ملاقات کرده اند.
مسابقه بین المللی کاریکاتور هولوکاست که خامنهای در سال ۲۰۰۶ آغاز کرد، به هنر یهودی ستیز جایزه می دهد.
موضع جمهوری اسلامی در قبال روند صلح خاورمیانه همیشه تندتر از موضع اکثر کشورهای عربی ضد صهیونیستی بوده است.
جمهوری اسلامی گروه های تروریستی مانند حماس، جهاد اسلامی فلسطین و حزب الله را پرورش داده و مسلح کرده است. رژیم آخوندی بارها حزب الله را برای حمله به یهودیان غیر اسرائیلی به خارج فرستاده است.
علی خامنهای که اغلب از اسرائیل به عنوان غده سرطانی در بدنه اسلام یاد می کند که باید از بین برود، با اشاره به حمله ۷ اکتبر تاکید کرده است که «رژیم صهیونیستی شکست جبران ناپذیری را هم از نظر نظامی و هم از نظر اطلاعاتی متحمل شده است.
همه شکست را پذیرفتند اما من بر جبران ناپذیر بودن تاکید می کنم.
علی باقری کنی، مذاکرهکننده ارشد هستهای جمهوری اسلامی گفت اگر جنگ گسترش پیدا کند، نمیتوانیم بگوییم اسرائیل شکست خواهد خورد، زیرا چیزی از اسرائیل باقی نمیماند که بازنده یا برنده توصیف شود.
هدف حمله مستمر رژیم آخوندی به دولت یهود، تضعیف روحیه مردم، ضربه زدن به آبروی نیروهای مسلح، تقسیم سیاست آن، و مهمتر از همه، برانگیختن مهاجرت بهترین ها و درخشان ترین آنها است.
دولتمردان و روزنامه نگاران غربی اغلب یهودی ستیزی حکومت دینی رژیم را ضد صهیونیسم می دانستند، چیزی که توسط ایرانیان پیشرفته تر برای مخاطبان عرب روشن و خاموش می شد.
بسیاری به طور مداوم سعی کردهاند یهودی ستیزی رژیم را در میان گروهی از تندروهای حکومت منزوی کنند حتی اگر همین مردان همیشه قدرت را در دست داشتهاند. بدیهی است که برای باراک اوباما و جو بایدن آسانتر است که دیپلماسی هستهای خود با تهران را تثبیتکننده و احتمالاً دگرگونکننده تصور کنند، زمانی که حاکمان رژیم بهعنوان یک یهودیستیز سرسخت و کشنده دیده نمیشوند.
با این حال، تصور کنید که یهودی ستیزی جمهوری اسلامی به یک عقیده قاتل تبدیل شود که آمریکایی های غیر یهودی را هدف قرار می دهد؟ آیا این روسای جمهور اینقدر مشتاق بودند که میلیاردها دلار تحریم را کاهش دهند و به دنبال یک روش جدید با ایالات متحده باشند؟
سیاست غرب در قبال تئوکراسی جمهوری اسلامی باید رژیم را مانند علی خامنهای ببیند.
یهودستیزی اتفاقی نیست، اشتیاقی که میتوان آنطور که عملگرایی اقتضا میکند، تقسیمبندی کرد. توسعهطلبی جمهوری اسلامی و حمایتش از شبهنظامیان رادیکال در سرتاسر خاورمیانه بدون دیدن جهان مانند رهبران رژیم غیرممکن است که به درستی درک شود.
آنها معتقدند که در حال مبارزه با یک توطئه یهودی هستند که غرب را کنترل می کند و قصد دارد مسلمانان را در همه جا تحقیر کند. جنگ حماس علیه اسرائیل بخشی از این مبارزه است.
دلیل واقعی نفرت جمهوری اسلامی از اسرائیل