پس از جنایات حماس و تهدیدهای ایران، چین و روسیه، بحران واقعی چیست؟
پس از کشتار حماس، نیازمند شفافیت درباره تهدیدات جمهوری اسلامی، چین و روسیه هستیم
جنایات حماس؛ تهدیدهای ایران، چین و روسیه؛ بحران واقعی چیست؟
احساس نفرت از حمله تروریستی حماس در اسرائیل در تاریخ ۷ اکتبر به شدت ویژه بود. این حمله به عنوان یک قتل عام علیه جامعه یهودی در نظر گرفته میشود، اما این فاجعه وحشتناک در معنای بیاندازه خود بیمعنی بود.
بیشترین قربانیان این حادثه از جمعیت یهودی اسرائیل بودند، اما در میان بیش از ۱۴۰۰ نفری که کشته شدند، هم یهودیان و هم غیریهودیان حضور داشتند. آنها از کشورهای مختلفی از جمله آرژانتین، برزیل، بریتانیا، کانادا، چین، پرتغال، رومانی، آفریقای جنوبی، تایلند و ایالات متحده آمده بودند.
بطور خاص، این حمله به دولت اسرائیل بود، زیرا گروههایی مانند حماس، حزبالله لبنان و حوثیها در یمن، مانند سایر دست نشاندههای جمهوری اسلامی بر این باورند که این ملت حق حیات ندارند. با این حال، برای افراد متعصب اسلام گرا مانند آنها، انگیزه اصلی تر این است: آنها دنبال کشتار یهودیان هستند.
با توجه به نوار صوتی که توسط ارتش اسرائیل در روز دوشنبه منتشر شد: یک تروریست حماس، شادمانه پدر و مادر خود را صدا میزد و فریاد میکشید و میگفت: پسرت بسیاری از یهودیان را کشت. مادر، پسرت یک قهرمان است.
بسیاری از افراد جدی و صادق معتقدند که طراحان و سرمایهداران صنعت کشتار، استراتژیستها و تاکتیکپردازان آنها، در تهران هستند.پس از کشتار حماس
رابرت سی اوبراین هفته گذشته در یک مصاحبه رادیویی گفت: جمهوری اسلامی به اسرائیل حمله کرد.
مشاور امنیت ملی سابق رئیس جمهور دونالد ترامپ، پیش از این در دوره ای که ده ها گروگان آمریکایی به ایالات متحده بازگشتند، به عنوان فرستاده ویژه رئیس جمهور در امور گروگان ها در دولت او خدمت کرده بود. اوبراین، علاوه بر داشتن مهارتهای دیپلماتیک بالا، در حال حاضر قویاً به کلمات اهمیت میدهد و آنها را از بین نمیبرد.
اوبراین درباره حماس و حمله ۷ اکتبر اظهار کرد: این افراد قاتلان زنجیرهای هستند. آنها حتی تروریست هم نیستند. در نظر من، این یک برچسب بسیار مناسب برای آنهاست. این مشابه این است که «تد باندی یا جان وین گیسی» در کنار شما زندگی کنند. شما نمیتوانید «جان وین گیسی» را همسایه خود بدانید که چند نفر از فرزندان شما را کشته و سپس بگویید خب، اگر دیوار بلندتری بسازید، خوب است او را همسایه نگه دارید.
باید بر ریشهکن کردن قاتلان حماس تأکید کنیم. این وضوح و تصمیمی است که امروزه بسیار ضروری است. همچنین باید بیان کنیم که چه کسانی با علی خامنهای، به اصطلاح رهبر جمهوری اسلامی، متحد هستند: دیکتاتورهایی مانند شی جین پینگ در چین و ولادیمیر پوتین در روسیه.
بیرحمی این ظالمان نیز بحثی قابل انکار نیست.
قبل از کمک و تشویق به کشتار ۷ اکتبر در اسرائیل، علی خامنهای توسط مزدورانش اعتراضات را در ایران سرکوب کرد و باعث کشته شدن صدها نفر از معترضین و تماشاگران بهویژه کودکان ایران شد.
حزب کمونیست چین به رهبری شی جین پینگ در منطقه سین کیانگ به نسل کشی مردم اویغور اقدام کرده است.
پوتین در دهه ۱۹۹۰ در حملات روسیه به چچن، توانایی خود در بربریت را به اثبات رساند و سپس این رویکرد وحشیانه را در حمله به اوکراین پیگیری کرد.
شاید بسیاری در غرب به اندازه کافی با خشم شی و پوتین آشنا نباشند. او با تلاشی سخت سعی کرد مبارزات خود علیه اویغورها را پنهان کند و همانطور که ژنرال بازنشسته دیوید پترائوس و اندرو رابرتز مورخ در کتاب جدید خود به نام «درگیری» اشاره کردند، هنوز میزان کامل جنایات جنگی روسیه در اوکراین مشخص نشده است.
اما اشتباه نکنید، این رژیمها با جمهوری اسلامی، به عنوان دشمنان آزادی و دموکراسی، همپیمان هستند. آنها به یکدیگر مواد خام، اسلحه ارائه میدهند. این همه در کنار هم، یک نیروی شیطانی است که با غرب میجنگد.
این برخورد تمدنها که در دهه ۱۹۹۰ توسط ساموئل پی. هانتینگتون پیشبینی شد، نه تنها یک درگیری بین متمدنیتهاست که توسط دولتها نمایندگی میشوند، بلکه یک درگیری بین مردمانی که در اسارت این رژیمهای غیرمتمدن و وحشی قرار دارند، میباشد.
تا زمانی که ما ابتدا وحشیگری و عمق تخریبی که در میان این سه رژیم مرتبط وجود دارد را شناسایی نکنیم، نمیتوانیم آن را مهار کنیم. آیا یک جامعه غربی پس از پذیرش مسیحیت و در مواجهه با مسائل اجتماعی پیچیده، قادر است به منظور دفاع از خود، یکپارچه شود؟
نمیتوان به سادگی سموم ترکیبی از کمونیسم، فاشیسم و تعصب اسلامگرا را بدون ارائه شفافیت اخلاقی که بسیاری نسبت به آن تردید دارند، شکست داد. این ترس از توهین به گروه کوچکی از همشهریان که ترجیح میدهند ایدئولوژیهای بیارزش خود را به همه تحمیل کنند، نمیتواند این ترکیب را بیاثر کند.
بخش گستردهای از دانشگاههای ایالات متحده حتی قادر نیستند تلاش کنند تا قصابی، که در تاریخ ۷ اکتبر رخ داد، را محکوم کنند، اصول جنگ عادلانه را بیان کنند یا یک تعریف منسجم از تناسب در قانون درگیریهای مسلحانه ارائه دهند.
فریادهای گسترده علیه این نقائص موجب دلگرمی بود: ممکن است غرب در نهایت با تهدیداتی که از تجمع ابرهای طوفانی به وجود میآید، بیدار شده باشد که هر روز تاریکتر و نزدیکتر میشوند.