روایت قتل بهار خورشیدی معترض ۲۳ ساله
جزئیات تازه از کشته شدن بهار خورشیدی معترض ۲۳ ساله
بهار خورشیدی معترض ۲۳ ساله، توسط ۱۲ مأمور مسلح امنیتی کشته شد
بهار (رقیه) خورشیدی در تاریخ ۱۳ آذر ۱۳۷۸ به دنیا آمد.
بهار ۲۳ ساله، نقاش و مدرس زبان انگلیسی بود. او در روز اول مهرماه سال ۱۴۰۱، در پی حمله وحشیانه ۱۲ مأمور امنیتی جمهوری اسلامی به خانهاش در منطقه رباط کریم به شهادت رسید. این دختر جوان که به تازگی برنده قرعهکشی کارت سبز (لاتاری) آمریکا شده بود، در بحبوحه اعتراضات ایران را ترک نکرد و جان خود را در سرزمین ایران فدای آزادی کرد.
مأموران امنیتی پس از این واقعه تلخ، خانه او را پلمب و خانوادهاش را مجبور به تغییر محل سکونت شان کردند.
ماهها پس از شهادت بهار خورشیدی، شاهدان عینی و نزدیکانش جزئیات تازهای از کشتهشدن او گفتند.
نزدیکانش گفتند: «از وقتی مهسا امینی شهید شد، بهار هم توی این دنیا نبود. همیشه گریان بود و هیچ جوری نمیتوانستیم او را آرام کنیم. پدرش به او گفته بود حالا که داری میری آمریکا، خطر نکن. اما پاسخ داده بود که آمریکا دیگه برایم مهم نیست؛ همسنهای من دارند اینجا جان خود را برای آزادی از دست میدهند».
اول مهر ۱۴۰۱، ۱۲ مأمور امنیتی مسلح برای بازداشت بهار به مجتمع مسکونی صدف در شهر رباط کریم هجوم میبرند.
یک شاهد عینی گفت: «تعدادشان زیاد بود. زنگهای واحدها را میزدند و کسی نمیدانست چه اتفاقی دارد میافتد. با خشونت وارد مجتمع شدند. اسلحه دستشان بود و همه ترسیده بودند. هیچ توضیحی نمیدادند. بعد از چند دقیقه صدای فریادهای بهار را که با خانوادهاش در طبقه چهارم زندگی میکرد، میشنیدیم. از این فریادها فهمیدیم که برای بازداشت بهار آمدهاند. او مقاومت میکرد. حاضر نبود با مأموران برود. صدای مأموران که تهدید میکردند با صدای فریادهای بهار توی مجتمع میپیچید. یکباره صدای افتادن چیزی آمد و بعد دیدیم بهار از پنجره به پایین پرت شده. خیلی وحشتناک بود. دقیقاً همان موقعی بود که محمد (پدر بهار) رسیده بود جلوی مجتمع. بهار افتاد همانجا».
نزدیکان بهار خورشیدی افزودند که هنگامی که مأموران امنیتی وارد منزل او شدند، برادر ۱۲ ساله و خواهر ۷ ساله بهار در داخل خانه حضور داشتند. در همین حال، در حضور این دو نفر، مأموران به دلیل مقاومت بهار، با او درگیر شدند. این درگیری و کشمکش باعث شد که بهار از پنجره طبقه چهارم به پایین پرت و کشته شود.
نزدیکان بهار گفتند او در اعتراضات حضور فعال داشت و کاغذنوشتههای اعتراضی با مضمون «زن زندگی آزادی» و نام مهسا امینی را بر دیوارهای شهر میچسباند.
یکی از نزدیکان او گفت که همان روز یعنی اول مهر، «مادر و خواهر بهار را گرفته بودند. برده بودند پایگاه. پدر بهار برای پیگیری رفته بود. در همین فاصله به خانه آنها ریختند. ۱۲ مأمور برای بازداشت یک دختر که او را تعقیب و شناسایی کرده بودند، ریخته بودند خانه آنها.»
بهگفته او، «در پایگاه به پدر بهار گفته بودند که مادر و خواهر بهار باید بازجویی شوند و او باید برود و تا دو ساعت دیگر آزادشان میکنیم. پدر بهار بیخبر از همه جا به خانه برمیگردد. وقتی از ماشین پیاده میشود، صدای فریادهای بهار را میشنود که در کل مجتمع بلند بود. توی خانه دنبال بهار کرده بودند و با او درگیر شده بودند. وقتی پدر بهار به بالا نگاه میکند تا ببیند چه خبر است، بهار از پنجره پرت میشود».
بهگفته شاهدان عینی و نزدیکان بهار خوشیدی، بهار به بیمارستان منتقل میشود و جانش را از دست میدهد و همزمان، مأموران امنیتی خانه این خانواده در مجتمع صدف را پلمب میکنند.
مادر و خواهر بهار که همان روز آزاد شده بودند مجدداً بازداشت میشوند و یک روز بعد آنها را رها میکنند.
پیکر بهار با حضور مأموران امنیتی در امامزاده باقر در صالحیه نزدیک رباط کریم به خاک سپرده شد و به خانواده او اجازه برگزاری هیچ مراسمی ندادند.
«خانواده را اینقدر تحت فشار گذاشتند که ناچار شدند از رباط کریم بروند. میگفتند بهار لیدر بوده و اتهامات عجیبی به این خانواده زدند. برای خواهر بهار هم پروندهسازی کردند. بعد گفتند که بهار خودکشی کرده. خانواده را تحت فشار قرار دادند که همین روایت ساختگی خودکشی را عنوان کنند. آنها هم در نهایت برای حفاظت از سه فرزند دیگرشان، دو خواهر و یک برادر بهار، رفتند و به شهر دیگری مهاجرت کردند.»
یکی از نزدیکانش گفت: «یک مراسم بیسروصدا و خیلی محدود در منزل مادربزرگ بهار برگزار کردند. در غریبی کامل. درحالیکه بهار همه چیز داشت. لاتاری آمریکا دستش بود. میتوانست راحت برود، اما بعد از کشته شدن مهسا امینی گفت نمیتواند. کاری هم نکرده بود. معترض بود. دستنوشتههایش را به دیوارها میچسباند، اما جانش را گرفتند.»
نزدیکان بهار گفتند: بهار مدرس زبان و مترجم زبان انگلیسی بود. فیلمهایی از جمله دکستر را ترجمه کرده بود. هنرمند بود. طراح و نقاش ماهری بود. مدرک امدادگری هلال احمر هم داشت. اما بیش از همه اینها معترض بود.
View this post on Instagram