جمهوری اسلامی چگونه ممکن است پس از کشتن فرماندهان سپاه به دنبال صدمه زدن به اسرائیل باشد؟
جمهوری اسلامی چه ظرفیتی برای آسیب رساندن به اسرائیل دارد و به چه شکلی ممکن است انتقام بگیرد؟
جمهوری اسلامی چگونه ممکن است پس از کشتن فرماندهان سپاه به دنبال صدمه زدن به اسرائیل باشد؟
جمهوری اسلامی متعهد شده که به حمله هوایی روز دوشنبه به کنسولگری خود در دمشق پاسخ دهد. ۱۳ نفر از جمله محمدرضا زاهدی، از چهره های مهم نیروی قدس به هلاکت رسیدند. اسرائیل نگفته که آیا پشت این حمله بوده است یا خیر.
فواز گرجس، استاد روابط بین الملل در دانشکده اقتصاد لندن گفت که گسترش درگیری برای نشان دادن به جهانیان طراحی شده بود که جمهوری اسلامی یک ببر کاغذی است. این همچنین نشان دهنده خسارت قابل توجهی برای نیروی قدس بود که در واقع برای هماهنگی و انتقال تسلیحات و فناوری به حزب الله لبنان و سوریه است.
شاخه نظامی حماس، گردان های قسام گفته است که محمدرضا زاهدی نقش برجسته در حملات ۷ اکتبر به جنوب اسرائیل داشت.
علی صدرزاده، نویسنده و تحلیلگر مسائل خاورمیانه گفت تهران با توجه به توان نظامی و موقعیت اقتصادی و سیاسی خود قادر به رویارویی بزرگ با اسرائیل نیست اما باید برای مصرف داخلی و حفظ اعتبار خود در میان متحدان منطقهای خود پاسخی ارائه دهد.
گرگز همچنین گفت که بعید است رژیم مستقیماً علیه اسرائیل انتقام بگیرد، هرچند اسرائیل واقعاً رژیم را تحقیر کرد و بینی آنها را به زمین مالید.
در عوض جمهوری اسلامی احتمالاً صبر راهبردی به خرج میدهد، زیرا هدف مهمتری را در اولویت قرار میدهد ساخت بمب هستهای.
جمهوری اسلامی در حال انباشت قدرت است، در حال غنی سازی اورانیوم است، در حال پیشرفت است. و جایزه بزرگ برای رژیم در واقع ارسال ۵۰ موشک بالستیک و کشتن ۱۰۰ اسرائیلی نیست، بلکه ایجاد بازدارندگی استراتژیک، نه تنها علیه اسرائیلی ها، بلکه حتی علیه ایالات متحده است.
از زمان جنگ اسرائیل در غزه، حملات موشکی و پهپادی شبهنظامیان تحت حمایت رژیم ایران در سوریه، عراق، لبنان و یمن علیه منافع اسرائیل بیشتر شده است، اما به نظر میرسد که آنها اقدامات خود را به جز تحریک اسرائیل به یک جنگ تمام عیار محدود کردهاند.
صدرزاده گفت حتی تصور حمله به یک مرکز دیپلماتیک اسرائیل توسط نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی نیز دشوار به نظر می رسد. احتمالاً ادامه خواهد یافت، به ویژه در برابر کشتی هایی که به نوعی با اسرائیل یا ایالات متحده مرتبط هستند.
گرگز گفت حزبالله واقعاً نمیخواهد در دام اسرائیل بیفتد، زیرا آنها متوجه شدهاند که بنیامین نتانیاهو و کابینه جنگی او به شدت در تلاش برای گسترش جنگ هستند.
آینده سیاسی بنیامین نتانیاهو به ادامه جنگ در غزه و گسترش آن به جبهه های شمالی با حزب الله و حتی خود جمهوری اسلامی بستگی دارد.
صدرزاده معتقد است که تهران احتمالاً به جای خطر جنگ مستقیم با اسرائیل، واکنشی نمادین نشان خواهد داد.
صدرزاده با اشاره به حمله موشکی جمهوری اسلامی به پایگاه هوایی عراق که نیروهای آمریکایی در آن مستقر بودند، گفت رژیم در انجام حملات نمادین مانند آنچه در واکنش به کشته شدن مهمترین فرمانده نظامی خود قاسم سلیمانی انجام شد، خبره است.
علیرغم وعده جمهوری اسلامی مبنی بر انتقام سخت، هیچ یک از پرسنل نظامی آمریکایی مستقر در این پایگاه کشته نشدند و گزارشهایی مبنی بر هشدار قبلی به ارتش آمریکا در مورد موشکهای وارده وجود داشت.
یوسف عزیزی از دانشکده روابط عمومی و بینالملل ویرجینیا تک معتقد است که در پشت پرده تهران، جنگی بین کسانی که استدلال میکنند جمهوری اسلامی باید بهعنوان یک قدرت هستهای برای جلوگیری از تجاوز اسرائیل تثبیت شود و شخصیتهای تندرو بیشتری که پیشنهاد میکنند حملات مستقیم به اسرائیل و تاسیسات نظامی آن در جریان است.
اما تحلیل مصاحبههای رسانههای دولتی و حسابهای رسانههای اجتماعی کلیدی نشان میدهد که احتمالاً سیاست صبر استراتژیک غالب خواهد شد. پس چه راه های دیگری به روی آن ها باز است؟
تال پاول از موسسه مطالعات سیاست سایبری اسرائیل گفت ما نمیتوانیم رد کنیم که شاید جمهوری اسلامی ممکن است از فضای سایبری به عنوان بعد دیگری برای انتقام از اسرائیل استفاده کند، یا برای انجام حملات سایبری به فناوری اطلاعات، فلج کردن، دزدی، و درز اطلاعات، یا تلاش برای منحرف کردن حواس حداقل اقدام کند.
او گفت ما می دانیم که در یک دهه و نیم گذشته، یک جنگ سایبری مخفیانه بین جمهوری اسلامی و اسرائیل در جریان است. بنابراین در این مورد، ممکن است مرحله دیگری باشد. این به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی بستگی دارد که تصمیم بگیرد تهران در نهایت چه اقدامی انجام دهد.