زنان و دختران ایرانی همچنان در مسیر مبارزه خود تا پایان حکومت دینی ادامه میدهند
جمهوری اسلامی،نظامی بر اساس تبعیض جنسیتی و مردسالاری
زنان و دختران ایرانی همچنان در مسیر مبارزه خود تا پایان حکومت دینی ادامه میدهند
یکی از اولین اقدامات خمینی، زمانی که در سال ۱۹۷۹ به قدرت رسید، لغو حقوق زنان و دختران ایرانی در ازدواج، حضانت فرزند و طلاق بود.
این شامل کاهش سن قانونی ازدواج برای زنان و دختران ایرانی از سن ۱۸ به ۹ سال بود و نوجوانان دختر و کودکان ۹ ساله در این سن هنوز در ایران به زور ازدواج میکنند. زنان و دختران ایرانی نه تنها ملزم به پوشش حجاب اجباری هستند، بلکه از انجام رقص یا خواندن آواز در مکانهای عمومی، دوچرخهسواری، شرکت در رقابتهای ورزشی، قضاوت و حتی انتخاب برای مقام رئیسجمهوری منع شدهاند.
زنان مجبورند در پشت صندلیهای اتوبوس بنشینند و تنها با اجازه شوهر خود مجاز به سفر به خارج از کشور میشوند، ارزش شهادت و حقوق وراثتی آنها در دادگاه به نصف حقوق مردان محدود است، آنها از جمله معدود زنانی هستند که مادربزرگهایشان از صدقه سری پادشاهان پهلوی دارای حقوق بیشتری بودند.
هیچ چیز بیشتر از زنان و دختران ایرانی مستقل، حاکمان جمهوری اسلامی را نمیترساند و میدانند که پس از گذشت یک سال از قتل مهسا امینی، آتش انقلاب همچنان در قلب و ذهن ایرانیان شعلهور است.
شعار زن، زندگی، آزادی به جای محکوم کردن قانون پوشش وحشیانهای که مهسا امینی به نقض آن متهم شده بود، یک شعار قوی و واحد است که اهمیت حقوق زنان را در تلاش برای دستیابی به یک زندگی عادی و اعطای آزادیهای اساسی به همه شهروندان تأکید میکند.
نیروهای وحشی حکومت دینی ممکن است خیابانها را پاکسازی کرده باشند، اما مخالفت مردم هنوز به پایان نرسیده است.
نازیلا معروفیان روزنامهنگار و و سپیده قلیان فعال مدنی علیرغم حبسهای متعدد همچنان به مخالفت با رژیم ادامه میدهند.
ماه منیر مولایی راد، مادر کیان پیرفلک، پسر ۹ سالهای که توسط نیروهای امنیتی کشته شد، به دلیل ادامه دادخواهی برای پسرش در حصر خانگی به سر می برد.
دهها ورزشکار زن و دختر ایرانی بدون حجاب اجباری به رقابت پرداختهاند، هنرپیشههای سرشناس در اعتراض به حجاب اجباری خود آن را علناً کنار زدهاند و صدها هزار زن و دختر ایرانی همچنان در شهرهای بزرگ ایران به حجاب اختیاری ادامه میدهند.
قتل مهسا امینی باعث برانگیختن یک انقلاب گسترده و حمایتکنندهی دموکراسی شد، اکنون میلیونها دانشجو، اتحادیههای کارگری، افراد دارای دیدگاههای مختلف، گروههای اقلیت قومی، مذهبی، جنسی و سایر اقلیتها درک میکنند که وضعیت زنان و دختران ایرانی به طور جداییناپذیری به پیشرفت دموکراتیک و شکوفایی جامعه آنها متصل است.
آنها می دانند که شما نمی توانید حقوق زنان و دختران ایرانی را از حقوق بشر و کرامت های جهانی جدا کنید.
پس از انقلاب ۱۹۷۹، تعداد بسیار کمی از مردان ایرانی همبستگی خود را نشان دادند زیرا رژیم حقوق زنان، مادران، دختران و خواهران آنها را غارت کرد، اما در طول یک سال گذشته، آنها با زنان و دختران ایرانی علیه رژیم آپارتاید جنسیتی که با ساکت کردن همه کسانی که ایدئولوژی اسلام گرایانه آن را ندارند، قدرت را حفظ می کند، متحد شدهاند.
مهدی یراحی، خواننده پاپ در ماه آگوست به دلیل اجرای آهنگ روسریتو که در آن از زنان و دختران ایرانی برای برداشتن حجاب اجباری حمایت میکند، به زندان افتاد. به نظر می رسد مجید توکلی، مخالف سرشناس، چند روز دیگر تا گذراندن یک دوره حبس طولانی دیگر به خاطر حمایت از اندیشههای خود فاصله دارد.
جواد روحی، معترض ۳۵ ساله به دلیل شکنجه شدید در حبس، در بیمارستان بستری و اینتوبه شد؛ درست شبیه آخرین تصویر مهسا امینی که روی تخت بیمارستان اینتوبه شده بود.
در واقع، در حالی که بیشتر پوشش بین المللی اعتراضات ایران در سال گذشته بر نقش زنان و دختران ایرانی متمرکز شده است، اکثریت قریب به اتفاق بیش از ۵۰۰ ایرانی که در جریان این اعتراضات توسط مقامات کشته شده اند، مردان جوان بودهاند.
فریاد جنبش، ایران و جامعه جهانی را تسخیر کرد. اکنون این تصور عمیق تر در ترانه «برای» شروین حاجی پور خواننده و ترانه سرا منعکس شده است و شاید قانعکنندهترین مانیفست بیانگر آرزوهای مردم ایران باشد که در سال ۲۰۲۳ جایزه بهترین آهنگ برای تغییرات اجتماعی را دریافت کرد.
این آهنگ به سرود بینالمللی «آزادی زندگی زن» تبدیل شد و نارضایتی اجتماعی را با اشعاری که موضوعاتی مانند فقر، مشکلات اقتصادی، فساد، سوء مدیریت محیط زیست، نقض حقوق بشر، نابرابری جنسیتی و اشتیاق برای یک زندگی عادی را لمس میکرد، هدایت کرد.
مهسا امینی، دختر جوان، عضو اقلیتهای مذهبی و قومی بود. او شاد، پر جنب و جوش و پر از عشق به زندگی بود؛ نقطه مقابل روحانیون همگن، نابردبار و سالمند که بر جمهوری اسلامی حکومت می کنند.
تاریخ به ما نشان داده است که وقتی زنان و دختران ایرانی در خط مقدم هستند، جنبشهای دموکراتیک نه تنها شانس بیشتری برای موفقیت دارند، بلکه نتایج بهتری برای همه کسانی که به دنبال حقوق و آزادیهای خود هستند، خواهند داشت.
محوریت حقوق زنان و در این جنبش تنها هدف ایران آزاد، سکولار و دموکراتیک را تقویت میکند، به همین دلیل است که انقلاب زن زندگی آزادی ایران نه تنها پابرجاست، بلکه یکی از مهمترین و امیدوار کنندهترین جنبشهای سیاسی در تاریخ مدرن خاورمیانه است.