صدایی از مطبوعات عربی: پرچم حماس را برافراشته نکنید!
مجموعهای از نظرات و تحلیل های رسانه های عربی جهان: پرچم حماس را بلند نکنید!
صدایی از مطبوعات عربی: پرچم حماس را برافراشته نکنید!
هنگامی که در لندن، پایتخت بریتانیا، شاهد تظاهرات گسترده در حمایت از فلسطین بودم، با احساس همبستگی و تحسین عمیقی روبرو شدم. جمعیت به شدت حملات اسرائیل علیه غیرنظامیان در غزه را محکوم کردند و در این مورد موقعیت خود را بدون تردیدی بیان کردند.
این وحدت نمایشی بود که در تظاهراتی که همین دیروز در مقابل اتحادیه روزنامهنگاران مصر و در میدانهای مختلف در سراسر کشور برگزار گردید، آشکار شد. همه با هدف مشترکی حضور یافتند: مخالفت با طرح اجباری انتقال مردم غزه به سینا به منظور پاک کردن ایده و آرمان فلسطین. این مخالفت با بیانیههای قوی همراه بود که تأکید میکرد که چنین اقدامی تهدید جدیای برای امنیت ملی مصر خواهد بود.
اما در این میان افرادی بودند که پرچمهای سازمان حماس را بلند کردند و از آن حمایت کردند. گویا برای آنها این موضوع به عنوان اصلی ترین موضوع به نظر میآمد و بر نگرانیهای بزرگتر و مهمتر، چون اشغال و نسلکشی که مردم فلسطینی در غزه با آن مواجه هستند، تأکید میکردند.
این مسئله من را نگران کرد. گروه وحشی حماس، همواره به عنوان یک گروه تروریستی شناخته شده و با تاکتیکهای نادرست و تبلیغات دروغین، حتی به خود دیگران نیز آسیب میزند. ما به خوبی از اشغال غیرقانونی سرزمینهای عربی توسط اسرائیل و نادیده گیری آشکار آن، از راه حل تشکیل دو کشور و همچنین نقض مداوم حقوق فلسطینیان در عرصه دفاع از خود، آگاهی داریم.
با این حال، آنچه واقعاً نگرانکننده است، افزایش اخیر وحشیگری حماس، هدف قرار دادن بیمارستانها و ارتکاب جنایات شنیع است که فقط میتوان آن را نسلکشی توصیف کرد. در حالی که این گروه وحشی تقصیر را به گردن سازمان جهاد اسلامی میاندازند.
با آغاز عملیات اخیر حماس، نمیتوانم بیتوجه باشم. این گروه مسلح، بدون توجه به اندازه و تعاملاتش با سایر کشورهای عرب، تاریخی پر از لحظات پرفراز و نشیب با دولت مصر دارد. آنها در طی سالها، در مواجهه با بحرانهای بزرگ و اختلافات ایدئولوژیکی و راهبردهای مختلف، تغییراتی زیادی داشتهاند. گاهی اوقات، رویدادهای مرتبط با حماس حتی فشارهایی را بر مصر ایجاد کردهاند که به منظور تحقق صلح در سرزمینهای فلسطینی تلاش میکند.
باید اعتراف کنم که وقتی نام حماس و جهاد را شنیدم نگران شدم. هر دو جناح فلسطینی هستند که در داخل کشور فلسطین فعالیت می کنند. بسیار مهم است که همه جناح ها تحت هدایت تشکیلات خودگردان فلسطین برای دستیابی به وحدت و اجتناب از هرگونه درگیری مضر با یکدیگر همکاری کنند.
آرمان تشکیل کشور فلسطین باید اولویت اصلی ما باشد و هرگونه تفرقه بین این جناح ها در نهایت بر کل ملت عرب تأثیر منفی خواهد گذاشت.
متأسفانه، این دقیقاً همان چیزی است که اکنون می بینیم. هدف از این شعارها باید محکوم کردن جنایات اسرائیل علیه مردم غزه و نشان دادن همبستگی با دولت مصر در رد طرح آمریکایی اسرائیلی برای انتقال اجباری فلسطینیان به سینا یا هر مکان دیگری باشد.
باید گفت که مردم غزه خانهای جز خود غزه ندارند. اهمیت دارد که این تشخیص را بدهیم، تظاهراتی که برنامهریزی شده بود، به دست گروههای سیاسی خاص و همچنین اعتراضاتی که به صورت خودجوش برای اعلام خشم از وضعیت فعلی برگزار میشوند.
با این حال، امیدوارم که پرچم های حماس دیگر به اهتزاز در نیاید و در عوض، تنها پرچم های مصر و فلسطین بر فریادهای تجمعات مسلط شوند. (عبد اللطیف المنوی)
معضل مقاومت؛ (نداء الوطن، لبنان، ۱۸ اکتبر)
حمله اخیر حماس در تاریخ ۷ اکتبر نمایانگر بیاعتنایی آشکار به مرزهای تعیینشده در جنگ و دوری از پیروزیهای ممکن و قابل افتخاری بود که تهران پس از هر دور خشونت در غزه به آن افتخار میکرد. از زمان کنترل نوار غزه و اخراج فتح، حماس همچنان از تاکتیکهای تهاجمیاش برای تجاوز به مرزها استفاده کرده است.
با این حال، درگیری اخیر به وسعتی بیشتر از بمبارانهای پراکنده و عملیات نظامی تشدید یافته و منطقه را وارد یک جنگ طولانیمدت بدون راه حل واضح، بدون فرصت برای مذاکرات و پایان پیشبینینشده میکند. هر توقفی که امکان آتشبس موقت را به همراه داشته باشد، به عنوان یک توقف موقت قبل از وقوع دور دیگری از خشونت ها عمل خواهد کرد.
عملیات نظامی اخیر در غزه، اسرائیل و حماس را در یک وضعیت درگیری و تسلیمناپذیر به دام انداخته است.
هیچ یک از طرفین نمیتوانند به مانورهای نمایشی ادامه دهند. برای اسرائیل، پایان دادن به حماس یک هدف بیقابل مذاکره به نظر میآید. از سوی دیگر، حماس برای مبارزه طولانی و با انعطاف آماده است، آماده به نبرد در خیابانها و استفاده از تواناییهای موشکی بزرگ شده است.
هدف نهایی چیست؟ پرتاب آخرین موشک قبل از قبول آتشبس، که این امکان را میدهد که حتی اگر نوار غزه کاملا ویران شود، اعلام پیروزی کند.
در آستانه درگیری های فعلی، تهران به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در مقاومت علیه اسرائیل دیده میشود. هر حرکت خود را با دقت محاسبه کرده و عواقب احتمالی یک اشتباه در این درگیری طولانیمدت را در نظر میگیرد.
در حالی که مقاومت به صورت استراتژیک از قدرت خود برای مشاهده ویرانی نوار غزه توسط حملات هوایی اسرائیل استفاده کرده است، از انجام اقدامات بی پروا نیز خودداری کرده است. این امر به ویژه زمانی صادق است که حضور ناوگان آمریکایی در مدیترانه شرقی را در نظر بگیریم، که اساساً به بخشی جدایی ناپذیر از شبکه بازدارندگی اسرائیل تبدیل شدهاند و آماده واکنش سریع و استفاده از قدرت آتش قابل توجه خود هستند.
با این حال، تصمیم برای فاصله گرفتن از درگیریهای جاری در غزه برخلاف لفاظیهایی است که بازیگران سیاسی مختلف در سالهای اخیر به نمایش گذاشتهاند. همگی پر از تهدید و نمایش قدرت است.
این موضوع زمانی کاملاً مشخص شد که ۱۳ روز پس از جنگ غزه، مقاومت به حملات کوچک به رهبری حزبالله در امتداد مرز محدود شد. در پاسخ، اسرائیل اقدامات تلافی جویانه محدودی را با توافق ضمنی مبنی بر اینکه این اقدامات به یک رویارویی همه جانبه تبدیل نخواهد شد، انجام داد.
در طول این مدت، انتظار حمله زمینی نزدیک به نوار غزه با شوق و اشتیاق دنبال میشد. این تردید میان دو گزینه، هر دو با پیامدهای مخرب، نشان میدهد که جمهوری اسلامی ترجیح میدهد برای حفظ خود و حزبالله، به جای درگیر شدن در یک جنگ بیمرز و بدون قوانین تعامل مشخص، تصمیمهای متفاوتی را انتخاب کند.
در میان بیتوجهی و عدم حضور مشخص رهبری در میدان، یک نقص مشهود وجود دارد. برخی معتقدند که این امر نتیجهای از تصمیم محاسبهشده است و از ایجاد ابهام به عنوان یک ابزار خطرناک در برابر دشمنان بهره میبرد.
مقاومت با صبر استراتژیک و تسلط در بازاریابی، کنترل اوضاع را حفظ می کند و آماده است تا با یک حرکت قاطع، تماشاگران را غافلگیر کند. با این حال، فراموش نکنیم که حماس علناً خواستار کمک شده است و نمی توان تخریب نوار غزه را نادیده گرفت. زمان آن فرا رسیده است که رهبران ما گام بردارند و حمایت خود را از ما نشان دهند (اسعد بشارا)
صدایی از مطبوعات عربی: پرچم حماس را برافراشته نکنید!