جدیدترین اخباردانش و آموزش
چرا تلاش برای ” یافتن اشتیاق و علاقه خود ” ممکن است رویکرد اشتباهی باشد
چرا تلاش برای ” یافتن اشتیاق و علاقه خود ” ممکن است رویکرد اشتباهی باشد
چرا تلاش برای ” یافتن اشتیاق و علاقه خود ” ممکن است رویکرد اشتباهی باشد
توصیه به جوانان مبنی بر اینکه ” برای شاد بودن در زندگی اشتیاق خود را بیابید” ممکن است
توصیه صحیحی نباشد.
ترجمه تهرانتو نیوز _ منبع سی تی وی
تحقیقات جدید نشان داده است که نوع نگرش فرد به “اشتیاق زندگی” در واقع می تواند مانع توسعه منافع بالقوه دیگر باشد.
محققانی از کالج Yale-NUS میخواهند نظریه های مربوط به اینکه اشتیاق یک فرد از کجا نشأت میگیرد را بررسی کنند.
آنها در مقاله ای که در مجله Psychological Science منتشر شد، این موضوع را بیان کردند :
” آیا علاقه مندی ها در تمام مدت در انتظار آشکار شدن هستند یا باید جرقه علاقه با سرمایه گذاری و پافشاری پرورش یابد؟“
آنها مینویسند که به نظر می رسد دو مکتب فکری درباره علایق وجود دارد.
نظریه اول که ” نظریه ثابت” نامیده می شود این است که افراد با گرایش به علایق خاصی مانند ریاضیات یا موسیقی ، متولد می شوند که این اشتیاق نیازبه کشف و پرورش دارد.
برخی دیگر از رویکرد ” تئوری رشد” استفاده می کنند و معتقدند که علایق می توانند به آرامی توسعه یابند؛
و یافتن بسیاری از زمینه های مورد علاقه ، نه فقط یک ” اشتیاق زندگی ” امکان دارد.
نویسندگان می گویند که رویکرد “نظریه ثابت” ممکن است سرانجام کنجکاوی فرد را درباره سایر علایق، محدود و خفه کند.
نویسندگان برای تحقیق خود ، پنج رویکرد مطالعاتی مختلف را برای سنجش نحوه تاثیر دو ذهنیت متفاوت بر یادگیری، در پیش گرفتند.
بعنوان مثال ، در یک مطالعه محققان دانشجویان کالج سنگاپور را به دو گروه تقسیم کردند.
کسانی که علاقه مند به مباحث “فنی” مانند مهندسی یا فناوری هستند و کسانی که علاقه مند به موضوعات هنری هستند.
از هردو گروه خواسته شد دوبار مطالعه کنند:
یک بار درحوزه مورد علاقه خود و بار دیگر خارج از آن حوزه.
سپس از آنها پرسیده شد که چقدر می خواهند درباره موضوعات موجود در هر مقاله بیش تر بدانند؟
و آیا آنها می توانند درباره موضوع مورد نظر ، بیشتر پیش بروند یا خیر؟
همچنین از آن ها پرسیده شد که چقدر با اظهاراتی مانند “علایق اصلی شما ، علایق اصلی شما باقی میمانند و واقعا تغییر نمی کنند” و “حتی اگر علایق بسیار قوی داشته باشید، آنها می توانند به طرز چشمگیری تغییر کنند” موافقت می کنند، تا ببینند آیا آنها با نظریه ثابت موافق هستند یا با تئوری رشد.
نتایج نشان داد که آن دسته از دانش آموزانی که ذهنیت ثابت داشتند نسبت به سایرین، علاقه کمتری به مطالعه در خارج از حوزه دلخواه خود دارند.
نویسندگان معتقدند که خطر تشویق احساسات است که می تواند یادگیری را محدود کند.
آن ها می نویسند :
” پیام اینکه اشتیاق خود را پیدا کنید عموما با نیت خوب مطرح می شود برای اینکه بگوید نگران استعدادهایتان نباشید.
برای موقعیت و پول خودتان را تحت فشار قرار ندهید؛
و فقط به دنبال چیزهایی بگردید که برای شما جالب و پرمعنی هستند.”
“متاسفانه ، سیستم اعتقادی که این پیام ایجاد میکند توسعه علایق مردم را ضعیف کند.”
نویسندگان می گویند تحقیقات آنها به ویژه در کشورهایی نظیر سنگاپور که دانش آموزان در رشته تخصصی خود در اوایل تحصیل آموزش می بینند نیز مشابه بوده است.
نویسندگان اضافه می کنند از آن جایی که این تئوری می تواند به فرد اجازه دهد که بدون حواس پرتی علاقه خود را دنبال کند، داشتن این تئوری ذهنی ثابت می تواند مزیت هایی داشته باشد؛
اما خطر این است که بسیاری تصور می کنند دنبال کردن یک علاقه و اشتیاق باید آسان باشد و علاقه آن ها همواره ادامه پیدا کند.
این تفکر می تواند باعث شود که مردم در صورتی که به هرگونه سختی در این مسیر برخورد کردند؛
علاقه خود را رها کنند.
آن ها همچنین می نویسند:
” اصرار مردم برای پیدا کردن علاقه شان می تواند منجر به این شود که همه سرمایه گذاری خود را روی یک موضوع بگذارند و سپس زمانی که شرایط سخت شد آن را کنار بگذارند.”
استعداد شوق استعداد شوق استعداد شوق استعداد شوق
