بایدن هیچ کاری برای رای دهندگان سیاه پوست انجام نداده اما ترامپ برنامه دارد
حزب دموکرات توسط لیبرالهای مرفه ربوده شده است که عقاید تجملی را به تودهها سوق میدهند
بایدن هیچ کاری برای رای دهندگان سیاه پوست انجام نداده است اما ترامپ برنامه دارد
روزهمرگی یک فعالیت مکرر است که توسط افرادی در سیاست انجام میشود که از نظر اجتماعی چنان ناآگاه هستند که نمیتوانند بازتاب کنایه خود را در اتهامات خود ببینند.
حزب دموکرات تبدیل به همان هیولایی شده که ادعا میکردند در آن سوی راهروی سیاسی است و از ایستادن در مقابل آینه خودداری کردهاند تا ببینند چقدر زشت شدهاند.
سیاستمداران جناح چپ حزبی و اعضای رسانه ها به طور خستگی ناپذیری تلاش کرده اند تا حزب جمهوری خواه، دونالد ترامپ و هرکسی را که حتی تلویحاً از آنها حمایت می کند را نژادپرست و نخبه گرا بی شرمانه معرفی کنند که دیگر چیزی نمی خواهند که از سقوط اقلیت ها را ببینند و برای سال ها، من. به اشتباه معتقد بود که این درست است.
با این حال، نمیتوانستم در وضعیت ناهماهنگی شناختی باقی بمانم، زیرا میدیدم که حزب سابقم جو بایدن را تبلیغ میکرد، حتی پس از اینکه او حمایت نژادی از سیاهپوست را اعلام کرد و برای کاهش بودجه و تضعیف روحیه پلیس در شهرهایی که ساکنان سیاهپوست داشت شدیداً با آنها مبارزه کرد.
حزب دموکرات که قبلاً از آن حمایت میکردم، حداقل وانمود میکرد که حزب سیاسی بزرگی است که بهترین را برای همه آمریکاییها از هر نژاد و طبقات میخواهد.
اما اکنون برای من واضح است که این نسخه از یک حزب لیبرال دموکرات کلاسیک توسط هیولاهای چپ ثروتمندی که لاشه لیبرالیسم را مانند کت و شلوار می پوشند به قتل رسیده است و میانه روهایی که در زیرزمین پنهان می شوند همراه با اصول خود که دعا می کنند هیولا نکند آنها را با هم پیدا کند.
بسیاری از دموکراتهای سگ آبی سابق طوری رفتار میکنند که گویی مبتلا به سندرم استکهلم هستند و با جناحی که وجود آنها را تحقیر میکند، خویشاوندی سیاسی اتخاذ کردهاند.
آنها عملاً گروگان یک پایگاه ایدئولوژیک حاشیه ای هستند که منافع طبقه بالا را نمایندگی می کند و هرگونه نگرانی عامیانه در مورد رفاه طبقه کارگر آمریکایی را به عنوان انگیزه برتری سفیدپوستان تعریف کرده اند، حتی اگر از یک فرد سیاه پوست باشد. مثل من.
بایدن و دیگر دموکراتهای برجسته از سیاهپوستان آمریکایی و دیگر اقلیتها بهعنوان توپهای فوتبال سیاسی استفاده کردهاند که میتوانند از موضوعی به موضوع دیگر پرتاب کنند تا احساس گناه مردم آمریکا را بالا ببرند و حواس آنها را از براندازی وضعیت مطلوب ساختار اقتصادی ما برای افرادی که در راس آنها زندگی میکنند منحرف کنند.
دموکراتها حمایت سیاهپوستانی مانند من را از دست میدهند، زیرا میدانیم که چگونه برای منافع سیاسی آنها به سلاح تبدیل میشویم و به آنها نمادها و فریادهای بیارزش داده میشود تا منجیگری آنها را سیراب کنیم.
آنها شباهت ما را به صورت تیشهای درآوردهاند که میتوانند از آن استفاده کنند تا ما را بر اساس نژاد تقسیم کنند، و ما را مجبور میکنند با وجود تفاوتهای سطحیمان، یکدیگر را نپذیریم.
بدتر از آن، آنها این سلاح را به افرادی میسپارند که شبیه من هستند و در عین حال در ممتازترین بخشهای آمریکا اقامت دارند تا توهم نمایندگی نژادی گسترده را ایجاد کنند و مفاهیمی مانند کوررنگی را سلاخی کنند تا من نتوانم به وضوح ببینم مشکلات اقتصادی من چگونه است. به طور مشابه توسط برادران سفید پوست من به اشتراک گذاشته شده است.
جذابیت بسیاری از دموکراتها برای رها کردن حزبی که با آن آشنا هستند و به ترامپ و جمهوریخواهان پناه میبرند، کمتر به آنچه جناح راست سیاسی ارائه میکند مربوط میشود، بلکه بیشتر به آنچه که چپ سیاسی در ارائه آن ناکام است مربوط میشود.
وقتی به فقرا و طبقه کارگر خرده نان می دهید و بقیه نان را به نخبگان می سپارید، نمی توانید ادعا کنید که یک حزب با چادر بزرگ هستید که به یک اندازه از همه مراقبت می کند.
وقتی میگویید که کسبوکارهای کوچک باید قربانی و قرنطینه شوند تا گسترش شیوع را متوقف کنند، با ما رفتار یکسانی نمیشود، اما زنجیرههای بزرگ و شرکتهای بزرگ مانند والمارت، تارگت و آمازون میتوانند بدون مجازات فعالیت کنند یکی از طرفها از این انتقال ثروت به سمت بالا حمایت میکرد.
تنها یک حزب وجود دارد که مجرمان را قادر میسازد تا در جوامع اقلیت فقیر با مجازاتهای آسان و آزادی فوری، بیهوش شوند و در عین حال امنیت کسانی را که در جوامع سرپوشیده و حومههای مجلل زندگی میکنند حفظ کند.
دونالد ترامپ و جمهوریخواهان تا رسیدن به ایده آل فاصله زیادی ندارند، اما حداقل آن ها آشفتگی هایی را که برای طبقه ای از مردم در حال وقوع است که شاهد بوده اند مشاغلشان به خارج از کشور فرستاده می شود، کسب و کارهای کوچک توسط منافع شرکت های جهانی درهم شکسته می شود و با درماندگی به امید جامعه خود نگاه می کنند، می شناسند.
ترامپ از جمعیت افرادی استفاده کرده است که از امید و تغییر اوباما حمایت کردند و وقتی بلافاصله به کسب و کار معمول تبدیل شد، ناامید شدند.
دموکراتها به ورطه ای خیره شدهاند، و دوباره به آنها خیره شده است آنها به چیزی تبدیل شدهاند که مدتها مدعی بودند از آن متنفرند.