مذاکرات جمهوری اسلامی و ایالات متحده ادامه پیدا میکند
علی خامنهای دیگر به واسطهگران مذاکرات با آمریکا نیازی ندارد
مذاکرات ایران و آمریکا ادامه پیدا می کند
در چند روز گذشته، فضای رسانهای نشریات ایرانی و محیط سیاسی واشنگتن دیسی پر از اخبار و گمانهزنیهای مرتبط با گروه ایران، یا به عبارتی گروه نفوذی جمهوری اسلامی در دولت آمریکا شده است.
گروه ایران بر اساس ایمیلهایی که از وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی به دست آمده (که نحوه دسترسی به آنها هنوز مشخص نشده است)، از تعدادی از جوانان ایرانی دو تابعیتی که در آمریکا، آلمان و سوئد ساکن هستند، برای نفوذ و تأثیرگذاری در سیاست خارجی آمریکا بهره برده است.
این گروه، به اعتراف اعضایش، ده سال پیش در دوران مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی با گروه معروف به ۱+۵ تشکیل شده و هدف آن مشاوره و دوره ایفای نقش در میان مذاکرات ایران و آمریکا بوده است .
حلقهای گستردهتر، که این پنج گروه را نیز در بر میگرفت، در روزهای کلیدی مذاکرات هستهای حضور پیدا میکرد. این حلقه در طول دیالوگ بین تیم جمهوری اسلامی و نمایندگان آمریکا فعالیت داشت و به نظر میرسید که در حال تبادل اطلاعات و گاهی هماهنگیهای مورد نیاز در زمینه رسانهای بودند.
دستیابی به توافق اقدام جامع مشترک بدون حمایت از یک گروه جامع مشترک امکانپذیر نبود.
این گروه، از طریق حضور در رسانهها یا تأثیرگذاری بر جریان اخبار در رادیو، تلویزیون و رسانههای چاپی، نقش مهمی در تشکیل حمایت عمومی در داخل ایران و جهان برای دستیابی به توافق هستهای ایفا کرد.
ایجاد این امکان تنها از طریق آگاهی و همکاری با دو طرف مذاکرهکننده امکانپذیر نبود. به همین دلیل امروز آن افراد امروز با وقاحت و بدون تردید از عملکرد خود دفاع می کنند.
آیا در آمریکا سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی توانستند ایمیلهایی که هیلاری کلینتون بهطور کامل از روی کامپیوتر و صندوق ایمیلهایش حذف کرده بود بازیابی کنند، آیا در مورد سوابق امنیتی افراد دیگر امکان مشابهی وجود دارد؟
آیا برای نیروهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، ارتباط مستقیم افراد مذکور از خبرنگاران حاضر در مذاکرات هستهای تا دربانان هتل و تیمهای حفاظتی اتریشی و سوئیسی، ایرانی، عرب، آفریقایی، ژاپنی، آلمانی و آمریکایی با وزارت خارجه جمهوری اسلامی و گروه مذاکرهکننده وزارت خارجه آمریکا مشهود نبوده است؟
موضوع همکاری هدفمند وزارت خارجه آمریکا با خبرنگاران شرکتکننده در مذاکرات هستهای برای اولین بار توسط بن رودز اعلام شد.
بن رودز، که در طول مذاکرات هستهای به عنوان مشاور رئیسجمهور آمریکا، باراک اوباما و قائممقام مشاور امنیت ملی برای ارتباطات استراتژیک فعالیت داشت، در گفتگو با مجله نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۶ به صراحت از نقش برخی از خبرنگاران آمریکایی سخن گفت که برای اثرگذاری و منتشر کردن اخبار مورد نظر از سوی کاخ سفید به کار گرفته شده بودند.
بن رودز نویسنده بخشی به نام کانال پشتی (Back Channel) در وبسایت المانیتور بود و نام لارا روزن، خبرنگار آمریکایی را مورد توجه عمومی قرار داد.
المانیتور یک وبسایت است که توسط یک ثروتمند آمریکایی-سوری به نام جمال دانیل راهاندازی شده است.
جمال دانیل که دارای گذرنامههای سوری و آمریکایی میباشد و مدتی در لبنان زندگی کرده، این وبسایت را در سال ۲۰۱۲ تأسیس کرد تا به گزارشهای ویژه درباره منطقه خاورمیانه بپردازد. او بعدها بخشی مخصوص به آفریقا و آمریکای شمالی را به وبسایت افزود. این وبسایت دیدگاههایی نزدیک به جمهوری اسلامی و روسیه درباره وقایع منطقهای و جهانی را نیز پوشش میدهد.
در بخشهای فارسی و انگلیسی این وبسایت، خبرنگاران ایرانی که مورد تأیید حکومت جمهوری اسلامی قرار داشتند، مطالب خود را منتشر میکردند. همچنین، لارا روزن به عنوان یک کارشناس در زمینه مسائل هستهای در شبکههای فارسیزبان حضور داشت. ارتباط او با وزارت خارجه جمهوری اسلامی و همچنین با گروه جامع مشترک، که همان گروه مشاورهای به رهبری رابرت مالی بود، بسیار صمیمی و نزدیک بود. او به عنوان منبع اصلی اخبار در روزهای مذاکرات هستهای شناخته میشد.
محتوای ایمیلهای مبادلهشده بین گروه ایران و مقامهای جمهوری اسلامی در طی مذاکرات هستهای، نشانگر وجود یک طرح مشابه است که با استفاده از لارا روزن و یک برنامه پیشتدوین شده توسط وزارت امور خارجه آمریکا اجرا میشده است.
به همان اندازه که بحثها و تبادل نظرهایی که بین این کارشناسان آمریکایی با پسزمینه ایرانی و مقامهای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی رخ داده، سبب شگفتی شده است، ذهن پرسشگر باید احتمال دیگری را نیز مدنظر قرار دهد: آیا امکان دستور و هدایت این مباحث از کجا ممکن است؟
اعتماد به نفس و موضعگیری این افراد پس از فاش شدن ایمیلها و بررسی فعالیتهای سیاسی و اجتماعی آنها در ده سال گذشته، نشاندهنده عدم نگرانی آنها از انجام اعمال مغایر با منافع آمریکا است.
در مواجهه با مواردی که به امنیت ملی آمریکا مرتبط میشود، واکنش طبیعی و ابتدایی مقامات قضایی و نیروهای پلیس فدرال آمریکا چیست؟
ممکن است جمهوری اسلامی یا فرد دیگری با هدف خاص، زمینه انتقال نامههای الکترونیکی بین رابرت مالی و اعضای وزارت خارجه جمهوری اسلامی را فراهم کرده باشد.
جمهوری اسلامی مدتهاست در بستن پرونده رابرت مالی در دولت بایدن نقشآفرینی میکند. این نشان میدهد که آنها دیگر به کانالی که بیش از یک دهه پیش برای توافق هستهای در قالب برجام ایجاد شده بود، نیازی ندارند.
در ابتدا، مقامات به سوی رابرت مالی، معمار و مشاور اصلی در زمان مذاکرات هستهای روانه شدند. در روز دوشنبه ششم شهریور، روزنامه انگلیسیزبان به نام تهران تایمز یک گزارش منتشر کرد که بر اساس یک سند ارائه شده توسط منابع دولتی، نشاندهنده نقض سه پروتکل امنیت ملی آمریکا در مورد نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران میباشد.
در این گزارش، تهران تایمز ادعا کرد که نامهای حساس اما غیررسمی، نشان دهنده نقض پروتکلهای امنیتی توسط رابرت مالی به دلیل رفتار شخصی، مدیریت نادرست اطلاعات محرمانه، و نادرستی در استفاده از فناوری اطلاعات ارائه شده و ادامه حضور او در دولت به نفع امنیت ملی نیست.
بعد از انتشار گزارش مذکور و افشاگریهایی که هنوز توسط مقامات دولت بایدن تایید یا رد نشدهاند، نوبت به نیروهای وفادار به رابرت مالی و اوامر او رسید.
هدف اصلی این گزارش نیز یک هدف خاص داشت: حذف واسطههای مشارکت کننده در مذاکرات ایران و آمریکا و تخریب کانال مخفی که با همکاری و معماری محمدجواد ظریف ایجاد و مدیریت میشد.
علی خامنهای بعد از مدتها توانسته است تمامی قوا و نهادهای دولتی را با توجه به دیدگاه خود هماهنگ کند و اصطلاحاً تمامسپاهی سازد.
برای اولین بار پس از سالهای بعد از انقلاب، دولت و مجلسی به رهبری علی خامنهای کار میکنند که توسط او تصدی و تایید شدهاند. به همین دلیل، او با شگفتی تمام مجوز برگزاری مذاکرات مستقیم با آمریکا را صادر کرد.
به نظر میرسد که تخریب ساختارهای ارتباطی دولت در دوران حسن روحانی و به ویژه نقش بزرگ محمدجواد ظریف در این ساختارها، بخشی از این طرح است.
حکومت دیگر نیازی به واسطهها ندارد و زمانی که حذف واسطهها ممکن شده، جمهوری اسلامی به راحتی میتواند با افراد معتمد و بدون واسطه، به تشخیص خود، مذاکرات با آمریکا را پیش ببرد و به ندرت پیش میآید که رهبر جمهوری اسلامی به طور صریح به یک گروه کوچک اشاره کند که نام آن به طور گسترده در میان مردم ایران شناخته نشده باشد.
خامنهای در بیستم شهریور و به مناسبت سالگرد قیام ملی مردم ایران، به گروه بحران اشاره کرده و آن را به عنوان عاملی که به ایجاد شکافهای قومی و جنسی در میان مردم ایران منجر شده، نام نهاد.
اشاره مستقیم رهبر جمهوری اسلامی به نام این گروه در سخنرانی عمومی به این معناست که او مدتهاست به وزارت خارجه و نهادهای امنیتی اطلاعاتی دستور تحقیق و بررسی پرونده گروه مذاکرهکننده آمریکایی مرتبط با جمهوری اسلامی را داده است.
با انقضاء تاریخ معین بند غروب در قطعنامه ۲۲۳۱ در مهر ماه ۱۴۰۲، علی خامنهای همچنین انجام همکاری با گروه مذاکرهکننده و برقراری تماس با جمهوری اسلامی را اعلام نمود.
علی خامنهای، ایالات متحده آمریکا را به تشکیل گروهی به نام گروه بحران متهم کرد که تلاش میکند در کشورهایی، از جمله ایران، بحرانهایی را ایجاد کند.
بحران مورد اشاره رهبر جمهوری اسلامی ممکن است به نگرانی از ارتباطات شبکهای اشاره کند که گروه رقیب ابراهیم رئیسی، به عنوان اصلاحطلبان، در دوره ریاست جمهوری اوباما تأسیس کرده بود.
در مقابل، توییت رابرت مالی در اوج اعتراضات سراسری ایران، نگرش او به مطالبات تظاهرکنندگان ایرانی و نحوه سیاستگذاری او در قبال حکومت جمهوری اسلامی را به تصویر میکشید.
او این توییت را در زمانی که اعتراضها در اوج بودند منتشر کرد، اما بعداً آن را حذف نمود.
با این وجود، این توییت منجر به انتقادات زیادی شد. در توییتر، رابرت مالی در تاریخ ۲۲ اکتبر ۲۰۲۲ در زمان اعتراضات ضدحکومتی در ایران با دیدگاهی اصلاحطلبانه اشاره کرد که اعتراضات نشاندهنده درخواست مردم ایران برای رعایت کرامت انسانی و حقوق بشر توسط حکومتشان است.
نتیجه این تحقیقات، تایید نفوذ این افراد در دولت آمریکا یا استفاده از آنها به عنوان عوامل مؤثر در اصل مسئله را تغییر نمیدهد.