جنگ در غزه
آیا جنگ در غزه اجتنابناپذیر است؟ به نظر میرسد که گسترش درگیریها حتمی است
جنگ در غزه؛ آینده نامشخص و پیچیده
خاورمیانه بزرگترین منطقه آسیب پذیر برای ایالات متحده است و بسیاری از کشورها می خواهند مشکل ایجاد کنند.
در نگاه اول، به نظر میرسد که گسترش درگیری در غزه تقریباً حتمی باشد. علاوه بر خشمی که در جهان اسلام ایجاد کرده، به نظر میآید که چین و روسیه بیشتر از دیگران انگیزه برای ایجاد مشکلات برای ایالات متحده دارند. همچنین، همانطور که در طول سالها بارها و بارها دیده شده، خاورمیانه به عنوان بزرگترین منطقه آسیبپذیری برای ایالات متحده محسوب میشود.
در نگاه دقیقتر، موضوع به این سادگی حل نمیشود. در ابتدا، اگر مسکو و پکن تصمیم به پیروزی صرفاً از طریق راههای دیپلماتیک و تبلیغاتی بگیرند، ممکن است نیازی به اقدامات دیگر نداشته باشند. همچنین، سکوت مجازی آمریکا در مواجهه با بمباران بیرویه اسرائیل در غزه نیز تأثیرگذاری آنها را افزایش میدهد.
با این وجود، ایالات متحده از حق وتوی خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حمایت از اسرائیل به عنوان تنها عضو مخالف نسبت به سایر اعضای شورا و اکثریت بزرگ مجمع عمومی بهره برده است.
همانگونه که دیپلماتهای غربی و برخی از مقامات ایالات متحده اظهار داشتهاند، حمایت آمریکا از اسرائیل به نظر میآید که استراتژی دولت بایدن برای رقابت با چین جهانی را تضعیف کرده است.
از زمان تهاجم روسیه به اوکراین و واکنش غرب به آن، اتهاماتی مطرح شده که در اکثر کشورهای غیرغربی شامل شرکای ایالات متحده مانند هند، غرب از دو نسخه متفاوت برای قربانیان مختلف بهرهمند میشود، که یک استاندارد برای قربانیان سفیدپوست و استاندارد دیگر برای سایر نژادها صدق میکند.
دولت بایدن و بسیاری از دولتهای اروپایی اکنون این موضوع را به عمل تأیید کردهاند. در یک ویدیوی پربازدید، جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده، با دلسوزی برای قربانیان بمباران روسیه به غیرنظامیان در اوکراین و توجیه خسارات جانبی اسرائیل در غزه، با اشک تمساح در چشمان خود، به این موضوع پرداخت.
باید توجه داشت که براساس آمار سازمان ملل، تعداد کشتهشدگان در اسرائیل به مقداری نزدیک به همان میزان غیرنظامیان اوکراینی است. بسیاری از غیرنظامیان فلسطینی در عرض دو هفته کشته شدهاند، در حالی که روسیه در مدت ۲۰ ماه تعداد زیادی از غیرنظامیان اوکراینی را کشته است.
عدم اقدام دولت بایدن در راستای کمک به ۵۰۰-۶۰۰ شهروند آمریکایی فلسطینی که در غزه به دام افتادهاند، به طور چشمگیری مطرح است. اگر کسی مدارکی میخواهد تا ثابت کند که در نظر واشنگتن، برخی از شهروندان ایالات متحده برتر از دیگران هستند، باید به این موضوع نگاهی دقیقتر داشته باشد.
وابستگی به نفت وارداتی چین، انگیزه مهمی میدهد تا تلاشی برای گسترش درگیری در منطقه غزه و سراسر خاورمیانه نکند. به ویژه در روزهای کنونی با مشکلات اقتصادی موجود، چین قادر به تحمل شوکهای اقتصادی جهانی نیست که به دلیل افزایش قیمت نفت در مدت طولانی و شدید به وجود آمده است. چین از جنگ اوکراین و تحریمهای غرب به منظور ایجاد توافقهای انرژی بسیار مفید با روسیه بهره برده، اما مسکو به هیچ وجه قادر به تأمین انرژی چین از خلیج فارس نیست.
علاوه بر این، با توجه به مناطق ناآرام مسلمان نشین، روسیه و چین هر دو از گسترش افراط گرایی سنی بیم دارند. به هر حال ممکن است این اتفاق بیفتد، اما مسکو و پکن به این روند کمک نخواهند کرد.
ترس از جنبشهای جهادی سنی دلیل اصلی مداخله روسیه در جنگ داخلی سوریه بود، جایی که بسیاری از چچنی ها و سایر داوطلبان مسلمان برای دولت اسلامی میجنگیدند. در سوریه، نیروهای روسی در کنار سپاه پاسداران و حزب الله جنگیدند. از زمانی که تهاجم به اوکراین شکست خورد، روسیه و جمهوری اسلامی شراکت نزدیک تری را ایجاد کردند و روسیه به طور فزاینده ای برای تامین پهپادها به رژیم ایران وابسته شده است.
از سوی دیگر، روسیه در موقعیتی قرار دارد که می تواند در زمینه فناوری موشکی و اطلاعات ماهواره ای به جمهوری اسلامی کمک بسیار مهمی کند. این بدان معنا نیست که رژیم ایران به دستور روسیه خود را وارد یک جنگ مخاطره آمیز با ایالات متحده خواهد کرد، و نه اینکه حزب الله به دستور جمهوری اسلامی چنین جنگی را علیه اسرائیل به راه خواهد انداخت. هرچند به راحتی می توان تصور کرد که چگونه درگیری ها در لبنان رخ می دهد.
مرز اسرائیل ممکن است به جنگ تمام عیار تبدیل شود. با این وجود یک چیز قطعی به نظر می رسد، اگر تندروها در اسرائیل و ایالات متحده بتوانند از این بحران برای حمله ایالات متحده به جمهوری اسلامی سوء استفاده کنند، روسیه حداقل تمام تلاش خود را برای تسلیح جمهوری اسلامی انجام خواهد داد.
برای روسیه، با توجه به تسلیح اوکراین توسط آمریکا و ناتو، این استراتژی غیرقابل مقاومت به نظر میرسد. حملات شبهنظامیان شیعه که از سوی جمهوری اسلامی حمایت میشوند به نیروهای آمریکایی در عراق، در صورتی که توانایی وارد آمدن تلفات قابل توجهی را داشته باشند، ممکن است بتوانند این گروههای تندرو را متاثر کنند.
از دو جهت، عواقب جنگ در غزه خارج از کنترل هر کشور خارجی خواهد بود.
اول، واکنش تودههای عرب است، که همانند بهار عربی ۲۰۱۱، نمیتوان آنها را نادیده گرفت. نمیتوان قضاوت کرد که رژیمهای مصر، اردن و عربستان سعودی در حال حاضر چقدر در معرض خطر هستند. اما آسیبپذیریهای متفاوت آنها آشکار است.
دوم، احتمال گسترش تروریسم وجود دارد. دهها هزار شهروند آمریکایی و اروپایی که در خلیجفارس کار میکنند، به شدت در معرض حمله قرار دارند، حتی اگر توسط اراذل و اوباش خشمگین هدف حمله قرار بگیرند. فرار آنها به نوبه خود تأثیر شدیدی بر اقتصادهای محلی خواهد گذاشت و به طور بالقوه نارضایتی تودهها را بیشتر میکند. مهمتر از همه، خطر شدید موج جدیدی از تروریسم در اروپا که در واقع در مقیاس کوچک آغاز شده است، در نتیجه عدم حمایت اروپا از آتشبس در غزه وجود دارد.
بنابراین پیامدهای یک جنگ مداوم در غزه در ماهها و سالهای آینده خواهد بود. با این حال، به سختی میتوان پیشبینی کرد که چگونه هر یک از این پیامدها به نفع ایالات متحده یا اروپا خواهد بود.