رضا براهنی، شاعرو نویسنده سرشناس ایرانی در تورنتو درگذشت
رضا براهنی درگذشت
رضا براهنی، شاعر و نویسنده سرشناس ایرانی در تورنتو درگذشت
رضا براهنی، شاعر، نویسنده و منتقد سرشناس ایرانی که از نیمه دهه هفتاد شمسی در تورنتو انتاریو زندگی می کرد، پنجشنبه شب به وقت تورنتو در ۸۶ سالگی درگذشت.
اکتای براهنی فرزندش خبر درگذشت او را بدون اشاره به علت فوت وی با انتشار متنی در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد و نوشت «به تاریخ ۵ فروردین ۱۴۰۱ پدرم رضا براهنی جهان را ترک و به دیدار آفتاب شتاب کرد.»
View this post on Instagram
با این حال در سالهای اخیر گزارشهایی مبنی بر بیماری آلزایمر او منتشر شده بود.
«ولی خاک تو با او مهربان باش.
اگر آتش با او مهربان نبود. اگر زندگی، اگر مرگ با او مهربان نبود.
اگر انسان های دیگر با او مهربان نبودند،
خاک، تو با او مهربان باش.»
از مجموعه رازهای سرزمین من
رضا براهنی در ۲۱ آذر سال ۱۳۱۴ در تبریز به دنیا آمد، مدرک کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی را از دانشگاه تبریز دریافت کرد و سپس برای ادامه تحصیل به ترکیه رفت و پس از دریافت مدرک دکترا به ایران بازگشت و از آبان ۱۳۴۳ با سمت استادیاری، در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول تدریس شد و در اردیبهشت ۱۳۴۷ به سمت دانشیاری منصوب شد.
رضا براهنی از جمله شاعران و نویسندگان مدرن و از اعضای هیات موسس کانون نویسندگان ایران بود که سابقهای طولانی در مبارزه با سانسور دولتی در سالهای پیش و پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران داشت.
او که از نویسندگان چپگرا بود، در نامهای نوشته شده در تاریخ ۷ دی ۱۳۵۷ از مریلند آمریکا به روحالله خمینی، از رهبری وی و انقلاب ایران حمایت کرد و گفت «استواری، استقامت، خرد عظیم سیاسی و شجاعت توأم با هوشیاری آن حضرت و فروتنی توأم با بردباری که در برابر ظالم خیره سری چون شاه و اشرار سرمایه پرست در امریکا و صهیونیسم جهانی از خود متجلی ساخته اید، چراغ روشنی بوده است فراراه تمام کسانی که تاکنون قدم در راه مبارزه انقلابی گذاشته اند.»
رضا براهنی پس از بازگشت به ایران در مقالهای برای حمایت از انقلاب دوشنبه دوم بهمن ۱۳۵۷ در روزنامه اطلاعات نوشت: «علمای عالیقدر اسلام که به رغم برچسبهای بیشرمانه و دروغها و افتراء و تهمت و بهتان سرمایهداری و متحد پلیدش صهیونیسم، صدای آزادیخواهی در سراسر ایران دردادهاند، مردمان سراسر گیتی را یکسره متحیر و مبهوت کردهاند. امپریالیسم و صهیونیسم با تلاشهای مذبوحانه خود میکوشند مبارزات ملت ایران را مردمی ارتجاعی و قرون وسطایی جلوه دهند و با مخدوش کردن چهره انقلاب ایران زمینه را برای کودتا آماده سازند. مردم ایران! این نقشه را نقش بر آب کنید.»
البته او مانند بسیاری دیگر، در جریانات دهه ۶۰ و حذف جناح و متفکران چپ و مارکسیست، از فعالیت سیاسی و فرهنگی منع شد.
از معروف ترین آثار رضا براهنی می توان به «اسماعیل»، «ظلالله» و همینطور کتاب «خطاب به پروانهها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟» اشاره کرد. از وی چند رمان از جمله «آزاده خانم و نویسنده اش»، «رازهای سرزمین من» «آواز کشتگان»، «الیاس در نیویورک»، «روزگار دوزخی آقای ایاز»، «چاه به چاه» و «بعد از عروسی چه گذشت» نیز به جا مانده است.
رضا براهنی در اوایل دهه پنجاه به آمریکا رفت و مدتی در این آنجا اقامت داشت. «نقابها و بندها» به زبان انگلیسی و «ظل الله» حاصل سال های اقامت او در امریکاست. در سالهای پس از استقرار جمهوری اسلامی براهنی «غمهای بزرگ» را در سال ۱۳۶۳ و «بیا کنار پنجره» را در سال ۱۳۶۷ منتشر کرد و شعر بلند «اسماعیل» را نیز در همین دوره سرود.
او در اواخر دهه هفتاد همزمان با وقوع قتلهای زنجیرهای دو عضو کانون نویسندگان، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده ایران را ترک کرد و در بیش از دو دهه گذشته در تورنتو انتاریو سکونت داشت.
در این دوره رضا براهنی علاوه بر تدریس در دانشگاه، در مجامع هنری و ادبی تورنتو فعالیت میکرد و مدتی ریاست انجمن قلم کانادا را نیز بر عهده داشت. از او ترجمههای متعددی از جمله ترجمه آثاری از ویلیام شکسپیر، آنتوان دو سنت اگزوپری، دیوید کات، و کارلو ماریا فرانزرو منتشر شده است.
مرگ رضا براهنی مرگ رضا براهنی مرگ رضا براهنی